نام بسته درسی : تئوری های نوآوری
———————————————–
فهرست:
تصور
خلاقیت
ارزش
مهندسی ارزش
خلاقیت در مکاتب مختلف
تئوریهای خلاقیت
خلاقیت و قالبهای ذهنی (Mind Sets) یا مدلهای ذهنی(Mental Models(6
مدلهای نوآوری
تئوریهای نوآوری
نوآوری تکنولوژیک
فرآیند نوآوری تکنولوژی
روشهای خلق نوآوری
بازاریابی
تکنیکهای تفکر خلاق
فرصت گرایی
ظرفیت نوآوری
سنجش نوآوری اروپایی
ضرورت خلاقیت
مفهوم و تعاریف خلاقیت
تفاوت خلاقیت، نوآوری، ابتکار، ابداع و تازگی
خلاقیت در مکاتب مختلف
نظریههای خلاقیت
فلسفه خلاقیت
تفاوت خلاقیت انسان و خدا
شیء تا واجب نشود موجود نمیگردد
انواع نوآوری
استراتژیهای نوآوری
سطوح نوآوری
تکنیکهای خلاقیت
خلاقیت
نوآوری
انواع نوآوری
خلاقیت و نوآوری
تئوریهای نوآوری
مدلهای نوآوری
فرآیند نوآوری
ارزیابی نوآوری
شاخصهای نوآوری
فرآیند نوآوری تکنولوژی
تئوری های نوآوری مدل ها، فرآیندها و سیاست ها
الگوها و مدل های نوآوری
ویژگی های نوآوری
طبقه بندی های نوآوری
سیستم های تکنولوژیک جدید
منابع نوآوری
مدل های نوآوری
نظام های نوآوری
سازمان ها
نوآوری تکنولوژی و ایجاد مهارت
مرور و جمع بندی
بخش هایی از بسته درسی تئوری های نوآوری
تصور (Image):
ریشه اصلی خلاقیت، تصور یا imagination است.
انیشتین: تصور از علم بهتر است. علم محدود به هر آنچه در حال حاضر میدانیم میشود اما تصور شامل چیزهایی باشد که اکنون نیست ولی در آینده میتواند وجود داشته باشد.
تعاریف:
- صورت ذهنی خالی از حکم تصور نامیده میشود
- صورت ذهنی همراه با حکم تصدیق نامیده میشود
- امر بدیهی امری است که تصورش موجب تصدیق میشود
انواع تصورات
1ـ تصورات جزیی: مفهوم منطبق بر یک فرد یا موضوع
- تصورات حسی تصوارت ناشی از حواس پنجگانه.
- تصورات خیالی صورتهای ذهنی که متعاق تصورات حسی پدید میآید.
2ـ تصورات کلی (تصورات عقلی یا معقولات)
- مفهوم منطبق بر افراد یا موضوعات
خلاقیت (Creativity):
- انسان موجودی است خلاق و انسان بدون خلاقیت = حیوان
- شعار امروز بشر: یا مرگ یا خلاقیت
- ضرورت خلاقیت در فرمول موفقیت چارلز هندی:
ارزش افزوده = اطلاعات *هوش*ایده
Add vaue=Information.intelligence.idea=I3
تعاریف خلاقیت:
- از منظر شخصیت: خلاقیت شکل دادن به عناصر متداعی به صورت ترکیبات تازه.
- از منظر محصول: خلاقیت شکل دادن به تجربهها در سازمان بندیهای تازه.
- از منظر فرایند: خلاقیت فرایندی است در قالب کاری تازه و مفید.
ارزش (Value)
تعریف ارزش: مفهوم ارزش با مفاهیمی چون پول و هزینه متفاوت است. اگر یک محصول نیازهای کامل یک خریدار را در ارتباط با آن محصول برآورده نکند ارزش آن محصول متناسب با قیمت آن نیست. ارزش یک محصول از دیدگاه فروشنده و خریدار متفاوت است و حتی ممکن است استفاده کنندههای مختلف بین مفهوم آن اختلاف نظر داشته باشند. که این اختلاف نظرها به سطوح زیر بستگی دارد:
1ـ اقتصادی 2ـ اخلاقی 3ـ اجتماعی 4ـ مذهبی
5ـ قضایی 6ـ زیبایی شناختی
- بدین ترتیب ارزش عبارت است از: کمترین هزینهای که کارکردهای مورد نیاز کاربر را به صورت مطمئن و در زمان و مکان مورد نظر، با کیفیت مشخص (و سایر معیارهای مورد نیاز برآورد کننده)، برآورده سازد.
