تاریخ بروزرسانی : 1401/08/15
نام بسته درسی : درس اقتصاد ایران
————————————————————–
فهرست:
فصل اول _ تقاضا در اقتصاد ایران
مصرف در اقتصاد ایران
مصرف خصوصی
مصرف در سطح خانوارها
مصرف کالاهای خوراکی خانوارهای شهری
مصرف کالاهای خوراکی خانوارهای روستایی
مصرف کالاهای غیر خوراکی خانوارهای شهری
مصرف کالاهای غیر خوراکی خانوارهای روستایی
گرایش مصرف خانوارها به بخشهای اقتصادی
مصرف کل در اقتصاد ایران
سرمایهگذاری در اقتصاد ایران
روند سرمایهگذاری در اقتصاد ایران
سرمایهگذاری در بخشهای اقتصادی
سرمایهگذاری در بخش صنعت
سرمایهگذاری در بخش کشاورزی
سرمایهگذاری در بخش خدمات
سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز
تمرکز سرمایهگذاری در بخشهای اقتصادی
انحراف پس انداز و سرمایهگذاری در ایران
سودآوری بخشها
سیاستهای دولت
درآمدهای نفتی
ساختار بیمار اقتصاد کشور
الگوهای مصرف و فقر خانوارها
تاثیر غیر مستقیم نقدینگی
تاثیر سرمایهگذاری بر اشتغال و رشد اقتصادی
صادرات در اقتصاد ایران
صادرات غیر نفتی
فروش مازاد تولید
ارزآوری
ارتقای کیفیت و فناوری
رشد اقتصادی
صادرات نفتی
واردات کشور
فصل دوم – عرضه در اقتصاد ایران
بخش کشاورزی
اهمیت بخش کشاورزی در فرایند توسعه
نقش بخش کشاورزی در ایجاد رشد اقتصادی
بخش خدمات
گسترش بخش خدمات
نقش بخش خدمات در ایجاد رشد اقتصادی
بخش صنایع و معادن
نقش بخش صنعت در ایجاد رشد اقتصادی
آسیبپذیری تولید در بخش صنعت
بخش نفت و گاز
چشماندازی کلی از جایگاه بخشها در اقتصاد ایران
عملکرد بخشهای اقتصادی
جایگاه بخشها در تولید ملی
اشتغالزایی بخشهای اقتصاد ایران
بهرهوری کلان مقیاس نیروی انسانی در بخشهای اقتصادی
فصل سوم – موضوعات انتخابی در اقتصاد ایران
نیم نگاهی به عملکرد کلی اقتصاد ایران
رکود و بیکاری در اقتصاد ایران
فرصتهای شغلی ایجاد شده در اقتصاد
جمعیت فعال در اقتصاد ایران
طرح ضربتی اشتغال در سال 1381
تورم رکودی در ایران
تورم در ایران
همزمانی تورم و رکود در ایران
درآمدهای نفتی و تورم رکودی در اقتصاد ایران
فقر و نداری در ایران
فقر اقتصادی از دید کلان مقیاس
فقر اقتصادی از دید خرد مقیاس
پیامدهای فقر در ایران
چارهی کاهش فقر در ایران
چشماندازی از آیندهی اقتصاد ایران
فصل چهارم – راههای مقابله با فروبستگیهای اقتصادی در ایران
توسعهی نیروی انسانی و گسترش عقلانیت در جامعه
ایجاد نظام مناسب اقتصادی
ترویج فرهنگ متناسب با فرایند توسعه
ارتقای سطح تخصص و فناوریها
تشدید انباشت سرمایه در کشور
منابع وماخذ
مصرف در اقتصاد ایران
در درس اقتصاد ایران بررسی مصرف برای آگاهی از عوامل موثر بر عملکرد اقتصاد ایران بسیار با اهمیت است، زیرا از یک سو؛ نشانگر وضعیت رکود بازار، چگونگی مصرف کالاهای تولید شده و رونق در اقتصاد است و از سوی دیگر وضعیت رفاه اقتصادی خانوارها را نشان میدهد. به سخن دیگر، مصرف را میتوان شاخصی دانست که میتواند تا حد زیادی میزان توفیق راهکارهای اجرایی مسئولان کشور را در برآورده ساختن خواستهی مردم، اندازهگیری کند. به عنوان مثال، بررسیها نشان میدهد که مصرف واقعی سرانه در بعضی از کشورهای موفق آسیایی طی دو دههی اخیر سه برابر شده است و به خوبی میتوان دریافت که وضعیت اقتصادی مردم این کشورها به کلی دگرگون گردیده است.
