کد خبر: 2786

تاریخ بروزرسانی : 1401/12/05

سرفصل های درس سیاست شناسی

منابع آزمون دکتری

درس سیاست شناسی

نام بسته : درس سیاست شناسی

——————————————————————

فهرست

فصل اول – کلیات علم سیاست

مقدمه

فایده علم سیاست

مبانی

علم

مفهوم سیاست

    مفهوم سیاست از نگاه متفکران غربی

    مفهوم سیاست از نگاه متفکران مسلمان و ایرانی

موضوع علم سیاست

تطور و تکامل علم سیاست

    آیا سیاست علم است؟

فصل دوم – دین و سیاست

تعاریف دین و سیاست

اصول و مبانی سکولاریزم

ریشه های جدایی دین از سیاست (سکولاریزم) در غرب

نظریه جدایی دین از سیاست

نظریه پیوستگی دین و سیاست

مفاهیم کلیدی و جدید علم سیاست

    دولت

    کشور

    نظام سیاسی

    حکومت

    حاکمیت

    ملت

    توسعه سیاسی

    فرهنگ سیاسی

    جامعه ‎پذیری سیاسی

    تحولات سیاسی

    امنیت

    سیاست خارجی

    جهانی شدن

فصل سوم – دولت ، عناصر، خاستگاه و ابعاد آن

مفهوم لغوی دولت

مفهوم دولت و شاخص‎های آن

    دولت از دیدگاه لیبرال‎ها

    دولت از دید خودکامگان

عناصر بنیادی دولت

منشاء پیدایش دولت

پایه ها و چهره ‎های دولت

پویایی نظام‎های سیاسی برحسب پایه های قدرت

فصل چهارم – رهیافت و نظریه های علم سیاست

رهیافت‎ها در علم سیاست

نظریه های علم سیاست

فصل پنجم – بازیگران و نیروهای سیاسی

مقدمه

احزاب سیاسی

گروه فشار یا نفوذ

جنبش‎های اجتماعی

افکار عمومی

روشنفکران و دانشجویان

جامعه مدنی

نکات کلیدی

فصل ششم – چهارچوب های نظری در جامعه شناسی سیاسی

پیشینه و خاستگاه جامعه شناسی سیاسی

الگوی اولیه جامعه شناسی سیاسی در اندیشه مارکس

چارچوب جامعه شناسی سیاسی وبر

پلورالیسم یا تکثر منابع قدرت اجتماعی

نظریه اصالت کارکرد و رابطه نظام اجتماعی و نظام سیاسی

فصل هفتم – شکاف های اجتماعی،نیروهای اجتماعی و زندگی سیاسی

مقدمه

شکافهای اجتماعی

نیروهای اجتماعی

جامعه شناسی سیاسی در سطح خرد و کلان

شیوه ها و اشکال عمل نیروهای اجتماعی

عوامل مؤثر بر توانایی نیروها و گروه های اجتماعی

انواع نیروهای اجتماعی و گروه های نفوذ

نیروهای اجتماعی و احزاب سیاسی

فصل هشتم – نقش نیروهای اجتماعی در زندگی سیاسی

دولت و صورت بندی نیروهای اجتماعی

استقلال نسبی دولت

طبقه سرمایه دار و نقش ان در قدرت سیاسی

مدیران و قدرت سیاسی

نقش خرده بورژوازی در سیاست

جنبشها و سازمانهای کارگری

نقش اشرافیت و زمینداران در سیاست

نقش دهقانان در زندگی سیاسی

روحانیون، مذهب و سیاست

روشنفکران و سیاست

نقش زنان در زندگی سیاسی

فصل نهم – سیاست تطبیقی و دولت‌ها و ملت‌ها

مقدمه

پژوهش کمی در برابر پژوهش کیفی

بحث‌های مطرح در سیاست تطبیقی

اولویت‌ها در سیاست مقایسه‌ای

تعریف دولت

مشروعیت

ملت‌ها و جامعه

منابع ستیزه‌ی قومی  و ملی

ایدئولوژی سیاسی

فصل دهم – اقتصاد سیاسی

عناصر اقتصاد سیاسی

پول، تورم و بیکاری

تجارت

نظام‌های سیاسی اقتصادی

آینده اقتصاد سیاسی

فصل یازدهم –  اقتدارگرایی و دموکراسی

تعریف اقتدارگرایی

خشونت و زیر نظر گرفتن مردم

یارگیری

کیش شخصیت (قهرمان‌پرستی)

