کد خبر: 2593

تاریخ بروزرسانی : 1402/09/12

سرفصل های درس حقوق مدنی

منابع آزمون دکتری

درس حقوق مدنی

نام بسته درسی: درس حقوق مدنی

—————————–

فهرست:

✔️ شخص طبیعی

✔️ حقوق مربوط به شخصیت

✔️ شخص حقوقی

✔️ مفهوم شخص حقوقی

✔️ اقسام شخص حقوقی

✔️ ممیزات شخص حقوقی

✔️ وضع حقوقی شخص حقوقی

✔️ مفهوم حجر

✔️ اهلیت

✔️ تعریف،انواع و اوصاف حجر

✔️ اسباب حجر

✔️ انواع محجورین و حود حجرآنان

✔️ صغیر و حدود حجر او

✔️ غیر رشید و حدود حجر او

✔️ مجنون و حدود حجر او

برای دریافت نسخه کامل این بسته درسی

به شماره 09306406058 پیام دهید.

 

بخش هایی از بسته درسی حقوق مدنی:

شخص طبیعی

حقوق مربوط به شخصیت

حقوق مربوط به شخصیت که در حقوق مدنی مورد بحث واقع می شود حقوقی است که به هر انسانی قطع نظر از وابستگی او به گروه اجتماعی خاص تعلق دارد. حقوقی که بیشتر از شخص انسان حمایت می­کند تا منافع مادی او. حقوق مربوط به شخصیت، برخلاف حقوق مالی (مانند مالکیت) غیر قابل انفکاک از شخص و شخصیت انسان است. به تعریف ژان دابن حقوق مربوط به شخصیت حقوقی است که موضوع آنها عناصرتشکیل دهنده شخصیت است.

فرق بین حقوق مربوط به شخصیت و  حقوق بشر

حقوق مربوط به شخصیت با حقوق بشر مترادف نیست. حقوق بشر حقوقی اساسی، مهم وضروری برای انسان است که در اعلامیه­های حقوق بشر، به ویژه اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب 1948 ،ذکرشده است.

بعضی از این حقوق مالی است، مانند مالکیت (ماده 17 اعلامیه جهانی حقوق بشر) که نمی­توان آنها را ازحقوق مربوط به شخصیت دانست،زیرا این حقوق، چنان که گفتیم، شخصی وغیر مالی هستند.

معرفی جامع و تخصصی رشته حقوق خصوصی

به علاوه برخی از این حقوق اساسی نیستند، مانند حق بر عکس و تصویر، حال آنکه حقوق بشر اساسی محسوب می­شوند، وانگهی در حقوق بشر اساساً روابط حقوق عمومی و به دیگر سخن، روابط دولت و فرد منظور است (برای مثال حق زندگی، آزادی و امنیت که در ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده است، حقی است که دولتها باید دررابطه با مردم محترم بشمارند) ولی در حقوق مربوط به شخصیت روابط حقوق خصوصی، یعنی روابط مردم با یکدیگر، مطرح است و اینها حقوقی هستند که مردم باید در روابط با یکدیگر محترم بشمارند و به همین دلیل حقوق مربوط به شخصیت درحقوق خصوصی مورد بحث واقع می­شوند.

حقوق مربوط به شخصیت از شخصیت جسمی یا شخصیت روحی و معنوی  انسان حمایت می­کنند و از این لحاظ می­توان آنها را به دو دسته تقسیم کرد و با  دوعنوان حمایت از شخصیت جسمی انسان و حمایت از شخصیت اخلاقی و معنوی انسان مورد بحث قرار داد. ما به ترتیب، حمایت از شخصیت انسان، ویژگیهای حقوق مربوط به شخصیت و مقررات قانون مدنی وفقه اسلامی را در این باره موردمطالعه و بررسی قرار می­دهیم.