تعریف بها:
ارزش چیزی که با کیفیت و یا اعتباری که همراه خود دارد اندازهگیری میشود. (کمترین هزینهای که به وسیله آن عملکرد اساسی یک جزء کاری قابل دسترسی است).
تعریف هزینه:
نیازمند تعیین دقیق است و عبارت است از مجموع نیروی انسانی، مواد، نگهداری و هزینههای غیرمستقیم مورد نیاز برای تولید یک محصول و نگهداری آن در طور عمل محصول است. به عبارت دیگر، هزینه برای طول عمر یک محصول یا خدمات مد نظر است.
بها با هزینه متفاوت است (به عنوان کمیتی در واحد زمان).
مهندسی ارزش:
مهندسی ارزش روشی سیستماتیک با تکنیکهای مشخص است که کارکرد محصول یا خدمات را شناسایی و برای آن کارکرد، ارزش مالی ایجاد میکند به نحوی که آن کارکرد در کمترین هزینه با حفظ قابلیت اطمینان و کیفیت مورد نظر انجام گیرد.
شاخص ارزش:
کمترین هزینه برای فراهم کردن وظیفه و یا سرویس مورد نیاز در زمان و مکان مطلوب و با کیفیت مورد نظر؛ در سادهترین شکل ارزش برابر است با:
قیمت/مطلوبیت= ارزش
هزینه/بها=ارزش
هزینه/عملکرد=ارزش
هزینههای ماکلیت محصول/نیازهای مشتری=ارزش
(قیمت تمام شده ـ قیمت فروش) میزان فروش= ارزش
هزینه تولید/(مطلوبیت مشتری+منافع تولید)=ارزش
تلاش/مزایا=ارزش
انواع ارزش
ارزش مصرفی (کاربرد): ارزشی که کاربر بابت عملکرد یا سرویس مورد انتظار حاضر است بپردازد
ارزش هزینهای: مقدار پول یا معادل آن که برای تولید یک واحد محصول مصرف میشود
ارزش اعتباری: ارزشی که ناشی از حصول مطلوبیت مشتری از محصول باشد
ارزش مبادلهای: قیمت مبادلهی یک جزء مبادله شده در بازار
خلاقیت در مکاتب مختلف
مکتب روانکاری
خلاقیت نتیجه تعارضی است که در ضمیر ناخودآگاه (من) ایجاد میشود. اگر انسان بتواند راهی برای این تعارض پیدا کند خلاقیت زاده میشود. البته اعتقاد دارند که اگر نتواند ممکن است به بیماری روانی منجر شود بنابراین معتقدند که خلاقیت و بیماریهای روانی از یک منشا نشأت میگیرند.
مکتب انسان گرایی
معتقد است که خلاقیت، دستاورد، فعالیت، فرایند و نگرش را در بر میگیرد. آنها تأکید خاصی بر ارتباط خلاقیت با سلامت روانی، خودشکوفایی و کمال انسان دارند. آقای مازلو معتقد است این رابط ها به قدری عمیق هستند که میتوانند مفاهیم یکسانی داشته باشند.
مکتب عصب شناسی
این مکتب یکی از جدیدترین دیدگاهها یا مکاتب است. در مکتب عصبشناسی رابطه خلاقیت با مغز و امواج مغزی بررسی میشود و پژوهشهای زیادی در خصوص نیمکرده راست و چپ مغز انجام شده است. آقای ند هرمن معتقد است که فعالیتهای مغزی در چهار ناحیه از مغز صورت میگیرد و این 4 ناحیه دارای فعالیتهای متفاوتی است و افراد مختلف با گرایشهای مختلف در این 4 ناحیه قرار میگیرند.
- مهندسین: علاقه زیادی به تحلیل دادهها، آمار و ارقام، محاسبات، منطق و عمل هستند. از سخت افزارهای تکنیکال استفاده میکنند. آکادمیک و مادیگرا هستند.
