تاریخ بروزرسانی : 1401/08/13
پیشنهاد ویژه : میتوانید برای مشاهده سرفصل های درس حقوق زن کلیک کنید.
–
سرشناسه | : | ملازهی، عبدالوهاب، ۱۳۳۵ – |
عنوان و نام پديدآور | : | حقوق زن/تالیف عبدالوهاب ملازهی. |
مشخصات نشر | : | مشهد: معلا، ۱۳۹۰. |
مشخصات ظاهری | : | ۵۰ ص. |
شابک | : | 978-964-7626-50-7 |
وضعیت فهرست نویسی | : | فیپا |
یادداشت | : | کتابنامه به صورت زیرنویس. |
موضوع | : | زنان در اسلام — مطالب گونهگون |
رده بندی کنگره | : | BP۲۳۰/۱۷۲/م۷۳ح۷ ۱۳۹۰ |
رده بندی دیویی | : | ۲۹۷/۴۸۳۱ |
شماره کتابشناسی ملی | : | ۲۳۲۲۵۷۱ |
پیشنهاد ویژه : میتوانید برای مشاهده سرفصل های درس حقوق زن کلیک کنید.
منبع : سازمان اسناد و كتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران
مبحث اول: معنا و ماهيت مهر
مهر يا صداق، مالي است كه بر اثر عقد نكاح زن مالك آن ميگردد و مرد ملزم به دادن ن به زن ميباشد. الزام به پرداخت مهر يا تمليك آن قراردادي نيست بلكه آن به جهت قانوني ميباشد؛ يعني حتي اگر طرفين در اين زمينه سكوت نمايند. بنابراين پرداخت مهر از طرف مرد به زن ميتواند تا حدودي كمبود سهمالارث زن را در حقوق ما جبران كند. مهريه يك ارج و احترامي است (در قانون شرع مقدس اسلام و قانون مدني) كه مرد براي زن قائل است.
مهريه معمولاً در زمان انحلال مطالبه ميشود كه خود ميتواند عاملي يا مانعي در جلوگيري از گسستن عقد ازدواج و تضميني براي بقاي آن باشد.
همين كه عقد ازدواج واقع شد، داراي نتايج و آثاري مي گردد كه انجام آن منوط به تراضي طرفين نيست كه طرفين بايد آن را به جهت الزام قانون متحمل شوند و آنها فقط ميتوانند هنگام عقد نكاح يا پس از ان فقط مقدار آن را معين نمايند كه مواد 1080 و 1087 مؤيد اين مطلب است بطوري كه ماده 1080 ق.م بيان ميدارد:
«تعيين مقدار مهريه منوط به تراضي طرفين است»
مهر بر خلاف آنچه كه برخي فكر ميكنند بهاي فروش زن ميباشد سخت در اشتباهند زيرا اولاً هيچ شخصي نميتواند خود يا ديگري را در مقابل مالي بفروشد.
انسان فقط ميتواند طرف حق واقع شود زيرا از زماني كه بردهفروشي لغو شده است انسان موضوع حق واقع نميشود ثانياً در بيع مبلغ بايد هنگام معامله معين باشد. اما در نكاح دايم تعيين مهر شرط صحت عقد نيست و ممكن است نكاح بدون مهر واقع شود كه پس از عقد زوحين ميتوانند به تراضي آن را معين نمايند و در صورت لزوم به زن مهر المثل تعلق ميگيرد.
تمكين زن از مرد ناشي از حكم قانون ميباشد نه تراضي طرفين. بعضي از افراد فكر ميكنند رابطه مهر با تمكين مانند رابطه عوض و معوض در قراردادها ميباشد كه اين طور نميباشد. زيرا عقل و انديشه شخصيت اخلاقي انسان را از ساير موجودات ممتاز بعضي موارد الزامهاي زن نسبت به يكديگر شبيه به تعهد افراد، نسبت به يكديگر در عقود معوض ميباشد مانند حق حبس كه نبايد آن را الزام برا تمكين دانست. زن يا مرد پيمان ميبندد كه اثر قهري عقد نكاح را منحل نميكند و زن را از انجام وظايف زناشويي معاف نميدارد. به طوري كه ماده 1081 بيان ميدارد: «اگر در عقد نكاح شرط شود كه در صورت عدم تأديه مهر در مدت معين نكاح باطل خواهد بود نكاح و مهر صحيح ولي شرط باطل است».
مبحث دوم: اقسام مهر
در حقوق و قوانين از سه قسم مهر نام برده شده است:
مهرالمسمي، مهرالمثل، مهرالمتعه.
نوشتههای تازه
آخرین دیدگاه ها