حمایت از شخصیت انسان

شخصیت جسمی انسان محترم وموردحمایت قانون­گذار است و بدین منظور حقوقی برای او در نظر گرفته شده است. انسان حقی بر تمامیت جسمی خود دارد. و ایراد صدمه وضرب و جرح و  هر گونه تعرض جسمی به شخص ممنوع و موجب مسئولیت مدنی و کیفری است.

بدین جهت مداوای طبی یا عمل جراحی انسان اصولاٌ بدون رضایت اومجاز نیست، وانگهی رضایت تا حدی معتبر است که مداوا یا عمل برخلاف موازین علمی وفنی نباشد و با رعایت نظاماتی که از طرف دولت تصویب و اعلام می شود انجام گیرد.

&نکته:  گاهی تعرض و لطمه زدن به تمامیت جسمی به موجب قانون بر افراد تحمیل می شود و این کار فقط باید در راه مصالح اجتماعی باشد، مانند واکسیناسیون اجباری و معالجه معتادان به مواد مخدر[4] و مجازاتهای جسمی که درقوانین کیفری مقرر شده است.

سوالی که در اینجا مطرح می­شود آن است که اگر قانونی وجود نداشته باشد، آیا مقامات قضایی می­توانند تصمیمی اتخاذ کنند که موجب صدمه زدن به جسم انسان باشد؟ (مانند آزمایش زخم، تزریق سرم یا مرفین، گرفتن خون برای تشخیص نسب و امثال آن) . پاسخ این سوال منفی است. زیرا احترام به شخصیت انسان و جلوگیری از خودسری مجریان قانون اقتضا می­کند که از هر گونه صدمه زدن و تعرض به جسم شخص به جزدر مواردی که قانون تجویز کرده است، خودداری شود. در مورد آزمایش خون، رویه قضایی فرانسه برآن است که اگر یکی از طرفین دعوی به آن استناد کند و طرف دیگر از قبول آن امتناع نماید، قاضی بدون اینکه بتواند این عمل را بر او تحمیل کندی، مجاز است امتناع طرف را در حکم خود مورد توجه قرار داده، از آن نتیجه ای منصافه بگیرد. قانون مصوب 1955 فرانسه این رویه را در مورد اثبات نسب طبیعی پدری تایید کرده است .در حقوق ایران نص و رویه ای در این زمینه به دست ما نرسیده است. ولی اشکالی به نظر نمی رسد که امتناع طرف دعوی از قبول آزمایش جزء امارات قضایی محسوب شده، در حکم قاضی موثر باشد.

حق انسان نسبت به جسم خود بعد از مرگ

اصولاً حقوق مربوط به شخصیت جسمی انسان برای زمان حیات است وحمایت از جسم انسان زنده است که مورد عنایت خاص قانون گذار قرار گرفته است و شخصیت حقوقی انسان با مرگ خاتمه می­یابد.

با وجود این، کالبد بی جان انسان هم مورد احترام واقع شده و برای شخص حقی نسبت به آن منظور گردیده است. کسی که اهلیت برای وصیت داشته باشد می توانددرباره کفن ودفن خود وصیت کند و نیز می تواند هر گونه تعرض نسبت به جسد خود رامنع نماید. البته این حق مطلق نیست وممکن است با توجه به مقتضیات عدالت جزایی اقداماتی از قبیل تشریح و نبش قبر برای کشف جرم در مورد جسد صورت گیرد. طبق قانون، نبش قبر جرم است، مگر اینکه به وسیله مامورین کشف جرم وبرای کشف جرم باشد.

بر طبق نظر فقهای معاصر در درس حقوق مدنی ، تشریح جسد بی جان مسلمان جایز نیست، مگردر صورت یکه حفظ جان یک نفر مسلمان یا عده ای ازمسلمانان متوقف بر آن باشد و استفاده از جسد غیر مسلم برای تشریح ممکن نباشد.