بررسی مصرف میتواند از دیدگاههای مختلفی صورت گیرد که در این جا به آنها پرداخته میشود.
مصرف خصوصی
مصرف خصوصی در ایران را میتوان بزرگترین جزء هزینه (یا تولید) ملی دانست، زیرا طی دو دههی گذشته همواره بین 50 تا 70 درصد هزینهی ملی کشور را تشکیل داده است. مصرف خصوصی در اقتصاد ملی افت و خیزهای فراوانی را تجربه کرده است که دلیل عمدهی آنرا میتوان نوسانات درآمدهای نفتی دانست. بررسیها نشان میدهد که یکسره همبستگی و همراهی زیادی میان درآمدهای نفتی و رشد مصرف خصوصی وجود داشته است.
نکاتی در مورد درس اقتصاد ایران وجود دارد: اول آن که؛ چون درآمد نفتی در اقتصاد ایران، عاملی برونزا تلقی میشود، میتوان همراهی و همبستگی رشد مصرف خصوصی و درآمدهای نفتی کشور را تا حدی یک رابطهی علت و معلولی دانست. دوم آن که؛ به دلیل تاثیرپذیری رشد مصرف خصوصی در ایران، رشد مصرف خصوصی، بسیار پرتلاطم بوده است و بدین لحاظ میتوان دریافت که اوضاع زندگی مردم کشور نیز، تا حد قابل توجهی تحت تاثیر درآمدهای نفتی بوده است. نکتهی دیگر آن که؛ به دلیل بیثباتی رشد مصرف، روند امیدبخش مداوم و برنامهریزی شدهای برای بهبود اوضاع زندگی خانوارها به چشم نمیخورد.
هرچند تحلیل رشد مصرف خصوصی به شناخت اوضاع اقتصاد کشور کمک میکند، اما به تنهایی نمیتواند ملاک دقیقی برای قضاوت دربارهی وضعیت مصرف خرد مقیاس کشور باشد. برای این منظور میتوان مصرف خصوصی سرانه را مورد توجه قرار داد. بیگمان، آثار نوسانات رشد مصرف خصوصی و نیز رشد جمعیت کشور است که زیر و بم این نمودار را تشکیل داده است.
آمارها نشان میدهد که مصرف خصوصی سرانه در ایران پس از سالها به سطح سال 1363 رسیده است، طبق درس اقتصاد ایران در حالی که طی یک دورهی این چنین طولانی، مصرف خصوصی سرانه در برخی از کشورهای در حال توسعه دو تا سه برابر گشته است. نگاه دقیقتر به نمودار یاد شده مشخص میسازد که عمدهی بحران مصرف کشور در سالهای جنگ رخ داده و مصرف خصوصی سرانه به شدت کاهش یافته است. پس از پایان جنگ، افزایش رشد درآمدهای نفتی و بهبود موقت اوضاع اقتصادی کشور موجب گشته است که مصرف سرانه روندی فزاینده یابد.
برای آگاهی بیشتر از دگرگونی مصرف سرانهی کشورها میتوان به جدول زیر مراجعه کرد که رشد واقعی سالانهی مصرف سرانهی کشورهای جهان را نشان میدهد.
جدول شماره 1 : متوسط رشد سالانهی مصرف سرانهی خصوصی در کشورهای مختلف
ردیف | نام منطقه | متوسط رشد سالانه ملی سالهای 1998-1980 |
1 | کل کشورهای جهان | 3/1 درصد |
2 | کشورهای کم درآمد | 4/1 درصد |
3 | کشورهای با درآمد متوسط رو به پایین | 6/3 درصد |
4 | کشورهای با درآمد متوسط رو به بالا | 5/1 درصد |
5 | آسیای شرقی و اقیانوس آرام | 6/5 درصد |
6 | امریکای لاتین و دریای کاراییب | 6/0 درصد |
7 | جنوب آسیا | 6/2 درصد |
8 | زیر صحرای آفریقا | 2/1 درصد |
9 | کشورهای پر درآمد | 2/2 درصد |
10 | ایران | 5/0 درصد |
این جدول مشخص میسازد که طی دو دههی اخیر و به طور متوسط، مصرف سرانه در همهی کشورهای جهان، روندی فزاینده داشته است. این در حالی است که در ایران رشد سالانهی مصرف سرانه در دو دههی گذشته، از همهی گروه کشورهای برگزیده پایینتر و تنها به اندازهی 5/0 درصد بوده است. به عبارت دیگر در کل دو دهه، مصرف سرانه در ایران تنها چیزی در حدود 10 درصد بالا رفته است.
