نام بسته درسی : درس تاریخ هنر ایران و جهان
—————————————————————–
فهرست:
ایران در ادوار کهن
عیلامیان
سفالگری و پیکرتراشی در ایران کهن
فلزکاری
اقوام مهاجر
خوروین
املش
لرستان
مادها
هخامنشیان
اشکانیان
ساسانیان
دوران اسلامی
هنرهای تزئینی
دورهی دوم: از سدهی چهارم تا ششم هجری
هنر های تزیینی
دورهی سوم: از سدهی هفتم تا نهم هجری
تیموریان
دورهی چهارم: سده دهم تا دوازدهم هجری
نقاشان دوران شاه عباس
معماری دوره ازبکان
هنر معاصر
نقاشی دوره قاجار
انواع کاغذ
دوران اولیه
تذهیب و تشعیر
خوشنویسی
نقاشی زیرلاکی
آزمونهای خودسنجی به همراه پاسخ
دوران سنگ
خاور نزدیک
هند
ژاپن
سدههای میانه
رنسانس
هنر باروک
امپرسیونیسم
سده20
آزمونهای خودسنجی درس تاریخ هنر ایران و جهان به همراه پاسخ
معرفی جامع و تخصصی رشته پژوهش هنر [3]
بخش هایی از بسته درسی تاریخ هنر ایران و جهان
ایران در ادوار کهن
زمانی که اروپا را توده برف و یخ فراگرفته بود. سرزمین ما دارای آب و هوایی گرم و بارانی شده بود، به همین دلیل باستانشناسان این دوره را عهد خشک نامیدهاند. با بررسی باستانشناسان تخمین زده میشود که از حدود 60000 سال ق. م به بعد در سرزمین ایران آثار زیست وجود داشته است.
در اثر این تحقیقات پی میبریم که مردمی در غارها و در دشت و به ویژه در حاشیهی کویر و در اشکافها و جنگلها به صورت گروهی و پراکنده زندگی میکردند.
نکات
🔰 – در نزدیکی بهشهر دو غار به نامهای هوتو و کمربند توسط کارلتن کون آمریکایی کشف شد.
🔰 – درون این غارها آثاری از 12000 سال قبل به دست آمد.
🔰 – آثار آن نشان میدهد که مردم آن ابزارسازان ماهری بودهاند.
🔰 – اولین مجموعه غاری که دارای آثار هنری یعنی نگاره (نقاشی دیواری) میباشد غارهای معروف میرملاس، دوشه و همیان میباشد.
🔰 – این آثار که در لرستان کشف شده مربوط به حدود 8 هزار سال پ. م میباشد.
کشاورزی و اهلی کردن حیوانات از حدود هزارهی ششم بیش از میلاد در ایران آغاز شد از میانهی هزارهی پنجم در بخشهای مرکزی و شمال شرقی ایران زیستگاههایی چون تپه زاغه، تپهی سیلک کاشان و تپه حصار دامغان شکل گرفتند.
معماری دوران کهن در ایران
تا بیش از کوچ آریاییها به ایران تیرهها و ملتهایی نه چندان شناخته شده در ایران زندگی میکردند که معماری پیشرفتهای داشتهاند.
تپهی زاغه
این تپه از مراکز اولیهی استقرار کشاورزی در ایران است. این تپه در دشت قزوین واقع شده و آثار مهمی از اواخر هزارهی هشتم تا اواسط هزارهی پنجم پ.م در آن بهدست آمده است. از لحاظ ارزش،طبق درس تاریخ هنر ایران و جهان این مجموعهی همردیف چتل هوبوک در ترکیه و اربحا در اردن میباشد. این دو مکان، بافت متراکم، ترکیب انواع خانهها و ساخت معابد جزء ویژگیهای معماری آن محسوب میشود که در دشت زاغه نیز شاهد آن هستیم.