انواع حکومت اقتدارگرایانه

دموکراسی

انگلیس: زادگاه لیبرال دموکراسی

نظام‌های انتخاباتی

قوای قانون‌گذاری: دو مجلسی و تک مجلسی

دادگاه‌های قانون اساسی

آزادی حقوق مدنی

دموکراسی پیشرفته

واگذاری قدرت و دموکراسی

تغییر اجتماعی و ستیزه

ایدئولوژی‌های احیا شده: آنارشیسم و فاشیسم

فراصنعتی شدن

کمونیسم، برابری و سرشت روابط انسانی

سیاست و دولت در چارچوب کمونیسم

اقتصاد سیاسی کمونیستی

فروپاشی کمونیسم

تجدید ساختار دولت

خصوصی سازی

نهادهای اجتماعی در حال‌گذار

فصل دوازدهم جهانی شدن

آزادی و برابری در کشورهای تازه صنعتی‌شده و کمتر توسعه‌یافته

صادر کردن دولت

چالش‌های دوره‌ی پس از استعمار

توانمندسازی دولت

تقویت رفاه اقتصادی

جهانی شدن چیست؟

جهانی شدن عرصه‌ی سیاست

جهانی شدن عرصه‌ی اقتصاد

جهانی شدن عرصه‌ی جامعه

جهانی شدن: واقعیت یا جنجال؟

فصل سیزدهم – روش مقایسه‌ای و ساختار الگو

مقدمه

سطوح تحلیل در مطالعه‌ی سیاست‌های مقایسه‌ای

الگو به عنوان چهارچوبی مشترک در مطالعه‌ی سیاست‌های مقایسه‌ای

الگو و سازماندهی اطلاعات

مدل‌ها و شبه مدل‌ها در فرآیند مطالعه‌ی سیاست‌های مقایسه‌ای

فصل چهاردهم – سیاست‌های مقایسه‌ای براساس تحلیل کارکردی و مقایسه‌ای و تحلیل خرد و کلان

مقدمه

شناسایی پارامترهای نظام

بررسی سیاست‌های مقایسه‌ای براساس تحلیل کارکردی

منطق کارکردگرایی عام

کارکردگرایی مرتن

تحلیل ضروری و لایه‎بندی اجتماعی اپتر

ارزیابی کلی تحلیل کارکردی

فرهنگ سیاسی: پیوند میان تحلیل خرد و کلان

انواع فرهنگ سیاسی

الگوهای فرهنگ سیاسی

فصل پانزدهم – سیاست‌های مقایسه‌ای در چهارچوب توسعه و نوسازی

مطالعه‌ی سیاست‌های مقایسه‌ای در چهارچوب رهیافت‌های توسعه و نوسازی

بررسی نظام‌های مختلط یا انتقالی

مفروضات نظری و روش‎شناسی رهیافت نوسازی

مطالعات کلاسیک نوسازی

مطالعات جدید نوسازی

طبقه‌بندی نظام‌های اقتصادی

مقایسه نظام‌های سیاسی براساس ایجاد ابزارهای مؤثر قدرت

نخبگان حاکم

مدل کثرت‎گرا (پلورالیستی)

مدل پوپولیستی

مقایسه نظامهای سیاسی براساس ایجاد اقتدار مشروع

آزمون خودسنجی با پاسخ

منابع و مآخذ

بخش هایی از بسته درسی سیاست شناسی 

مقدمه

امروزه سیاست موضوع علم مستقل و یکی از حقایق غیرقابل اجتناب زندگی بشر است. از دیرباز انسان‎ها در هر لحظه از زمانه به نوعی با مسائل سیاسی درگیر بوده اند. اگر به تاریخ علم سیاست به معنای اعم آن توجه کنیم بی‎شک اذعان می‎داریم که پیش از یونانیان نیز سیاست‎هایی وجود داشته است که کشورها و تمدن‎های قدیم بر پایه آنها اداره می‎شده است. و به ویژه در مصر، کلده، آشور، بابل، چین، هند، ایران و… سیاستمداران بزرگ و نامداری به ظهور رسیه اند.

گرچه این واژه در طول تاریخ همواره دچار تحولات و تطورات مفهومی بوده است، ولی کم و بیش می‎توان آن را تحت عنوان کلی فن کشورداری و بررسی قدرت دولت مورد بررسی و کنکاش قرار داد. هرچند کسان کمتری شناختن هرگونه قدرتی در جامعه انسانی و چگونگی به دست آوردن آن را موضوع علم سیاست دانسته اند. پیروان مکتب آتن سیاست را «اداره شهر و پیگیری منافع عمومی» تعریف کرده اند. افلاطون و ارسطو دقیقاً سیاست را یک مسئله عمومی که به تمام اجتماع مربوط می‎شود به شمار می‎آوردند و ضمن قرار دادن مسائل عمومی در برابر مسائل خصوصی برای مسائل عمومی یا مسائل سیاسی از نظر اخلاقی برتری و رجحان قائل بودند.

