کد خبر: 2213

تاریخ بروزرسانی : 1401/09/17

سرفصل های درس تاريخ جهان اسلام از آغاز تا پايان عصر عثماني

منابع آزمون دکتری

نام بسته درسی: تاریخ جهان اسلام از آغاز تا پایان عصر عثمانی

—————————————————————–

فهرست:

فصل اول :عربستان پیش از اسلام                                                                                                                                              

فصل دوم: بعثت و ظهور اسلام

فصل سوم: اسلام پس از وفات پیامبر(اولین دور خلافت)

فصل چهارم :خلفای راشدین

فصل پنجم :خلافت امویان

فصل ششم :خلفای عباسی

فصل هفتم : دولت عثمانی

بخش هایی از بسته درسی تاریخ جهان اسلام از آغاز تا پایان عصر عثمانی:

موقعیت جغرافیایی واوضاع عربستان قبل از ظهور اسلام :
شبه جزیره عربستان در منتهی الیه جنوب غربی آسیا واقع شده است. مساحت این سرزمین حدود دو میلیون و ششصد هزار کیلومتر مربع است. عربستان از شمال با خاک  اردن و عراق هم مرز است . و از شرق به خلیج همیشه فارس ، دریای عمان و دریای عرب، از جنوب به خلیج عدن و از سمت مغرب به دریای سرخ محدود می شود. درشمال عربستان بیابان پهناور و یکنواختی و جود دارد که از یک سو به دره ی فرات و خاک عراق و از سمت دیگر به سوریه و فلسطین (شام قدیم ) متصل است . و مرز طبیعی از قبیل کوه یا رود در این بین وجود ندارد . لذا مورخین در حدود عربستان قدیم  از سمت شمال اختلاف داشته اند. گروهی مرز عربستان را از سمت شمال ، خطی ممتد از ساحل مدیترانه تا رود فرات فرض کرده اند. اما به هر حال بعد از جنگ جهانی اول عربستان از سمت شمال کشورهای  تازه تاسیسی همچون کویت و اردن محدود شد. رشته کوههای بلند که از شبه جزیره سینا آغاز می شود ( و گویا دنباله لبنان است ) و در امتداد غربی عربستان ، از دریای سرخ  دیواره بلندی را تشکیل داده است . که از سمت جنوب غربی تا جنوب شرقی و تا خلیج فارس ادامه پیدا کرده است . و می توان گفت که این دیواره ی عظیم  ، عربستان را از سه جهت احاطه کرده است. در خلال این رشته کوهها ، دره های بزرگ و کوچکی وجود دارد که به اصطلاح «وادی » نامیده می شود. که گاها بعضی از این وادی ها به عنوان راه تجارتی  مورد استفاده قرار می گرفت مثل وادی سرحان . در بعضی موارد کوهها تا کناره دریا پیش رفته اند. اما غالبا زمین پستی میان ساحل و کوه فاصله است . که عربها به آن « تهامه » می گویند. که البته همین اسم عام بعدها برای یک سرزمین خاص استفاده شد چنانکه بعدا اشاره خواهیم کرد. از دیواره ی کوهها که بگذریم به بیابان های عظیم عربستان وارد می شویم. بیابان های عربستان به خاطر ارتفاع از سطح دریا فلات عربستان نامیده شده است. فلات عربستان به اعتبار موقعیت جغرافیایی به سه بخش تقسیم شده است: بخش میانی که به جهت ارتفاعش از دیگر مناطق « نجد » نامیده شده است . و نجد در لغت به معنای زمین بلند است. بخش شمالی این فلات را شنزار های عظیم تشکیل می دهد که هفتاد هزار کیلومتر مربع مساحت دارد و به آن «نَفود» می گویند. در بخش جنوب ، به سمت شرق بیابان عظیم دیگری است که به آن « الربع الخالی » می گویند.این بیابان پانصد هزار کیلومتر مربع مساحت دارد که دامنه اش تا نزدیگ دریای عمان کشیده شده است. تقسیمات جغرافیایی :

گروهی عربستان را بر اساس شرایط اقلیمی و آب وهوایی تقسیم بندی می کنند. که ریشه این تقسیم به جغرافی نویسان یونان باز میگردد. اما تقسیم گروهی دیگر عربستان را به اعتبار عوارض جغرافیایی تقسیم کرده اند. که گویا این تقسیم بندی معروف تر است.

