تاریخ بروزرسانی : 1397/12/16
نام بسته درسی : اکولوژی حشرات
———————————————————
فهرست:
تاریخچه اکولوژی
اصول اکولوژی
سطوح سازمانی در اکولوژی
تعریف اکولوژی
تقسیمبندی اکوسیستم
پراکنش
استقرار
مهاجرت
پراکندگی
روش های اثبات جابهجایی:
الگوهای توزیع فضایی
روشهای تعیین الگوهای فضایی
شاخصهای پراکندگی
معادله رگرسیون خطی
نقشه های فضایی
اکولوژی شیمیایی
تکامل متقابل یا فرگشت
ویژگیهای ترکیبات شیمیایی ثانویه
رشد در حشرات
مقاومتهای محیطی
رقابت
دشمنان طبیعی
منابع برای مطالعه بیشتر
بخش هایی از بسته درسی اکولوژی حشرات
تاریخچه اکولوژی:
یکی از شاخههای اکولوژی که مدنظر بوده است، اکولوژی حشرات است (جثه کوچک، تعداد نسل بیشتر ، دورة نسل کوتاه، جمعیت زیاد حشرات باعث شده کار با آنها راحتتر باشد).
ریشه اکولوژی در تاریخ طبیعی است (Natural). تاریخ طبیعی، مطالعه موجودات زنده در طبیعت است و به قدمت بشر است و برای این که انسانهای اولیه از اصول اکولوژی به صورت کاربردی استفاده میکردند (به منظور تهیه غذا ! شکار ! به عبارت دیگر نقاطی که محل پراکنش جانور ان است را باید پیدا میکردند و ترجیح میدادند جایی شکار کنند که جمعیت بالاست (فراوانی)).
اصول اکولوژی:
1ـ فراوانی (Abundance) (فراوانی : تراکم یک گونه در یک محل)
2ـ پراکنش (Distribution)
انسانها زمانی که یاد گرفتند در مورد پدیدههای طبیعی اظهار نظر کنند مثلاً در مورد طغیانهایی مثل طغیان ملخها، طغیان موشهای صحرایی و … اظهار نظر کردند و گاهی آنها را به عوامل غیرمنطقی ربط میدادند. از جمله اظهار نظرهای ثبت شده میتوان به نظر ارسطو اشاره کرد. علت طغیان (موشهای صحرایی) به خاطر مسایل خرافی بلکه بخاطر سرعت تولید مثل و نرخ رشد بالای موشهای صحرایی بوده است.
عنوان کرده علت طغیان بعضی گونههای جانوری این است که میزان تولید مثل آنها بیشتر از میزان مرگ و میر است. اگرچه گونه جانوری طغیان کرده توسط برخی عوامل زنده یا غیرزنده از بین میرود اما باز کمتر از مقداری است که تولید مثل صورت میگیرد. طغیان را خواهیم داشت و این طرز تفکر، واقعی است. پس ارسطو یک اکولوژیست بوده و چون دنبال منشأ اکولوژی بوده است و در مورد دینامیک حشرات بحث کرده است. سرعت پیشرفت علم اکولوژی و تقریباً همة علوم در قدیم پائین بوده است و شاید پیشرفت دائمی اکولوژی از زمانی آغاز شده که سعی کردند به اکولوژی چهارچوب آماری بدهند. از جمله افرادی که در این زمینه پیش قدم بودند فردی به نام (Gruant (1662) بود. کاری که ایشان انجام داد این بود که به سرشماری جمعیت (احتمالاً لندن) اقدام کرد. درست است که این سرشماری در جوامع انسانی بود ولی به اکولوژی چهارچوب آماری و کمی داد و یک سری شاخصها را به دست آورد که اقدام به پیشبینی رشد جمعیت کرد و در اندازهگیریهای کمی که انجام داد مباحثی مثل:
1ـ میزان زاد و ولد (Natality)
2ـ میزان مرگ و میر (Motality )
3ـ نسبت جنسی (Sex Retio)
4ـ ساختار سنی (Age structure)
را اندازهگیری نمود (شاخصهای کمی).
تفاوت بین زاد و ولد و مرگ و میر نشاندهندة افزایش جمعیت است و میتوان شاخصی به دست آورد که نشاندهندة سرعت رشد جمعیت میباشد (ضریب رشد).
نسبت جنسی:
ـ در حشرات مهم است چون مادهها عامل تولید مثلاند.
ـ در جوامع انسانی 1:1
ساختار سنی ! یعنی این که جامعه چه انسانی چه جانوری چه ترکیب سنی دارند و چند درصد افراد در چه گروه سنی قرار میگیرند. اندازهگیری گروههای سنی باعث میشود که در آینده وضعیت جامعه قابل پیشبینی باشد اگر درصد افراد مسن زیاد باشد (از سن زاد و ولد خارج شدهاند). در صدی که در سن زاد و ولد و پائینتر از سن زاد و ولد هستند اهمیت دارد. اگر درصد افراد جوان زیاد باشد نشاندهندة این است که جامعه پتانسیل بالایی برای افزایش جمعیت دارد تا زمانی که درصد افراد جوان و قبل از سن بلوغ کاسته شود. در سال 1662 به Graunt، پدر علم دموگرافی Demography (! اندازهگیری کمی یک جامعه انسانی) میگویند.
دموگرافی مبحث گستردهای است و اجزای مختلفی دارد و در ارتباط با تجزیه و تحلیل کمی جمعیتها بحث میکند یا اندازهگیری های کمی ویژگیهای جمعیت بحث میکند و تحقیقات و پژوهشهای کیفی Qualitative investigation کمکم به پژوهشهای کمی Qualitative investigation تبدیل شد.
پژوهشهای کیفی چهارچوب آماری و داده ندارند. تحقیقات در گذشته کیفی بودند و کمکم رنگ کمّی گرفتند.
نوشتههای تازه