برخی نویسندگان نیز سیاست را به مفهوم «مطالعه و دانش دولت» می‎دانند. «مسائل مربوط به تدبیر هیأت اجتماعیه»، «تصمیم ‎گیری و فرآیند تدوین و اجرای خط‎ مشی در سطح جامعه» و یا «تخصیص قدرتمندانه ارزش‎ها از قبیل ثروت، امنیت و مقام و احترام» از جمله دیگر موضوعات و تعاریفی است که برای سیاست منظور شده است.

هرچند بسیاری از صاحب‎نظران اعتقاد دارند سه عنوان یا سه مبحث کلی باید تحت عنوان علم سیاست یا علوم سیاسی Political Science مورد بررسی قرار گیرد:

1.نهادهای سیاسی Political institutions که در ذیل آن نظریه ها و تئوری‎های مربوط به دموکراسی و انواع آن که میراث کشور ـ شهرهای یونان است و امروزه به عنوان نظام سیاسی مسلط به حساب می‎آید بررسی می‎شود. بی‎شک تنوع و گوناگونی حکومت‎ها در عهد باستان (منارشی، تورانی، اریستوکراسی، الیگارشی، پولیتی و دموکراسی) می‎تواند زمینه مناسبی برای نظام‎های سیاسی تطبیقی در حال حاضر باشد.

2.نظام‎های فکری The System of thought که تحت این عنوان، اندیشه های متفکرین مختلف از عصر باستان تا امروز مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار می‎گیرد.

3.زبان سیاسی: معمولاً هر رشته‎ای از دانش زبان خاصی را داراست و زبان علم سیاست به سه نوع فلسفی، مذهبی و علمی تقسیم می‎گردد. زبان علم سیاست هنگام شکل‎گیری‎اش در زمان افلاطون و ارسطو فلسفی، در قرون وسطی به خصوص زبان توماس آکونیناس زبان مذهبی بوده درحالی‎که زبان امروزی علم سیاست زبان علمی Scientific است.

بی‎شک مفهوم سیاست از قدمتی طولانی برخوردار است و حتی علم سیاست در مقام مقایسه با سایر دانش‎های علم ‎الاجتماع چون جامعه شناسی، روان‎شناسی، علم اقتصاد و… که طی قرن 19 شکل می‎گیرد از پیشینه دیرینه و تاریخ بسیار کهنی برخوردار بوده و به دو هزار و چهارصد سال پیش می‎رسد. و حتی علم سیاست به عنوان سنت (tradition) و زبان فلسفی و واژه های مهم آن چون دموکراسی، الیگارشی، عدالت، آزادی و… به قبل از میلاد بازمی‎گردد و کسی نمی‎تواند منکر آن باشد.

فایده علم سیاست

اولاً: مطالعه علم سیاست باید از باب پژوهش برای دانش و مطالعه برای علم باشد. همان‎طور که در دین مبین اسلام صرفاً بر نقش علم و دانش و کسب معرفت، اعم از معارف کاربردی و یا محض، تصریح و تأکید شده و از علم به عنوان نور و روشنایی یاد شده است.

ثانیاً: دانشمند و متفکر سیاسی همانند یک طبیب است که با مطالعه و تفحص و کسب دانش در مواقع ضروری و متناسب با شرایط و موقعیت‎های خاص کشور به ارائه نظریه، مشاوره و تئوری های علمی می‎پردازد و برای معضلات و پیچیدگی‎های سیاسی و اجتماعی کشور چاره‎جویی و راهکارهای لازم را ارائه می‎دهد.

ثالثاً: عالم سیاست، اهمیت خطیر سیاست و نقش قابل توجهش در هدایت جامعه و تأثیرات مثبت و منفی، آن را برجسته‎ می‎سازد و توجهات عموم و منجمله نخبگان و سرآمدان را به جایگاه والا و نقش سرنوشت‎ساز آن معطوف می‎دارد و مشارکت حداکثری مردم را در امور سیاسی یادآوری می‎کند.

لذا علم سیاست گرچه نهایتاً درباره عمل سیاسی است و رفتار سیاسی افراد، جماعات و دولت‎ها را بررسی می‎کند، لیکن به عنوان رشته‎ای از دانش از حوزه عمل سیاسی مستقل است و از این‎رو دانش ‎آموختگان در دانش سیاسی، مثلاً برخلاف دانش‎های فنی، به طور حتم به حرفه ‎های مرتبط با رشته تحصیلی و مشاغل سیاسی رو نمی‎آورند، علمای سیاسی لزوماً سیاستمدار نمی‎شوند و سیاستمداران نیز لزوماً و به طور رسمی علم سیاست فرا نمی‎گیرند و اصولاً علم و دانش یکی از منابع فرعی کسب قدرت سیاسی به حساب آمده است.