 بخشهای جزیرة العرب

در این تقسیم عربستان را به پنج قسمت تقسیم کرده اند:

1.تهامه که سرزمینی است پست که از ساحل دریای سرخ آغاز می شود تا سرزمین نجران ادامه دارد. و این سرزمین را به علت گرمای شدید و نوزیدن باد بدین نام نهاده اند.
2.حجاز که در لغت به معنی مانع است. این سرزمین را حجاز نامیده اند چون بین دو منطقه ی یمن و تهامه قرار گرفته است . و این دو سرزمین را از یکدیگر جدا می کند.

3.نجد که همانطور که گفتیم به معنای زمین بلند است . و از جنوب به یمن و از شمال به بایۀ السماوه منتهی می شود.

4.یمن که در قسمت جنوبی حجاز و نجد قرار دارد و از سمت غرب تا دریای سرخ گسترده شده است .
5.عروض این کلمه در لغت به معنای مانع است . و وجه تسمیه ی آن به علت قرار گرفتن در میان سرزمینهای یمن ، نجد و عراق که این سه منطقه را ازهم جدا کرده است. عروض شامل سرزمینهایی همچون یمامه ، عمان و بحرین است .

تقسیمات قومی در عربستان :
تحقیقات و مطالعات در ، زمینه تاریخ عرب قبل از اسلام ، دارای منابع مخصوصی است. این منابع عبارت است از :

1.    کتابها و نوشتهای مورخان عرب که بعد از ظهور اسلام نوشته شده است.قسمتی از نوشته های مورخین عرب معمولا منقولاتی است که نزد خود اعراب شایع بود و به مرور زمان با افسانه ممزوج شده ، اما پایه و ریشه ای تاریخی و واقعی دارد. قسمتی دیگر از مطالب هم از اخبار یهودوکشیشهای سریانی و یونانی که با اعراب تماس داشته اند گرفته شده
2.    نوشته های تورات و دیگر کتب قدیم یهود: این دسته از منابع بیشتر به نسب قبائل عرب و همچنین پاره ای از متونی که به بازرگانان عرب مرتبط است ، اشاره می کنند.
3.    منابعی که از مورخین یونانی ، رومی و سریانی گرفته شده : نوشته های یونان باستان و یا سایر مطالب خارجی اطلاعات نسبتا مفصل تری در مورد عرب قبل از اسلام را در برمی گیرد.
4.    آثار باستانی که در سده های اخیر از عربستان و همچنین کشورهای همجوار مانند مصر ، سوریه و عراق بدست آمده است : تا قبل از مطالعات باستان شناسی اطلاعات دانشمندان درباره عربستان باستان و قبل از اسلام ، از جنبه ی علمی کمی برخوردار بود . اما بعد از کاوش های باستان شناسی به خصوص بعد از قرون نوزده و بیست میلادی بسیاری از واقعیات تا حدودی روشن شد . هر چند این مطالعات و تحقیقات کماکان ادامه دارد.
شاید بتوان گفت که عربستان از دیر باز مهد اصلی نژاد سامی (به اعتقاد مورخین قدیم سام یکی از چهار پسر حضرت نوح علیه السلام بود) بود . و امروزه بسیاری از دانشمندان معتقدند، همانطور که اقوام آریایی دست به یک مهاجرت گسترده زدند.از سه هزار سال قبل از میلاد قبائل سامی مانند امواج دریا از این سرزمین مهاجرت کردند و به سرزمین های خوش آب و هواتر مانند مصر عراق شام منتقل شدند.   اقوامی چون نبطیها ، بابلیهای باستان ، آشوریها ، کنعانیان ،عبریان و آرامیها از این نژاد بوده اند. دانشمندان تشابه زبان این مردم را در باستان مویدی بر این مطلب می دانند. به طوری که از مصر تا شام وسواحل مدیترانه مردم زبان یکدیگر را می فهمیدند و با یکدیگر به دادوستد می پرداختند. محققین مهاجرت گسترده اعراب را در زمان امپراتوری اسلامی آخرین مهاجرت بزرگ این نژاد می دانند.
همانطور که می دانیم تمامی ساکنان شبه جزیره عربستان را «عرب » می گویند . اما اینکه معنی لغوی این کلمه چیست و یا از چه زمانی مردم این منطقه را چنین می نامند ، هنوز مورد اختلاف دانشمندان و باستان شناسان است . گروهی معتقدند که عرب به معنای بدوی و صحرانشین است . و موید مطلب اینکه «عربه » در زبان عبری به معنای صحرا است و عرب به معنای صحرانشینی و در کلام عربی نیز «تعرّب» به معنای صحرا نشین شدن است.  بعضی از مورخین بر این عقیده اند که چون نام جد آنها یعرب بن قحطان بوده به این نام معروف شده اند.اما این قول هیچ سندیت علمی قوی و محکمی ندارد . اما قدر متیقن برای ما این است که از مدتی قبل از اسلام به بعد تمامی ساکنان این سرزمین را عرب می نامیدند.
از گدشته ای بسیار دور ساکنان شبه جزیره به دو قبیله بزرگ تقسیم شده اند . اعراب عاربه که به معنای عرب خالص است . عرب خالص طوائف قحطانی هستند که در جنوب شبه جزیره زندگی می کنند و همچنین عرب هایی به نام «اعراب بائده» نیز از اعراب خالص بودند  که در گذشته نسل آنها منقرض شد.  اعراب مستعربه  که به معنای اقوامی که عرب شده اند. ویا به عبارت دیگر عرب ناخالص. طوائف عدنانی که در شمال و غرب شبه جزیره زندگی می کردند از این دسته بوده اند.در طول تاریخ همیشه اعراب قحطانی و عدنانی با یکدیگر رقابت داشته اند و هریک سعی در برتر دانستن قوم خود و خوار کردن دیگری داشت . به برکت اسلام این دو قوم بزرگ با همدیگر ملت متحدی را تشکیل دادند و خصومت ها را کنار گذاشتند اما چنانکه خواهیم گفت در زمان امویان این خصومت دوباره آشکار شد و کار به جایی رسید که افرادی مانند سیف بن عمرو و … تاریخ را به نفع قوم خود می نوشتند .
در صفحات بعد سعی خواهیم کرد که به تاریخ  سه دسته از اقوام عرب یعنی اعراب بائده ، اعراب قحطانی و اعراب عدنانی اشاره مختصری داشته باشیم .
اقوام عرب اعراب عاربه (خالص)

