کد خبر: 2282

تاریخ بروزرسانی : 1396/12/22

سرفصل های درس کنترل و يادگيري حرکتی

منابع آزمون دکتری

سرفصل های درس کنترل و يادگيري حرکتی میخوانیم :

 

نام بسته درسی: یادگیری و کنترل حرکتی و رشد حرکتی

—————————————————–

فهرست:

طبقه‌بندي مهارت‌هاي حركتي

اهميت اندازه‌گيري اجراي حركتي در فهم يادگيري

نظريه‌هايي درباره چگونگي حركات

اجزاي مهم نظريه‌هاي كنترل حركتي

نظريه‌هاي حركتي: پايه‌اي براي فهم چگونگي كنترل مهارت‌هاي حركتي پيچيده

اجراي ارادي يك حركت هماهنگ و آماده‌سازي دستگاه كنترل حركتي

آماده‌سازي و اجراي مهارت‌هاي حركتي

نقش مهم توجه انتخابي بينايي، در آماده‌سازي مهارت‌هاي حركتي

استنباط يادگيري از مشاهده عملكرد، در هنگام تمرين و آزمون

تغيير ويژگي‌هاي مشخصي از اجرا و اجراكننده در هنگام مهارت‌آموزي

انتقال يادگيري

وابستگي شيوه آموزش مهارت‌هاي حركتي به نوع مهارت و هدف آموزش

بازخورد افزوده تسهيل‌كننده، تضعيف‌كننده يا خنثي

شيوه‌هاي گوناگون فراهم كردن بازخورد افزوده از سوي متخصص مهارت‌هاي حركتي

تأثير زمان‌بندي بازخورد افزوده بر يادگيري مهارت

اهميت تغيير در تجربيات تمريني، براي يادگيري مهارت‌هاي حركتي

اثر فاصله‌دهي يا توزيع تمرين بر اجراي تمريني و يادگيري مهارت

اثربخشي مقدار تمرين بر مقدار يادگيري، حتي در صورت عدم تناسب اين اثر با زمان لازم

پيچيدگي و سازماندهي مهارت

سودمندي تمرين ذهني براي يادگيري مهارت، به ويژه هنگام آميختن با تمرين

منابع برای مطالعه بیشتر

 

بخشی از بسته درسی از سرفصل های درس کنترل و يادگيري حرکتی:

 

طبقه‌بندي مهارت‌هاي حركتي

كاربرد

هنگامي كه شخصي مي‌دود، با عضوي مصنوعي راه مي‌رود، توپ بيسبالي را پرتاب مي‌كند، به توپ تنيسي ضربه مي‌زند، پيانو مي‌نوازد، حركات موزون انجام مي‌دهد، يا با دستگاه خراطي چوب كار مي‌كند، از يك يا چند مهارت به نام «مهارت‌هاي حركتي» استفاده مي‌كند.

مهارت‌ها

واژه «مهارت»، كه در اين متن زياد به كار رفته است، بر تكليفي دلالت مي‌كند كه داراي هدف خاصي است؛ به عنوان مثال ما مي‌گوييم «ضرب»، مهارتي اساسي و مهم در رياضيات است يا «نواختن پيانو»، مهارتي است كه نياز به تمرين دارد از اين دو مثال، مهارت نواختن پيانو، يك مهارت حركتي محسوب مي‌شود، زيرا مهارتي است كه براي دستيابي به هدف، نياز به حركت ارادي بدن و يا اندام دارد. بنابراين، هدف در مهارت نواختن پيانو، زدن كليدهاي صحيح با ترتيب درست و زمان مناسب است و رسيدن به هدف، مستلزم حركت دادن انگشت و دست است.

حركات

در آثار و نوشته‌هاي مربوط به يادگيري و كنترل حركتي، واژه «حركات»، ويژگي‌هاي رفتاري يك اندام خاص يا تركيبي از اندام‌ها را نشان مي‌دهد. در اين مفهوم، حركات، اجزاي تشكيل دهنده مهارت‌هاست. انواع مختلفي از ويژگي‌هاي رفتاري اندام وجود دارد كه فرد را با موفقيت قادر به راه رفتن مي‌سازد.