مبانی

مبانی جمع مبنا است که در لغت به معنی ریشه و منبع می‎باشد. پس مبانی هر رشته و یا هر چیزی عبارت است از پایه ‎ها و ستونهایی که آن چیز بر آنها بنا گردیده و استقرار یافته است. به سخنی دیگر مبانی آن اصول کلی و شالوده های اساسی هستند که مسائل هر رشته بر آنها بنا نهاده می‎شود. بدین ترتیب «مبانی سیاست» همان اصول و مبناهایی هستند که نظام سیاسی و مسائل سیاست بر آنها استوار گردیده است. در اینجا منظور از مبانی در دانش سیاسی (Political Science) در حقیقت همان منابع و شالوده ‎ها و احکام پایه ای و اصول مهمی همانند: اصل عدالت اجتماعی، اصل برابری، اصل آزادی، اصل حقوق طبیعی، و مفاهیم بنیادی دیگر نظیر: قدرت Power، نفوذ Influence، و غیره است که کل سیاست و لواحق آن بر آن مبتنی است.

علم

علم معادل انگلیسی آن (Science) است و جزئی از مفهوم وسیع‎تری که به نام معرفت (Knowledge) خوانده می‎شود به حساب می‎آید. در اصل به معنای دانستن یا آگاهی و دانایی، دانش ضروری برای مطالعه و نقطه مقابل ندانستن، ناآگاهی، جهل و نادانی است. در حکمت علم به دو قسم است حصولی و حضوری. اول حاصل شدن صورت چیزی است در ذهن مثل علم به محسوسات و غیر آنها و دوم حاضر بودن چیزی است نزد ذهن مثل علم کسی به ذات خود و علم واجب ‎الوجود به موجودات.

در مجموع علم مجموعه دانستنی‎هایی است که دارای شش ویژگی زیر است:

  1. سازمان‎یافتگی
  2. انسجام منطقی
  3. قابلیت استدلال
  4. قابلیت آموزش و پژوهش و یادگیری
  5. دارا بودن تعهد نسبت به ارزیابی کفایت و روشنی
  6. روش‎مندی یا برخورداری از روش، و نه صرفاً تجربه‎پذیر و تکرارپذیر بودن.

در هر علم و یا رشته ای از علوم (Science) با مجموعه ای از اصول کلی و مفاهیم اصلی (Concept) همانند مفهوم قدرت (Power) حکومت (government) دموکراسی (democracy) آزادی (liberty) امنیت (Security) نظم (Order) رفاه عمومی (general welfare) مساوات (Equality) عدالت (justice) و غیره سروکار داریم.

علم حصولی و به عبارتی همان تصویری که در ذهن حاصل می‎شود بر دو گونه است.

  1. تصور: مفاهیمی مانند خیال (notion)، ایده و فکر (Idea) تمثال (Representation)

تصور عبارت از صورت ساده ذهنی است که اسناد چیزی به چیز دیگر نباشد.

  1. تصدیق: عبارت از اسناد امری به امر دیگر است به ایجاب یا سلب. مانند این جمله: علوم سیاسی علم بسیار مهمی است و یا زمین کروی است و یا انسان حیوان است.

در مجموع در تعریف علم می‎توان گفت: مجموعه ای از قوانین و قواعد کلی که در مورد موضوعی مشخص و ممتاز باشد. مانند دانش ریاضی، علم روان‎شناسی و علم زمین‎شناسی.

امروزه علوم را معمولاً به علوم سخت و علوم اجتماعی تقسیم می‎کنند.

علوم سخت (hard Science) مانند دانش‎های فیزیک، شیمی، ستاره شناسی، زمین‎ شناسی

علوم نرم (Soft Sciences) یا علوم اجتماعی (Social Seiences) مانند دانش‎ های جامعه ‎شناسی، علم اقتصاد، انسان ‎شناسی و غیره را دربرمی‎گیرد.

مفهوم سیاست

سیاست واژه‎ای عربی و از ریشه «ساس، یسوس» گرفته شده است که گاهی اوقات مترادف با کلمه حکومت به کار برده می‎شود هرچند مفهوم آن بسیار وسیع‎تر از حکومت است.

  1. حکم راندن بر رعیت و اداره کردن امور مملکت؛ حکومت کردن، ریاست کردن
  2. حکومت، ریاست، حکم‎داری
  3. عدالت، داوری
  4. سزا، جزا، تنبیه
  5. محافظت حدود ملک
  6. اداره امور داخلی و خارجی کشور.