نکات
1- در مجموعهی زاغه 21 خانه به دست آمده که بیشتر آنها دارای نقشهی چهارگوش است.
2- جهت طولی خانهها با توجه به وزش بادهای دایمی دشت قزوین شمالشرقی به جنوبغربی بوده است.
3- عرض خانهها که دارای سطح کمتری بوده در مقابل باد قرار میگرفته است.
4- خانههای زاغه ترکیب مشابه حیاط (میانسرا) و فضاهای ساخته شدهی اطراف آن را دارند اما دارای انواع مختلفی میباشد.
5- مصالح ساختمان، چینه و خشت خام بوده که با دست خشتها را دراز، باریک و بدون استفاده از قالب میساختند.
6- مادهی چسبانندهی خشتها و چینهها را مواد گیاهی نظیر کاه و سبزی خرد شده همراه با شن تشکیل میداد.
7- دیوارها با کاهگل اندود میشد و با رنگ تزیین میشدند.
8- نقوش تزیینی دیوارها هندسی و به رنگهای قرمز، سفید، سیاه و زرد بودند.
معبد تپه زاغه
ساختمان معبد منقوش تپه زاغه به شکل هندسی ساخته نشده و ابعاد مشخص و یکنواختی ندارد. این ساختمان احتمالاً برای مراسم خاصی ساخته شده بود که با طرز عقاید و مذهب، حکومت و زندگانی اجتماعی این قوم ارتباط داشته است.
نکات
1- در معبد تعداد نه سکو قرار دارد.
2- در وسط معبد و بر روی کف زمین محوطهای به صورت دایره بزرگی برای افروختن آتش ساخته شده بود.
3- در گوشهی معبد اجاقی منظم که احتمالاً برای کباب کردن گوشت حیوانات مورد استفاده قرار میگرفته، طراحی شده بود.
4-تزیینات آن از دو رنگ مشکی و سفید تشکیل شده که بر زمینهی گل اخری نمایش و زیبایی خاصی دارد.
5- در بدنهی شرقی ساختمان نوار تزئینی پهنی که طرحی کنگرهدار است طراحی شده است.
6- سر بز کوهی نیز روی دیوار کار گذاشته شده است.
7- این نوع تزئینات احتمالاً فقط جنبهی تزئینی نداشته بلکه بیشک با عقاید خاص مذهبی این اقوام بیشک در ارتباط بوده است.
سفالگری دوران کهن
کوزهگری زود قدم به عرصهی عالم گذارد و آثار آن در نجد ایران به صورت پراکنده یافت میشود.
نکات
1- در تپهی گوران لرستان، کاسههایی با دیوارهی ضخیم و با خاک کوزهگری زیر و خاکستری رنگ نپخته ساخته شده است.
2- در گنج دره تپه (گنج تپه) در همدان سفالینههایی با میزان کمی پختگی (خام پخت) متعلق به 8000 پ. م کشف شده است.
3- در فاصله بین 8000 تا 4000 پ. م تکاملیابی و ظرافتکاریهای فنی در سفالسازی شکل گرفت.
4- در این دوران (عصر حجر) سفالها تزیین یافته و در آتش پوشال حرارت دیده و گلایههای سرخرنگ و منقوش به نگارههای هندسی زینت آنها شدهاند.
سفالگری در عصر مس و سنگ (3500 تا 2500 پ. م)
در نیمهی هزارهی چهارم پ.م با شروع عصر مس و سنگ سفالگری تبدیل به هنری کمال یافته شد و حاصل آن سفالینههایی بود محکم بود که بر روی سنگریزه با ماسه حرارت داده میشد. وفور پاره سفالینهها با نقش و جنس اعلا در قرارگاههای کوچک آن دوره دیده شده است.
نکات:
1- در کاوش گاههای بزرگی چون «تپه سیلک» نزئیک کاشان و «تپه حصار» در دامغان میزان بسیار زیادی از این سفالینهها کشف شده است.