در مورد پیوند عضومرده مسلمان نیز نظر فقهای معاصر بر این است که اگر حیات مسلمانی متوقف بر آن باشد مجاز است ودر غیر اینصورت هر گاه شخصی عضو  مزبور رابدون اذن صاحب آن قطع کند، مکلف به پرداخت دیه است.

برای دریافت نسخه کامل این بسته درسی

به شماره 09306406058 پیام دهید.

به نظر می رسد که شخص می تواند در حدودی که تشریح مجاز است وصیت کند که جسد او را برای تشریح در اختیاردانشکده پزشکی بگذارند، زیرا این وصیت برخلاف قواعد آمره نیست وانگهی دارای فایده اجتماعی است. اگر متوفی اراده خودو را درباره جسدش به موجب وصیت اعلام نکرده باشد، می توان گفت وراث او  در این باره اختیاردارند و می توانند درباره کفن و دفن و تشریح (با رعایت حدود مقرر برای تشریح) تصمیم بگیرند. درواقع حقی که برای متوفی در این زمینه وجود  داشته به وراثش که ادامه دهنده شخصیت او هستند منتقل می شود.

🔵 رشته حقوق عمومی

🔵 رشته حقوق جزا و جرم شناسی

🔵  رشته حقوق بین الملل عمومی

🔵 رشته حقوق خصوصی

🔵 رشته حقوق نفت و گاز

 

پیوند عضو شخص مرده به زنده

گرچه کالبد بی جان انسان، به ویژه شخص مسلمان محترم است و بدون د لیل نمی توان به جسدآسیب رساند یا عضوی ازآن را قطع کرد، امروزه خردمندان قطع عضوی از اعضای شخص مرده و پیوند آن به شخص زنده یا نگهداری در بانکهای مخصوص او را میپذیرند. برای جواز و مشروعیت قطع  عضو ازجسد و پیوند آن به بیمار نیازمند یا انتقال آن به بانک مخصوص نگهداری اعضا به قصد پیوند به نیازمندان درآینده و نجات آنان از مرگ به کتاب و سنت استنادشده است:

آفریدگارحکیم انسان را کرامت ویژه بخشیده و اورا به دیگر آفریده ها برتری داده و از آسیب رساندن به خودو تجاوز به او، خواه زنده خواه مرده، بازداشته است. یکی از اهداف قانون گذاری اسلامی حفظ نفس است. چنان که خداوند متعال می فرماید : «ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکه»یعنی خویشتن را با دستان خود به هلاکت نیندازید. به علاوه از اهداف کلی دین برطرف نمودن ضرر و رفع حرج و تنگنا از مردم است.

برمبنای این عمومات پاره ای از فقیهان اسلام خوردن گوشت مرده را در موارد ضروی مجازدانسته اند؛ زیرا حرمت شخص زنده از جسد بی جان بیشتر است.نیز هرگاه زن باردراری بمیرد و زندگی جنین در خطر باشد، شکافتن رحم مادر ونجات جان جنین پذیرفته شده است.

تاکنون در بسیاری از کشورها پیوند عضو تازه گذشتگان به بیماران نیازمند، پذیرفته شده است. کشورهای اسلامی نیز به تدریج در این باره مقرراتی را تصویب کرده اند و قطع و انتقال اعضای تازه گذشتگان را با شرایط ومحدودیتهایی پذیرفته اند.

در ایران قانون پیوند اعضای بیماران فوت شده یا بیمارانی که مرگ مغزی آنها مسلم است به تازگی تصویب شده است و سابقه طولانی ندارد (مصوب 17/1/1379 ) به موجب این قانون بیمارستانهای مجهز برای پیوند اعضا پس از کسب اجازه کتبی از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی می توانند از اعضای سالم بیماران فوت شده یا بیمارانی که مرگ مغزی آنان بر طبق نظر کارشناسان خبره مسلم باشد، به شرط وصیت بیمار یا موافقت ولی میت جهت پیوند به بیمارانی که ادامه حیاتشان به پیوند عضو یا اعضای فوق بستگی دارد استفاده نمایند.