«Politic» معادل انگلیسی سیاست است که از واژه یونانی «Police» به معنای شهر یا شهروندی مشتق شده و این مفهوم از آن جهت است که در یونان باستان و به ویژه در نظر ارسطو «شهر» موضوع علم سیاست بود و تصور زندگی مدنی و آزاد در خارج از شهر ناممکن بود.

مفهوم سیاست از نگاه متفکران غربی

سیاست در لغت به معانی مختلف ذکر شد اما در اصطلاح این واژه به طور اجمالی به آئین کشورداری و روش اداره کردن جامعه اشاره دارد. ولی از آنجاکه صاحب‎نظران غربی رویکردی واحد را نسبت به جهان و انسان نپذیرفته اند. تعاریف آنان از سیاست نیز تا حدودی متعدد، متفاوت و نسبی است. علمای علم سیاست که با ارسطو و افلاطون و دیگر فلاسفه یونانی شروع می‎شوند، تعاریف گوناگونی برای «سیاست» ارائه داده اند. پیروان مکتب آتن سیاست را «پی‎گیری منافع عمومی» تعریف کرده‎اند و ضمن قرار دادن مسائل عمومی در برابر مسائل خصوصی، برای مسائل عمومی یا مسائل سیاسی از نظر اخلاقی برتری و رجحان قائل شده‎اند.

لاسکی در تعریف سیاست می‎گوید: «سیاست علمی است که به ما می آموزد چه کسی می‎برد، چه می‎برد، کی می‎برد؟ چگونه می‎برد؟ و چرا می‎برد؟» اگر سیاست را تنها نبرد و مبارزه بدانیم این تعریف در حد خود کامل خواهد بود ولی عده‎ای از سیاست‎شناسان، نبرد را یکی از اشکال سیاست می‎دانند، تأمین احتیاجات عمومی و پیشرفت جامعه اهداف دیگر سیاست است.

هارولد لاسول که یکی از دانشمندان پیشرو علوم سیاسی معاصر است می‎گوید: علم سیاست به صورت یک نظام تجربی عبارت از «مطالعه چگونگی شکل گرفتن قدرت و سهیم شدن در آن است. و عمل سیاسی عملی است که براساس قدرت انجام می‎گیرد.»

کارلتون کلایمرودی، استاد علوم سیاسی دانشگاه کالیفرنیای آمریکا در جای دیگر در خصوص علم سیاست می‎گوید: «علی‎رغم توسعه اخیر علم سیاست و شناخته شدن آن به عنوان یک رشته علمی، زمان آغاز مطالعات مربوط به دولت هم از نظر تئوری و هم از نظر علمی، حداثل به یونان باستان منسوب می‎گردد. حدود 500 تا 300 سال قبل از میلاد «مسیح» افلاطون را می‎توان پدر تئوری‎های سیاسی خواند. در صورتی که ارسطو ـ حداقل در کشورهای غربی ـ پدر علم سیاست دانسته می‎شود.»

ریمون آرون استاد جامعه‎شناسی دانشگاه پاریس، سیاست را «اخذ تصمیم درباره مسائل ناهمگون می‎داند» و به عنوان توضیح می گوید تصمیم اقتصاددانان درباره مسائل همگون است و منحصر به تولید، توزیع و مصرف اموال مادی است. در حالی‎که تصمیم به ساختن مدرسه یا بمب اتمی بیشتر جنبه سیاسی دارد تا فنی و اقتصادی.برتراند دوژوونل استاد جامعه‎شناسی سیاسی دانشگاه پاریس که از صاحب‎نظران سیاسی مشهور است از سیاست تعریف وسیعی دارد. به عقیده وی سیاست عبارت از «مطالعه قدرت و نفوذ است» و قدرت به معنی عام کلمه در نظر گرفته شده است.

مفهوم سیاست از نگاه متفکران مسلمان و ایرانی

دانشمندان مسلمان در تعریف این واژه چنان که باید و شاید دقت کافی به خرج نداده اند و شاید عوامل اجتماعی و موانع استبدادی نیز در بی اعتنا ساختن آنان به این امر خطیر بی‎تأثیر نبوده است.

هرچند اغلب محققان و متفکران مذهبی ما از دخول در وادی سیاست و طرح و بحث موضوعات و مفاهیم سیاسی پرهیز داشتند و در بیشتر مواقع به حداقل طرح بحث اکتفاء می‎کردند.