اعمال

اين واژه به طور روزافزون در آثار و نوشته‌هاي مربوط به يادگيري و كنترل حركتي متداول شده است. با توجه به اهداف ما، اين واژه را مترادف با مهارت‌ها و متضاد با حركات به كار خواهيم برد؛ يعني، «اعمال»، پاسخ‌هاي هدفداري است كه از حركات بدن و يا اندام تشكيل شده است. راه ديگر براي تعريف يك عمل، اين است كه آن را از خانواده حركات بدانيم. بعضي نيز به «عمل»، به عنوان طبقه‌اي معادل و مشابه با حركات اشاره كرده‌اند.

نكته مهم ديگر اين است كه انواعي از حركات، عمل يكساني را انجام مي‌دهند و در نتيجه از اين طريق به هدف يكساني مي‌رسند، به عنوان مثال، بالا رفتن از تعدادي پله، يك عمل است و هدف، رسيدن به بالاي پلكان است. با اين حال، فرد مي‌تواند براي رسيدن به اين هدف، انواع مختلفي از حركات را به كار ببرد. او مي‌تواند اين كار را بسيار آهسته انجام دهد و در هر زمان يك قدم بردارد، يا هر قدم را بسيار سريع بردارد، يا در هر زمان دو قدم بردارد. به هر حال، اين عمل يكسان است، اما حركاتي كه فرد براي رسيدن به هدف عمل انجام مي‌دهد، متفاوت است.

روش‌هاي طبقه بندي تك بعدي

نظريه‌پردازان، فرايند طبقه‌بندي مهارت‌هاي حركتي را بر اين مبنا انجام مي‌دهند كه ويژگي‌هاي مهارت شبيه به ويژگي‌هاي مهارت‌هاي ديگر است. رايج‌ترين رويكرد، مهارت‌ها را بر حسب يك ويژگي مشترك طبقه‌بندي مي‌كند.

ويژگي مشترك هر روش به دو طبقه تقسيم مي‌شود كه به جاي طبقات دو مقوله‌اي، دو انتهاي يك پيوستار را تشكيل مي‌دهد. اين رويكرد پيوستاري، به جاي الزام به قرار دادن ويژگي مهارت در يك طبقه خاص، امكان طبقه بندي مهارت را از لحاظ طبقه‌اي فراهم مي‌كند كه به ويژگي مهارت شبيه‌تر است.

اندازه دستگاه عضلاني مورد نياز

ويژگي و خصوصيتي كه اكثر مهارت‌هاي حركتي را توصيف مي‌كند، نوع گروه‌هاي عضلاني مورد نياز براي اجراي مهارت است. اندازه گروه‌هاي عضلاني حركت‌دهنده اصلي كه براي انجام دادم مهارت‌هايي مثل راه رفتن و لي لي كردن لازم است، با گروه‌هاي عضلاني مورد استفاده براي مهارت‌هايي مثل خياطي يكسان نيست. محققان از طريق متمايز و بازشناسي كردن مهارت‌ها براساس اندازه گروه‌هاي عضلاني مورد نياز براي انجام دادن اعمال، روشي براي طبقه‌بندي مهارت‌هاي حركتي بنا نهاده‌اند كه داراي دو طبقه مهارت، معروف به مهارت‌هاي حركتي درشت و ظريف است.