3-بر طبق ماده59 قانون مجازات اسلامی ، مصوب 1370 این اعمال جرم محسوب نمی شود 1)اقدامات والدین و اولیای قانونی وسرپرستان صفار و محجورین که به منظور تادیب یا حفاظت آنه انجام شود مشروط بر اینکه اقدامات مذکور در حد متعارف تادیب و  محافظت باشد. 2)هرن وع عمل جراحی یاطبی مشروع که با رضایت شخص یا اولیا یا سرپرستان یا نمایندگان قانونی آنها و رعایت موازین فنی و علمی و نظامات دولتی انجام شود. د ر مواردی فوری اخذ رضایت ضروری نخواهد بود 3)حوادث ناشی از عملیات ورزشی، مشروط بر اینکه سبب آن حوادث نقض مقررات مربوط به آن ورزش نباشد و این مقررات هم با موازین شرعی مخالفت نداشته باشد.

4-به مواد 5، 16، 17 قانون جلوگیری از بیماریهای آمیزشی، مصوب 1320 و تبصره 1، ماده9 قانون اصلاح قانون منع کشت خشخاش، مصوب 1338 و ماده 7 قانون اقدامات تامینی، مصوب 1339 مراجعه شود.

در فرانسه قواعد عمومی برداشتن عضو از جسد متوفی به سال1994 تصویب شده است. گرچه قواعد پراکنده ای مانند قانون برداشتن قرنیه چشم مصوب 1949 در گذشته وجود داشته است. برای نمونه از بین کشورهای اسلامی می توان به قانون 1993 و 1994 لبنان، قانون استفاده از چشم مردگان اردن مصوب 1956 ، مقررات سوریه مصوب 1972 و قانون مصر درباره استفاده از چشم مردگان مصوب 1962 اشاره کرد، برای مطالعه بیشتر رجوع کنید به سمیره عاید الدیات، عملیات نقل و زرع الاعضا البشریه بین الشرع و القانون، ص 259 به بعد.

ماده 206 قانون مجازات عمومی سابق و ماده 634 قانون مجازات اسلامی ، مصوب 1375

تحریه الوسیله؛ ج2، ص624 و منتظری ، حسینعلی، رساله استفتائات؛ ص 182

تحریه الوسیله؛ ج2، ص 624

ولقد کرمنا بنی آدم (اسراء ، 70 )

بقره، 195 و نیز ر.ک : نساء ، 29

درباره ارزش نجات جان انسان همین کافی است که خداوند در قرآن کریم می فرماید: ومن احیاها فکانما احیا الناس جمیعا (مائده، 32)

یرید الله بکم الیسر ولا یرید بکم العصر (بقره، 185 ) . ما یرید الله لیجعل علیکم من حرج (مائده ، 6 )

الفیروزآبادی، المهذب؛ ج1، ص 257 و 258 , احمد بن محمد بن الصاوی، بلغه المسلک لا قرب المسالک؛ ج1، ص 683

 

برای دریافت نسخه کامل این بسته درسی

به شماره 09306406058 پیام دهید.

سرفصلهای آزمون دکتری

سرفصل های آزمون دکتری گروه علوم انسانی

سرفصلهای آزمون دکتری مجموعه فنی و مهندسی

سرفصلهای آزمون دکتری علوم پایه

سرفصلهای آزمون دکتری کشاورزی و منابع طبیعی

سرفصلهای آزمون دکتری زبان

سرفصلهای آزمون دکتری هنر

مشاوره برای آزمون دکتری

برای مشاوره اینجا بزنید

خدمات کنکور دکتری 
معرفی موسسات آموزشی آزمون دکتری
0 0 رای ها
امتیاز بدهید
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا با ما در میان بگذارید.x