امام محمد غزالی یکی از دانشمندان بزرگ مسلمان ایرانی در کتاب احیاء علوم ‎الدین ضمن مشخص نمودن جایگاه سیاست در میان علوم دیگر آن را ابزاری می‎داند که انسان را به خدا می‎رساند. وی نظام دینی را منوط به نظام دنیا معرفی می‎کند و متذکر می‎شود که کار دنیا جز به اعمال آدمیان قوام نمی‎یابد و اعمال آدمیان از سه قسم بیرون نیست. قسم اول خود چهار اصل را شامل می‎شود که اصل چهارم سیاست است و به کار «الفت دادن آدمیان و تجمع آنها برای یاری دادن بر اسباب معیشت و مضبوط داشتن آن می‎پردازند.

غزالی در کتاب احیاء «سیاست» را به معنی «استصلاح یا نیکو کردن مردم و ارشاد ایشان به راه راست، که در دنیا و آخرت نجات‎بخش باشد» تعریف می‎کنند.و برای آن سه پایه قائل است:

⭐ پایه اول توصیه به منزله قوام جامعه اسلامی،

⭐ پایه دوم اجتناب و دوری از معاصی و منکرات،

⭐ پایه سوم عمل به اوامر و دستورهای شرع.

غزالی نیز مانند بسیاری از علمای قبل و بعد از خود با توجه به توان و صلاحیت عاملان سیاست و همین‎طور حیطه های مخاطبان، سیاست را دارای چهار مرتبه می‎داند:

مرتبه اول، و آن سیاست اولی یا سیاست انبیاء است که سیاستی کامل می‎باشد و حکم ایشان بر خاصّه و عامّه در ظاهر و باطن ایشان جاری است.

مرتبه دوم، سیاست خلفاء، سلاطین و فقهاء است. سلاطین با توجه به قدرت دنیوی در اختیار صرفاً بر ظواهر و جوارح آدمیان چه عام و چه خاص تسلط دارند.

مرتبه سوم، سیاست عالمان است. به نظر غزالی علماء که وارثان انبیاء هستند از جایگاه شایسته و بالایی برخوردارند و مرتبه سوم سیاست به آنها تعلق دارد. وی اعتقاد دارد علمای صالح که توانایی دسترسی و نفوذ به باطن خواص را دارند هرچند دارای قدرت ظاهری نمی‎باشند مع‎ذلک در فساد یا صلاح و هدایت مردم تأثیر و نقش به‎سزایی دارند.

مرتبه چهارم، سیاست واعظان است که به وعاظ اختصاص داد. آنها بدون اطلاع از عمق معارف دینی به خاطر مقبولیت عمومی در بواطن مردم و عوام نفوذ کرده و ارتباط عمیقی با عموم ایجاد می‎کنند.

امام فخر رازی یکی دیگر از علمای بزرگ سده ششم ایران در اصل اول علم السیاسات، در توضیح مدنی‎الطبع بودن انسان، با اشاره‎ای گذرا به تقسیم کار و ضرورت اختلاط آدمیان، مبنای تحلیل سیاسی خود را آشکارا خلیفه خدا یا پادشاه، قرار می‎دهد. به نظر وی خلیفه یا «پادشاه» شخصی است که به واسطه سیاست او مردمان بر یکدیگر ظلم نکنند. پس پادشاه رئیس مطلق در جامعه انسانی است و حرفه این رئیس مطلق، سیاست است.

امام فخر رازی سیاست را در شمار «صناعات» می‎آورد و توضیح می‎دهد که به سه دلیل، «صنعت سیاست» برترین صناعات است.

نخست این‎که صنعت سیاست عام است؛ زیرا که به واسطه امن و فراغت، جمله حیوانات، مطلوب خود بیابند.

دومین دلیل بر فضیلت سیاست این است که آلت اکتساب او شریف‎تر باشد. یعنی که سیاست جز به عقل کامل و رای روشن و تأئید الهی و ارشاد غیبی نتوان کرد. پس او شریف‎تر بود.

اما مهم‎ترین و آخرین دلیل بر فضیلت سیاست این است که محل تصرف سیاست، نفوس و ارواح آدمیان است و جوهر انسانی از همه مرکبات شریف‎تر است.

ابن تیمیه یکی دیگر از دانشمندان اهل سنت با تشریح نظام‎های مختلف سیاسی به الهی و غیرالهی کلام خویش را در این مورد در دو قسمت کلی خلاصه می‎کند و غیرالهیون را چون فرعونیان و الهیون را چون پیامبر گرامی (ص) به شمار می‎آورد. آنگاه با اشاره به حکومت اسلامی، سیاست را «اداره مردم برای اصلاح دین و دنیای آنان تعریف می‎کند و آن را مخصوص مکتب اسلام می‎داند.»