مهارت‌هاي حركتي ظريف در انتهاي ديگر اين پيوستار طبقه‌بندي قرار دارند. مهارت‌هاي حركتي ظريف مستلزم كنترل بيشتر بر عضلات كوچك، خصوصاً عضلات درگير در هماهنگي دست با چشم است و به دقت زياد در حركت دست و انگشت نياز دارد. نوشتن با دست، تايپ كردن، نقاشي كردن، خياطي و بستن دگمه، نمونه‌هايي از مهارت‌هاي حركتي ظريف است كه در انتهاي پيوستار روش طبقه‌بندي اندازه عضله قرار دارد. توجه داشته باشيد كه ممكن است عضلات بزرگ در عمل يك مهارت حركتي ظريف، درگير شوند. در اين شرايط، عضلات كوچك، عضلات اصلي براي به نتيجه رسيدن مهارت است.

تمايز حركات

علاوه بر طبقه‌بندي فوق، محققان مهارت‌هاي حركتي را براساس نحوه تمايز حركات، در هنگام اجراي مهارت طبقه‌بندي مي‌كنند. اگر مهارتي مستلزم حركتي متمايز، با نقطه شروع و پاياني قابل تشخيص باشد، آن را به عنوان يك مهارت حركتي مجرد طبقه‌بندي مي‌كنيم. مهارت‌هايي مثل زدن كليد چراغ، فشار دادن كلاج اتومبيل و زدن كليد پيانو، جزء مهارت‌هاي مجرد به حساب مي‌آيد.بعضي اوقات فرد، چندين حركت را با هم در يك مجموعه يا زنجيره قرار مي‌دهد. وقتي كه اين كار صورت مي‌گيرد، مهارت را يك مهارت حركتي رشته‌اي به حساب مي‌آوريم. راه انداختن يك اتومبيل دنده‌اي معمولي، مثال خوبي از اين نوع مهارت است، زيرا راننده بايد رشته‌اي از حركات متفاوت و مجزا را انجام دهد.روش طبقه‌بندي، مهارت‌هاي حركتي مداوم يا پيوسته قرار دارد. اين مهارت‌ها حركاتي را در برمي‌گيرند كه هميشه تكراري است. مهارت‌هايي از قبيل رانندگي، رديابي كردن و تعقيب يك مكان نماي متحرك در صفحه نمايش رايانه با استفاده از فرمان، شنا كردن و راه رفتن را مي‌توان جزء مهارت‌هاي مداوم طبقه‌بندي كرد.

 

معرفی رشته های آزمون دکتری

 

ثبات محيط

يك روش طبقه‌بندي، علاوه بر محيط‌هاي صنعتي، از محيط‌هاي آموزشي و توانبخشي نيز منشأ گرفته است. محققان، اين روش را براساس ثبات محيطي كه مهارت در آن اجرا مي‌شود، بنا نهاده‌اند.

در اين روش طبقه‌بندي، واژه «محيط»، خصوصاً به شيئي كه شخص، عملي را بر روي آن انجام مي‌دهد يا ويژگي‌هاي بافت و موقعيتي اشاره مي‌كند كه شخص در آن، به اجراي مهارت مي‌پردازد.طبق اين طرح طبقه‌بندي، در صورتي كه محيط ثابت و پايدار باشد؛ يعني در حين اجراي مهارت تغيير نكند، مهارت را يك مهارت حركتي بسته به حساب مي‌آوريم. در اين مهارت‌ها، شيئي كه عمل بر روي آن انجام مي‌شود، طي اجراي مهارت تغيير نمي‌كند. در نتيجه، شيء، برجا مي‌ماند تا شخص، عمل را بر روي آن انجام دهد.

در هر ي از اين مهارت‌ها، اجراكننده مي‌تواند زماني كه آماده انجام دادن عمل است، آن را آغاز و مهارت را مطابق ميل خود اجرا كند. برعكس، مهارت حركتي باز، مهارتي است كه شخص آن را در محيطي بي‌ثبات كه شيء يا بافت (شرايط)، طي اجراي مهارت تغيير مي‌كند، انجام مي‌دهد. اجراكننده بايد براي اجراي موفقيت‌آميز چنين مهارتي، متناسب با حركت شيء يا تغيير ويژگي‌هاي محيط عمل كند.