مطالعهی مصرف در سطح خانوارها و موشکافی اجزای آن مشخص میسازد که اوضاع مصرف در ایران به مراتب نامناسبتر از آن است که آمار رشد مصرف سرانه نشان میدهد.
مصرف در سطح خانوارها
ویژگی اصلی بررسی مصرف خانوارهای کشور این است که میتوان ساختار و جزئیات مصرف خصوصی در سطح خرد را بررسی کرد. برای این منظور، به اطلاعات مقداری مصرف کالاها و خدمات خانوارها نیاز است که متاسفانه در این زمینه هیچ گونه آماری وجود ندارد. به همین خاطر، باید از آمار ریالی درآمد و هزینهی خانوارهای کشور بهره جست. حال آنکه باید از این آمار ، تورم زدایی شود تا هزینهی خانوارهای کشور، دلیلی برای مصرف کالاها و خدمات آنان باشد. به بیان دیگر، از آمار هزینهی واقعی یا تورم زدودهی بودجهی خانوارها، میتوان به عنوان شاخص مصرف کالاها استفاده کرد.
شایان ذکر آنکه در آمار رسمی کشور، هزینهی خانوارها به دو دستهی هزینههای خوراکی و دخانی و هزینههای غیر خوراکی تقسیم شده است. خانوارها نیز به صورت دو گروه شهری و روستایی در نظر گرفته شدهاند که در این جا از همین قاعده استفاده خواهد شد زیرا دقت در بررسیها و برداشتها را افزایش میدهد.
مصرف کالاهای خوراکی خانوارهای شهری
در مباحث اقتصاد خرد این گونه بحث میشود که کشش درآمدی تقاضای کالاهای خوراکی کوچکتر از یک است و بدین لحاظ با افزایش یا بهبود درآمد مصرف کنندگان، تقاضا یا مصرف کالاهای خوراکی به همان اندازه رشد نمیکند. همچنین این نکته مطرح میشود که کشش درآمدی تقاضای کالاهای خوراکی در سطوح پایین درآمدی بالاتر از سطوح بالایی آن است. بر این اساس، میتوان انتظار داشت که طی مراحل اولیهی توسعه، مصرف کالاهای خوراکی خانوارها روندی یکسره فزاینده داشته باشد و پس از رسیدن به یک سطح مطلوب، رشدی ارام و با ثبات را طی کند.
به عنوان مثال، بررسیها نشان میدهد که طی سه دهه (یعنی سالهای 1990-1960) در تایوان، مصرف سالانهی گوشت، ماهی و میوه از 16، 23 و 20 کیلوگرم به 66، 42 و 100 کیلوگرم رسیده و در همین مدت، مصرف سیب زمینی هر نفر از 62 کیلوگرم در سال به 2 کیلوگرم کاهش یافته است. بنابراین، با نگاه به آمار کشوری همچون تایوان هم میتوان به کارکرد مناسب اقتصاد ملی این کشور پی برد و هم دریافت که تا چه اندازهای رفاه اقتصادی مردم تایوان بالا رفته است.
هزینهی واقعی خوراکی و دخانی خانوارهای شهری در ایران که برای سالهای 1380 – 1361 ، نشان میدهد که این هزینه از سال 1362 تاکنون روندی کاهنده داشته، به گونهای که این هزینهها از سال 1361 تا 1380 نزدیک به 44 درصد کاهش یافته است و این نشانگر کاهش شدید مصرف مواد خوراکی خانوارهای شهری است. این مسئله حتی میتواند به نوعی نشان دهندهی بروز سوء تغذیه در خانوارهای شهری باشد. بدیهی است که چنین شرایطی از یک سو نشان از وجود مشکلات اساسی در اقتصاد کشور و از سوی دیگر حکایت از فقر و فشارهای مالی بر خانوارها دارد. برای بررسی مصرف در کشور، میتوان از این نیز بیشتر ریز شد و به سراغ جزئیات مصرف کالاهای خوراکی رفت. جدول زیر مبتنی بر همین هدف محاسبه و منعکس شده است. این جدول به خوبی بحران مصرف کالاهای خوراکی خانوارهای شهری را طی دو دههی اخیر نشان میدهد. کاهش 52 درصدی مصرف (یا هزینهی واقعی) گوشت، کاهش 62 درصدی مصرف میوه و سبزیها، همه و همه نشانگر مشکلات اقتصادی خانوارهاست و به همین ترتیب، میتوان آثار کاهش مصرف آنان را بر بخشهای اقتصادی پیشبینی کرد.