برخی از نویسندگان و محققان متآخر ایرانی نیز برای سیاست تعاریفی ارائه کرده‎اند که ذیلاً به برخی از آنها اشاره می‎شود:

میرزا ملکم خان در نوشته ‎هایش از کشورداری، نحوه استقرار عدالت و پیشرفت اجتماعی بحث کرده است و از مجموع آثار مؤلف این استنباط حاصل می‎شود که سیاست یعنی اداره کشور. وی در یک جا از سیاست این تعریف را به دست می‎دهد: «دولت در عالم حکمرانی یعنی سیاست، سیاست عبارت است ازحکم و تنبیه، بدون تنبیه حکم نیست: بدون حکم نه سیاست است و نه دولت.»

آیت الله العظمی بروجردی در سال 1367 قمری ضمن تبیین ولایت فقیه، سیاست را اداره امور ملت تعریف می‎کنند. ایشان می‎فرمایند: «اسلام یک دین سیاسی و اجتماعی است و احکام این دین منحصر به یک سلسله عبادات خالص نیست که به منظور تکمیل افراد و تأمین سعادت اخروی تشریع شده باشد. بلکه اکثر این آئین مربوط است به سیاست مدن و تنظیم اجتماع و تأمین سعادت این زندگی و یا جامع بین هر دو و خوبی مربوط به هر دو جهان است… رسول خدا (ص) خود شخصاً امور مسلمین را اداره می‎کرد و آنها را رهبری و سیاست می‎فرمود.بدیهی است که از مطالب فوق آنچه مستفاد می‎شود این است که ایشان از سیاست، به عنوان اداره و رهبری مردم و هدایت آنان به سوی سعادت و خوبی در هر دو جهان یاد کرده اند.

برای دریافت نسخه کامل از این بسه درسی به شماره 09306406058 پیام دهید.

حضرت امام خمینی (ره) نیز در آثار و تألیفاتشان پیرامون ولایت فقیه، سیاست را به معنی حکومت و زمامداری در اسلام تعریف می‎کنند و بر ورود روحانیون و مسلمانان در این مورد تأکید بسیاری می‎ورزند. ایشان دیانت را عین سیاست و سیاست را عین دیانت می‎دانند. ایشان در صحیفه نور تصریح می‎ورزند که سیاست عبارت از هدایت جامعه در جهت مصالح دنیوی و اخروی است و اعتقاد دارند که این سیاست اختصاص به انبیاء و علمای آگاه اسلام دارد.

علامه حلی در کتاب «الفین» و نیز «باب حادی عشر» در تعریف امامت می‎گوید: همانا امامت ریاست عمومی است بر امت در جمیع امور دینی و دنیوی به نیابت از رسول خدا (ص).

موضوع علم سیاست

موضوع هر علم عبارت از امری است که در آن علم از خواص و اعراض ذاتی آن بحث و گفتگو می‎شود. مانند «بدن انسان» که موضوع علم پزشکی است و در آن علم از احوال و خواص بدن از حیث صحت و یا بیماری سخن به عمل می‎آید. علم عبارت است از مجموعه قواعد و قوانین کلی که درباره موضوعی مشخص و ممتاز باشد، مانند دانش ریاضی، علم روان‎شناسی، علم زمین‎شناسی و یا علم سیاست.

  1. عده ای از قدرت «Power» به عنوان موضوع علم سیاست یاد کرده و سیاست را اعمال قدرت دانسته‎اند و در پاسخ به این پرسش که مقوله قدرت از چه مفهومی برخوردار است؟ گفته می‎شود که قدرت عبارت است از توانایی دست‎یابی به هدف‎ها و نتایج موردنظر.

به تعبیری ساده اگر «الف» بتواند رفتار «ب» را در جهتی که موردنظر اوست سوق دهد چه این‎که «ب» کاری را که موردنظر «الف» است انجام دهد یا این‎که «ب» از انجام کار به خصوص خودداری ورزد یا کاری را که انجام می‎دهد کماکان ادامه دهد. گفته می‎شود که «الف» در قبال «ب» اعمال قدرت نموده است. طبعاً گاهی اوقات، این شخصیت «الف» است که رفتار «ب» را تحت تأثیر قرار می‎دهد. گاهی نیز زور اوست و یا ممکن است رشوه‎ای دهد و یا برخی خصوصیات دیگر وی باعث تغییر رفتار «ب» شود که اینها منابع قدرت (Resources) خوانده می‎شوند و سبب می‎گردد که رفتار «ب» در جهت موردنظر «الف» تغییر یابد.