افراد، هر يك از اين مهارت‌ها را در محيطي اجرا مي‌كنند كه از نظر زماني و يا فضايي متغير است.

چگونگي اختلاف مهارت‌هاي بسته و باز را از لحاظ نيازهاي اجرايي كه براي فرد وجود دارد، در نظر بگيريد. هنگام اجراي يك مهارت بسته، شخص مي‌تواند حركاتش را به طور دلخواه و موافق ميل خود آغاز كند. به علاوه، لازم نيست كه شخص حركات را با شرايط متغيري كه طي اجرا ادامه دارد تطبيق دهد.

سيستم طبقه‌بندي باز يا بسته، شهرت زيادي در متون روش‌شناسي آموزشي و توانبخشي به دست آورده است. دليل احتمالي اين موضوع آن است كه متخصصان مربوط به راحتي مي‌توانند طبقه‌بندي مهارت‌هاي بسته و باز را با انواع مهارت‌هاي حركتي درگير در اين محيط‌ها تطبيق دهند. مهارت‌هاي موجود در هر يك از اين طبقات، از اصول عمومي آموزش پيروي مي‌كنند و مربيان و درمانگرها مي‌توانند آن اصول را به سادگي در شرايط خاص به كار برند. بدون شك، علت اين كه طبقه‌بندي مهارت‌هاي حركتي از نظر بسته و باز بودن، در ادبيات تحقيق يادگيري حركتي به طور روزافزون رايج شده است، سادگي و توانايي آن در تطابق دادن مهارت‌هاي پيچيده واقعي و آزمايشگاهي است.

طبقه‌بندي دو بعدي جنتايل

با اين كه سادگي، از مزاياي طبقه‌بندي مهارت‌هاي حركتي براساس يك ويژگي مشترك است، اين مزيت ممكن است نقطه ضعف نيز باشد. اشكال در اينجاست كه رويكرد تك خصيصه‌اي، پيچيدگي بسياري از مهارت‌هايي را كه يك متخصص بايد هنگام تصميم‌گيري در مورد برنامه روزانه آموزش يا تمرين در نظر بگيرد، شامل نمي‌شود.

دو ويژگي عمومي مهارت‌ها عبارتند از: بافت يا شرايط محيط كه شخص مهارت را در آن اجرا مي‌كند و نقش عمل كه مهارت را توصيف مي‌نمايد.

در اين طبقه‌بندي، طبقات مختلف مهارت براساس نيازهاي متفاوت اجراكننده و شرايط تمريني مختلف، مرتب شده است. جنتايل اين طبقه‌بندي را به دليل داشتن دو هدف عملي براي درمان‌گرها مدنظر قرار داد: اول راهنماي ارزيابي منظم و جامعي را در اختيار درمانگرها مي‌‌گذارد تا آنها را در فرايند باليني تعيين دسته‌اي از مشكلات حركتي كه مشخصه بيماران است، هدايت كند. دوم، اين طبقه‌بندي درمانگرها را قادر مي‌سازد تا براساس آن، فعاليت‌هاي مناسب عملي براي بيمار را پس از انجام دادن ارزيابي انتخاب كند.

اين طبقه‌بندي، اساس بسيار خوبي را براي فهميدن نيازهاي اجراكننده به انواع مهارت‌هاي حركتي فراهم مي‌كند. كسي كه درگير آموزش مهارت‌هاي حركتي است، بايد قدر اين طبقه‌بندي را بداند. اين طبقه‌بندي، وسيله خوبي براي اطلاع يافتن از ويژگي‌هاي مهارتي است كه باعث ايجاد مهارت‌هايي متفاوت از مهارت‌هاي ديگر مي‌شود و نيز راهنماي خوبي براي تعيين برنامه‌هاي عادي تمرين يا آموزش است.