اعراب مستعربه (ناخالص)

عرب بائده که نسل آنها منقرض شد.

عرب قحطانی که نسل آنها به یعرب بن قحطان می رسد

اعراب عدنانی که نسل آنها به عدنان بن اسماعیل می رسد.

اعراب بائده : اعراب بائده به معنی اعراب از بین رفته و منقرض شده است. قبیله هایی چون عاد، ثمود ، طسم ، جدیس ، امیم ، جاسم و عبیل از اعراب بائده بوده اند. که همگی منقرض شدند . سرگذشت بعضی از این اقوام مثل عاد و ثمود برای ما روشن است چون نام آنها در قرآن ذکر شده اما سرگذشت اقوام دیگر و علت انقراض آنها به درستی روشن نیست . و سرگذشت این اقوام با اساطیر و افسانه آمیخته شده .  نسب اغلب این قبائل را به ارم بن سام می رسانند.
اقوام و حکومتهای جنوبی (قحطانی):
از اقوام و حکومتهای جنوبی شبه جزیره دو روایت وجود دارد یکی روایات مورخین متقدم و عرب و دیگری روایاتی که برپایه مطالعات و کاوش های قرن های اخیر استوار است .

اما بنابر روایت مورخین عرب : قبایلی که در جنوب شبه جزیره سکونت داشتند از نسل یَعرُب بن قحطان بوده اند  . قحطان در موقع پراکندگی فرزندان نوح به یمن آمد و آنجا پادشاه شد . در آن زمان هنوز گروهی از قوم عاد در جنوب عربستان بوده اند. یعرب زبان عربی را از آنها آموخت و وقتی بعد از پدر پادشاه شد. مناطق را میان برادران خود تقسیم کرد. عمان ، به عمان بن قحطان اختصاص داشت . و حَضرَ موت را به حضرموت بن قحطان سپرد. پس از یعرب پسرش یَشجُب به سلطنت رسید و پس از او پسرش عبد شمس مدتی سلطنت کرد .پس از او پسرش حِمیَر پادشاه شد و سلسه حِمیَریان را تشکیل داد….روایات مورخین متقدم از این برهه از تاریخ بعضا دچار افسانه گویی و اشتباهات تاریخی است. اما قسمتی از این تاریخ با مطالعات باستان شناسی سازگار است .

مشاوره برای آزمون دکتری

برای مشاوره اینجا بزنید

خدمات کنکور دکتری 
معرفی موسسات آموزشی آزمون دکتری
0 0 رای ها
امتیاز بدهید
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا با ما در میان بگذارید.x