چنان‎که ملاظه می‎شود روابط قدرت (Power relations) هم در میان افراد و هم در میان گروه‎ ها و اقشار و همچنین میان دستگاه ‎ها و تشکیلاتی که به نام دولت یا حکومت خوانده می‎شوند از یک طرف و شهروندان یا ساکنان یک مملکت یا کشور از طرف دیگر می‎تواند مطرح باشد. که قطعاً در علم سیاست آن‎چه موردنظر ماست اعمال قدرت از طرف دولت یا حکومت به صورت اوامر یا نواهی گوناگون می‎باشد که شهروندان و آحاد مردم مکلف به اطاعت و پیروی از آن هستند.

به عنوان مثال ماکس وبر نظریه پرداز و دانشمند بزرگ آلمانی می‎گوید: «جامعه در صورتی سیاسی خوانده می‎شود که اعضای اجرایی (مجریان) آن به منظور حفظ و اجرای مداوم ترتیبات خویش در محدوده ارضی آن جامعه از زور و یا تهدید به زور استفاده کنند.» هارولد لاسول یکی دیگر از دانشمندان و صاحب نظران معروف علوم سیاسی می‎نویسد: «علم سیاست به صورت یک نظام تجربی عبارت از مطالعه چگونگی شکل گرفتن قدرت و سهیم شدن در آن است.» و «عمل سیاسی عملی است که براساس قدرت انجام می‎گیرد.»

  1. برخی از متفکران و دانشمندان علوم سیاسی نیز دولت (State) را موضوع علم سیاست قلمداد کرده و سیاست را به مفهوم مطالعه و دانش دولت دانسته اند.

«دولت عبارت از گروهی از مردم که در سرزمین معین و تحت قیومیت یک حکومت که بر ابعاد داخلی و خارجی حاکمیت دارد زندگی می‎کنند، می‎باشد. کلایمرودی در کتاب «آشنایی با علم سیاست» آورده است که: «دولت از نقطه نظر علم سیاست و حقوق عمومی عبارت است از اجتماعی از مردم (با جمعیت تقریباً زیاد) که به طور مداوم در سرزمین معین و معلومی سکونت اختیار کرده و مستقل (و یا تقریباً مستقل) بود، و دارای یک حکومت متشکل می‎باشد که اکثریت جمعیت مذکور عادتاً از دستورات آن اطاعت نمایند.

کلایمرودی در مترادف بودن سیاست با دولت می‎گوید: «علم سیاست» را می‎توان به عنوان علم دولت یا به عنوان رشته ای از علوم اجتماعی که مربوط به تئوری، سازمان‎ها، حکومت و اعمال دولت است تعریف نمود.

  1. گروه دیگری از متفکران اعتقاد دارند که «مسائل مربوط به تصمیم‎ گیری (descision making) در سطح جامعه» موضوع علم سیاست است. رمون آرون استاد جامعه ‎شناسی دانشگاه پاریس، سیاست را «اخذ تصمیم درباره مسائل ناهمگون جامعه» می‎داند وی در توضیح این مطلب می‎گوید: «تصمیم اقتصاددان درباره مسائل همگون است و منحصر به تولید، توزیع و مصرف اموال مادی است درحالی‎که تصمیم به ساختن مدرسه، یا بمب اتمی بیشتر جنبه سیاسی دارد تا فنی و اقتصادی.»
  2. برخی از اندیشمندان و عالمان علم سیاست «مسائل مربوط به تخصیص قدرتمندانه ارزش‎ها» را موضوع علم سیاست دانسته اند.

دیوید ایستون متفکر و اندیشمند علم سیاست، ضمن ارائه مفهومی انتزاعی، سیاست را «تخصیص قدرتمندانه ارزش‎ها برای کل جامعه به منظور حفظ وضع موجود و یا رسیدن به شرایط مطلوب» تعریف می‎کند، وی اساسی ترین ارزش‎ها را عبارت از:

🔴 الف) مادیات اعم از ثروت و درآمد،

🔴 ب) امنیت

🔴 ج) مقام و احترام می‎داند.

  1. غالب متفکران و اندیشمندان مسلمان موضوع سیاست را انسان و هدایت و رهبری وی دانسته ‎اند.

حضرت امام خمینی (ره) بر این باو است که سیاست «هدایت جامعه در جهت مصالح دنیوی و اخروی است» و معتقدند که اینها مختص به انبیاء و علمای آگاه اسلام است.

مشاوره برای آزمون دکتری

برای مشاوره اینجا بزنید

خدمات کنکور دکتری 
معرفی موسسات آموزشی آزمون دکتری
0 0 رای ها
امتیاز بدهید
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا با ما در میان بگذارید.x