 

دانلود رایگان دفترچه سوالات آزمون دکتری 1397

 

شرايط و بافت محيطي

اولين ويژگي محيطي «شرايط تنظيم‌كننده» است. شرايط تنظيم‌كننده، ويژگي‌هايي از بافت محيطي است كه خصوصيات حركت را كنترل (تنظيم) مي‌كنند؛ يعني براي كسب موفقيت حركات شخص بايد با اين خصوصيات محيطي خاص تطابق يابد؛ به عنوان مثال سطحي كه شخص بر روي آن راه مي‌رود، حركات فردي را كه براي راه رفتن از آن سطح استفاده مي‌كند تحت تأثير قرار مي‌دهد. همچنين، در عمل ضربه زدن به توپ، اندازه، شكل و وزن توپ، علاوه بر سرعت و موقعيت فضايي توپ هنگام پرواز، بر اين كه فرد چه زماني مي‌تواند عمل ضربه زدن به توپ را آغاز كند و چه ويژگي‌هايي از حركت تاب دادن را بايد انتخاب كند، اثر مي‌گذارد.

يك وجه تمايز مهم، براي تفكيك مهارت‌هاي حركتي اين است كه شرايط تنظيم‌كننده در طي اجرا ثابت است يا در حركت. گاهي اوقات شرايط تنظيم‌كننده ثابت است، مثل زماني كه در پياده‌رو راه مي‌رويد يا به توپ گلفي كه روي پايه، در منطقه شروع بازي قرار دارد، ضربه مي‌زنيد. بعضي اوقات، شرايط تنظيم‌كننده در حركت است. اين حالت زماني اتفاق مي‌افتد كه شما بايد روي پله برقي قدم بگذاريد يا به توپي كه پرتاب شده ضربه بزنيد.دومين ويژگي محيطي در اين طبقه‌بندي، تغيير بين كوششي است. به اين مفهوم كه شرايط تنظيم‌كننده طي اجرا، از يك اجراي مهارت به اجراي ديگر ممكن است يكسان يا متفاوت باشد. ما مي‌توانيم مهارت‌هاي حركتي را برحسب اين كه فاقد يا داراي تغيير بين كوششي هستند، از يكديگر متمايز كنيم.جنتايل اظهار داشت كه مي‌توان نقش عمل را به وسيله تصميم‌گيري در اين باره تعيين كرد، آيا اجراي يك مهارت معين، مستلزم جابجايي بدن است يا نه؟ و آيا اجرا درگير دستكاري يك شي است يا نه! او اين ويژگي‌ها را به عنوان بخش‌هايي از دو نقش كلي عمل در نظر گرفته تشخيص موقعيت بدن و دستكاري.

اهميت اندازه‌گيري اجراي حركتي در فهم يادگيري

كاربرد

فرض كنيد شما يك متخصص تربيت بدني و در حال آموزش دادن سرويس تنيس به شاگردان خود هستيد. براي ارزيابي كردن ميزان پيشرفت دانشجويان، چه ويژگي‌هايي را از اجرا اندازه‌گيري مي‌كنيد؟ چند احتمال را در نظر بگيريد، مي‌توانيد تعداد سرويس‌هايي را كه در داخل و خارج از محل مناسب و صحيح سرويس فرود مي‌آيد مشخص كنيد يا مي‌توانيد محل سرويس را علامت بگذاريد، به طوري كه سرويس‌هاي بهتر (از لحاظ محل فرود آمدن آنها) امتيازهاي بيشتري را نسبت به بقيه كسب كند يا مي‌توانيد مقياسي در ارتباط با نحوه سرويس زدن دانشجويان مشخص كنيد. حالا تصور كنيد كه يك فيزيوتراپيست هستيد و به بيماري كه دچار سكته مغزي شده است، كمك مي‌كنيد تا مجدداً راه برود. براي اين كه تعيين كنيد كه آنچه انجام مي‌دهيد، توانبخشي او را تسهيل مي‌كند، پيشرفت بيمار خود را چگونه اندازه مي‌گيريد؟ شما چند ويژگي از راه رفتن براي انتخاب در اختيار داريد.