- هنرمندان: در مقابل مهندسین قرار دارند. افراد هنرمند مردمگرا، معاشرتی، احساساتی بیش از حد، با هیجان، بیشتر اهل معنوی هستند. گرایش متضاد با مهندسین دارند. قسمت راست و پایین مغز آنها فعال است.
- نظامیها: ریسکگریز (محافظهکار)، رسمی، منظم، نکتهسنج، جزءنگر، خویشتندار، قابل اعتماد، دارای مقاومت و پافشاری بالا و برای ترتیب امور اهمیت زیادی قائلند.
- کارآفرینان: در مقابل نظامیها قرار دارند. پرتلاش و مقاوم، خلاق، آیندهنگر، آرمانگرا، اهل ریسک و تغییر، استقلال طلب و قدرت تجسم و تصور و تشبیه و مشهود بالا دارند و از تفکر مثبت و استراتژیک استفاده میکنند.
تئوریهای خلاقیت
نظریه نبوغ ذاتی
اعتقاد دارد که خلاقیت ذاتی است و قابل آموزش نیست. (برعکس امروزه ثابت شده که نه تنها ذاتی نیست بلکه هم قابل آموزش و هم قابل پرورش است)
رفتار گرایان
اعتقاد دارند که هیچ چیز جدید نیست بلکه مجموعه عناصر یا عناصر قدیمی در لباس نو ظهور پیدا میکنند. در نتیجه اصلا خلاقیت را در طول تاریخ ترکیب اجزا و عناصر موجود در یک کلیت جدید میداند.
نظریه افزایشی
خلاقیت و راه حلها خلاق طی فرایندی به تدریج تکمیل و کنترل و هدایت میشوند و به ذهن انسان خطور میکنند. در واقع معتقدند که خلاقیت خلق الساعه نیست.
نظریه ناگهانی
برعکس نظریه افزایسش نظریه ناگهانی اعتقاد دارد که راهحلهای جدید ناگهانی و در یک آن به ذهن میرسد. در واقع خلاقیت و راهحلهای خلاق بدون برنامه و پیشبینی به صورت غیرقابل کنترل و غیرمترقبه و ناگهانی به ذهن میرسند و این زمان است که فرد میگوید آهان.
تمام نظریههای فوق که عمدتا با یکدیگر در تضاد هستند از جهاتی درست و از جهاتی غلط هستند. لذا ترکیبی از نظریهها میتواند در مورد انسان صادق باشد.
چند تعریف:
ابتکار (Originality): تأکید بر ایجاد هر چیز جدیدی که قبلاً به صورت فراگیر وجود نداشته است.
When something is completely new and different from anything that anyone though of before
تازگی (نوظهور): (novelty): تاکید به بعد زمانی و نوظهور بودن
The quality of being new, unusual and interesting
ابداع (creation): تأکید به آفرینش چیزی از نیستی. آفرینش از عدم که خاص خداوند است. (خلق: آفرینش چیزی از چیز دیگر)
بدیع السماوات و الارض… خلقالانسان…
The act by God and make the universe… The act of creating something
خلاقیت: تأکید به ایجاد هر چیز جدید با ارزش
Make things etc. The ability to use your imagination to produce new ideas
خلاقیت=تازگی (نوظهور) + ارزش
خلاقیت و قالبهای ذهنی (Mind Sets) یا مدلهای ذهنی (Mental Models)
قالبهای ذهنی مفروضات پایه و حک شده در ذهن، اعتقادات عمومی، برداشتهای کلی ما که به طور ناخودآگاه بر درک و فهم ما از جهان و بر افعال و اقدامات ما اثر میگذارند. قالبهای ذهنی موجب میشود نتوانیم واقعیت را آنگونه که هست ببینیم بلکه چیزی را میبینیم که دلمان میخواهد ببینیم. قالبهای ذهنی اجازه نمیدهند توجه ما به تمام ابعاد موضوع جلب شود. اگر ذهن آماده نباشد مهم نیست که چه چیز را میبیند چون با تصویری که در ذهن میسازد و سروکار دارد لذا آن تصویری را که ساخته میبیند نه آن تصویری را که باید بسازد.
[2]برای مشاوره اینجا بزنید [2]
[3][4] |