جدول شماره 2 :رشد اقلام عمدهی هزینهی سالانهی خوراکی خانوارهای شهری در دورهی 80-1361
شرح | سال 61 ریال جاری | سال 80 ریال جاری | سال 61 ریال سال 69 | سال 80 ریال سال 69 | رشد واقعی |
غلات، آرد، رشته و نان | 46584 | 1392880 | 164608 | 136959 | 8/16 ٪- |
شیر، فرآوردههای آن و تخم پرندگان | 42732 | 773932 | 150996 | 76099 | 6/49 ٪ – |
روغن و چربیها | 4713 | 265710 | 16653 | 26126 | 8/56 ٪ + |
میوهها و سبزیها | 81575 | 1098308 | 288251 | 107994 | 5/62 ٪ – |
گوشت | 107935 | 1841215 | 381396 | 181044 | 5/52 ٪ – |
کل هزینههای خوراکی | 355073 | 7166386 | 1254675 | 704659 | 8/43 ٪ |
بررسیها نشان میدهد که مصرف خانوارهای کشور، تنها از دیدگاه کمی دگرگون نگشته است، بلکه از نظر کیفی نیز تغییرات زیادی را تجربه کرده است. این تحولات را میتوان در جدول زیر مشاهده کرد. از این جدول این نکته قابل برداشت است که خانوارهای کشور طی دو دههی اخیر ساختار مصرف کالاهای خوراکی خود را تغییر دادهاند، به گونهای که تفاوت چشمگیری میان ساختار مصرف آنان در دههی شصت و هفتاد به چشم میخورد.
جدول شماره 3 :بررسی ساختار و سهم اجزای هزینههای خوراکی دخانی خانوارهای شهری
شرح | سال 1361 | سال 1365 | سال 1370 | سال 1379 | سال 1380 |
آرد، رشته، غلات، نان و فرآوردههای آن | 1/13 ٪ | 2/17 ٪ | 5/22 ٪ | 19 ٪ | 4/19 ٪ |
گوشت | 3/30 ٪ | 9/33 ٪ | 6/25 ٪ | 25 ٪ | 7/25 ٪ |
شیر و فرآوردههای آن و تخم پرندگان | 12 ٪ | 4/10 ٪ | 10 ٪ | 4/10 ٪ | 8/10 ٪ |
میوهها و سبزیها | 9/22 ٪ | 20 ٪ | 4/15 ٪ | 16٪ | 3/15 ٪ |
خشکبار و حبوبات | 3 ٪ | 1/3 ٪ | 5/4 ٪ | 5 ٪ | 4/4 ٪ |
قند و شکر، شیرینیها، چای، قهوه و کاکائو | 5/5 ٪ | 4 ٪ | 1/7 ٪ | 9/8 ٪ | 4/8 ٪ |
سایر کالاهای خوراکی و دخانی | 9/11 ٪ | 1/9 ٪ | 8/10 ٪ | 2/11 ٪ | 3/12 ٪ |
در جدول بالا مشخص است که سهم گوشت در مخارج خانوارهای شهری از 30 درصد در سال 1361 به 25 درصد در سال 1380 سقوط کرده است و سهم میوهها و سبزیها نیز از 23 درصد در سال 1361 به 15 درصد در سال 1380 کاهش یافته و در عوض سهم آرد، رشته، غلات، نان و فرآوردههای آن از 13 درصد به 19 درصد افزایش یافته است. به کلام دیگر، بررسی ترکیب هزینهی خوراکی خانوارهای شهری نشان میدهد که خانوارها به تدریج دیگر اقلام خوراکی را جایگزین گوشت و میوهها کردهاند. به بیان دیگر، خانوارها از سیری سلولی به سیری شکمی روی آوردهاند.
نگاه همزمان به نمودارهای ارایه شده و این جدول مشخص میسازد که تغییر ساختار مصرف خوراکی خانوارها همواره در هنگام کاهش این هزینهها رخ داده است. بنابراین، میتوان ادعا کرد که دلیل اصلی تغییر الگوی مصرف مواد غذایی برای جبران فشارهای اقتصادی در بودجهی خانوارها بوده است.
نکته شایان گفتن آن که اگرچه ارقام هزینهی خانوارها، تغییر ساختار مصرف مواد غذایی در بودجهی آنان را نشان میدهد، اما این ارقام نمیتواند کیفیت مصرف مواد غذایی را به تصویر کشاند. بر این اساس و با کاهش مصرف و همچنین تغییر ساختار مصرف، حتی ممکن است کیفیت مصرف کالاهای خوراکی نیز افت کرده باشد.
نوشتههای تازه