در اين دو موقعيت ارزيابي اجراء وظيفه مهم شما به عنوان يك مربي يا درمانگر، استفاده كردن از يك يا چند سنجش اجراست تا بتوانيد عمل ارزيابي را به نحوي شايسته انجام دهيد. به عنوان اولين اقدام بايد مشخص كنيد كه كدام ابعاد و جنبه‌هاي اجرا بايد اندازه‌گيري شود تا ارزيابي معتبري از اجرا صورت گيرد. سپس بايد چگونگي اندازه‌گيري اين ابعاد را تعيين كنيد. بحث زير به شما كمك خواهد كرد تا با استفاده از توصيف تعدادي از سنجش‌هاي مختلف اجراي مهارت حركتي، اطلاعاتي به دست آوريد.

روش‌هاي گوناگوني براي اندازه‌گيري اجراي مهارت حركتي وجود دارد. يك روش مفيد براي سازمان دادن به انواع زياد و گوناگون مقياس‌هاي اجراي حركتي، ايجاد دو طبقه در ارتباط با سطوح مختلف مشاهده اجراست. ما اولين طبقه را، سنجش‌هاي نتيجه اجرا مي‌ناميم.

در اين طبقه، سنجش‌هايي گنجانده شده است كه پيامد يا نتيجه اجراي يك مهارت حركتي را نشان مي‌دهد، به عنوان مثال اندازه‌هاي مربوط به اين كه شخص چقدر راه رفته، مسافت معيني را با چه سرعتي دويده و زانوي خود را چند درجه خم كرده، همه براساس نتيجه اجراي شخص، استوار است.

زمان عكس‌العمل

سنجش عمومي و رايجي كه نشان مي‌دهد شخص چه مقدار زمان را صرف شروع حركت مي‌كند، زمان عكس‌العمل (RT) نام دارد.

RT، فاصله زماني بين ارائه علامت (محرك) و شروع پاسخ حركت است. توجه كنيد كه RT، خود حركت را در برنمي‌گيرد، بلكه مدت قبل از شروع حركت است.

محرك (يا علامت «رو»)، علامتي براي پاسخ دادن است. محققان مي‌توانند از علائم مختلفي ماند چراغ، زنگ، تكان يا كلمه‌اي روي پرده استفاده كنند. بدين ترتيب، محقق علامتي را به هر سيستم حسي يعني بينايي، شنوايي يا لامسه وارد مي‌كند. پاسخي كه شخص بايد ايجاد كند، مي‌تواند هر نوع حركتي باشد؛ براي مثال ممكن است فرد ملزم به برداشتن انگشت خود از روي دگمه تلگراف، فشار دادن دگمه‌اي از صفحه كليد، گفتن يك كلمه يا لگد زدن به يك تخته باشد. البته بايد توجه داشته باشيد كه ممكن است آزمايشگر، هنگام اندازه‌گيري RT، از علامت آگاه‌كننده استفاده كند يا نكند كه مي‌تواند هر نوع نشانه‌اي باشد.

انواع موقعيت‌هاي RT:

وقتي كه آزمايشگر فقط يك علامت را به كار مي‌برد و فقط يك پاسخ را مي‌خواهد، موقعيت RT، معروف به RT ساده است.

نوع ديگر موقعيت RT، RT‌ انتخابي است. در اين موقعيت، براي شخص پاسخ‌دهنده بيش از يك علامت وجود دارد و هر علامت، پاسخ خاصي را مي‌طلبد.

نوع سوم از موقعيت RT، نوع افتراقي (تشخيصي) است. در اين موقعيت نيز بيش از يك علامت وجود دارد، ولي پاسخ فقط يكي است.

بخش‌هاي تشكيل‌دهنده فاصله RT: يك محقق مي‌تواند هنگام استفاده از الكتريسيته نگاري عضلاني (EMG) براي اندازه‌گيري شروع فعاليت عضله در يك موقعيت RT، آن را به دو بخش تشكيل‌دهنده آن تقسيم كند. EMG ثبت شده، زمان افزايش فعاليت عضله، پس از وقوع علامت محرك را نشان مي‌دهد. با اين حال، يك دوره زماني بين شروع علامت محرك و شروع فعاليت عضلاني وجود دارد. اين فاصله زماني «آرامش»، اولين بخش تشكيل‌دهنده RT است كه آن را زمان پيش‌حركتي ناميده‌اند. بخش دوم دوره‌اي است كه از زمان افزايش در فعاليت عضلاني تا آغاز واقعي حركت را شامل مي‌شود. اين بخش RT را زمان حركتي ناميده‌اند.

استفاده از RT در تحقيق: زمان عكس‌العمل داراي تاريخچه‌اي طولاني و مقياسي رايج براي اندازه‌گيري اجراي مهارت حركتي انسان است. با وجود اينكه RT، يك سنجش اجراست، محققان معمولاً در ادبيات مربوط به مهارت‌هاي حركتي، آن را به عنوان پايه‌اي براي پي بردن به آنچه كه فرد انجام مي‌دهد و يا داشتن اطلاعاتي كه او هنگام آماده شدن براي توليد عملي ضروري مورد استفاده قرار مي‌دهد به كار مي‌برند؛ به عنوان مثال اگر يك موقعيت اجرا منتج به RT طولاني‌تر از موقعيت ديگري شود، محقق مي‌تواند ويژگي‌هاي دو موقعيت را براي تعيين آنچه كه ممكن است منجر به تفاوت طول زمان عكس‌العمل‌ها شود، بررسي كند. بنابراين، RT علاوه بر اين كه سرعت پاسخ‌دهي فرد، به يك علامت را نشان مي‌دهد، پنجره‌اي به سوي بررسي چگونگي تعامل فرد با محيط اجراء هنگام آماده شدن براي اجراي عملي ضروري باز مي‌كند.

ارتباط RT با زمان حركت و زمان پاسخ: محققان مي‌توانند در هر موقعيت حركت، كه شخص بايد در آن، پاسخي حركتي به يك علامت بدهد، علاوه بر RT، دو سنجش اجرا را ارزيابي كنند.

يكي از ويژگي‌هاي مهم RT و MT اين است كه آنها سنجش‌هاي نسبتاً مستقلي هستند، بدين معني كه همبستگي بين آنها كم است و محققان نمي‌توانند براي پيش‌بيني MT از RT يا براي پيش‌بيني RT از MT استفاده كنند. فرانكلين هنري (1961) كه افراد زيادي او را پدر يادگيري حركتي امروزي مي‌دانند، چندين سال قبل شواهدي را براي تأييد MT و RT ارائه داد. او در آزمايشي جامع، RT مردان و زنان گروه‌هاي سني مختلف را در تكاليفي با پيچيدگي‌هاي متفاوت با MT آنها، مقايسه كرد. در اين آزمايش، 402 آزمودني كه سن آنها بين 8 تا 30 سال بود شركت كردند. هنري، از موقعيت‌هاي RT ساده، افتراقي و دو انتخابي، همراه با چهار وضعيت مختلف از پيچيدگي حركت، استفاده كرد. در تمام موقعيت‌ها همبستگي ميان RT-MT، همواره نزديك به صفر بود. اهميت اين نتيجه آن است كه شخص مي‌داند كه RT و MT، جنبه‌هاي مختلفي از اجراي فرد را اندازه‌گيري مي‌كند و نيز نشان مي‌دهد كه تمرين كردن براي بهبود يكي از آنها، به بهبود ديگري كمك نخواهد كرد.

مشاوره برای آزمون دکتری

برای مشاوره اینجا بزنید

خدمات کنکور دکتری 
معرفی موسسات آموزشی آزمون دکتری
0 0 رای ها
امتیاز بدهید
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا با ما در میان بگذارید.x