2- عالیترین نوع سفالینههای این عصر در «شوش» که مرکز بزرگ سیاسی و تجاری بوده، دیده شده است.
3- سفالیهای این دوره به رنگهای زمینه خامهای، نخودی و صورتی با نقوش پرتفصیل به رنگهای سرخ، قهوهای تیره و سیاه شکل گرفته است.
4- ممتازترین این تزئینات عبارتانداز شکلهای جانوری نقش پرداخته هستند که با نگارههای هندسی ترکیب مییافته است.
سفالینههای شوش
نگارههای این سفالینهها چوپانی و روستاییاند و نظر به سوی دشت خوزستان و کوههای ورای آن معطوف میداشتهاند.
نکات
1- پرندگان در حال پرواز نقش حاشیهای ظریف بر جام سفالین بلندی را به وجود میآورند.
2- سگهای تازی با قلاده و تسمه نشان داده شدهاند.
3- بزهای کوهی با شاخهای بیرون رسته تا حدود دو نیمدایره تمام یا دو حلزونی فراخ و هیبتانگیز به تصویر کشیده شدهاند.
4- بیشتر سفالهای شوش حالت جام مانند دارند.
سفالینههای تل باکون و نخودی در مرودشت
نقوش روی این ظروف عموماً مستوی و توهمیاند. در نهایتاً شکل جانور یا گیاهی که الهامانگیز نگارهی بنیادین بوده در انتزاعی هندسی کم میشود.
1- در این تصاویر بز بدل به یک جفت شاخ درشت جثه میگردد.
2- مردان مارمولکنما، دستهای یکدیگر را بالا گرفته و در حال رقص دستهجمعی حاشیهای به کرد سفالینهای تشکیل میدهندو
3- گرازهایی شبیه به سگان پاکوتاه و کشیدهاندام در حال چرخش، برای به دندان گرفتن دم خود نشان داده میشوند.
معرفی جامع و تخصصی رشته پژوهش هنر [3]
سفالینههای «تپهحصار» دامغان و «تپه سیلک» کاشان
در سفالهای تپه حصار شکل پلنگ یا (نوعی از سکهای شکاری) به صورت مغشوشی از لکهها و نوارها درآمده است.
2- در سفال سیلک شکلهای جانوری بیشتر توپر و طبیعی دیده میشوند.
در سیلک پس از ابداع نوعی چرخ سفالگری، ظرفهایی با نقوش پرندگان، گرازها و مارال در حال جست و خیز به رنگ سیاه بر زمینهی سفال قرمز تیره پدید آمد.
نکات تستی دوران پیشتاریخی (شکلگیری تمدنها و تپههای باستانی در فلات ایران)
1- غارهای هوتو و کمربند در بهشهر استان مازندران قرار دارند.
2- تپه سیلک در اطراف «کاشان» واقع است و شهرت آن به دلیل ساخت کوزهها و ظروف سفالین رنگین است.
3- عمده تزئیینات روی سفالهای سیلک نقوش هندسی و جانوری است.
4- وجه مشترک میان سفالینههای شوش و سیلک در نوع رنگ و تزئین سفالهاست.
5- بدعت نقاشی روی سفال با رنگهای یکنواخت و طرحهای هندسی برگرفته از طبیعت متعلق به تمدن سیلک است.
6- ابداع چرخ سفالگری و پخت سفال را به تمدن سیلک نسبت میدهند.
7- تپه زاغه در دشت قزوین واقع است.
8- تپههای «گودین و سهگابی» در استان کرمانشاه متعلق به هزارهی سوم و چهارم بیش از میلاد است.
9- تپه یحیی و تپه شهداد در استان کرمان متعلق به هزارهی سوم و چهارم پیش از میلاد میباشد.
10- تپه حصار در دامغان متعلق به هزارهی چهارم تا اول پ. م میباشد.
11- تورنگ تپه در شهر گرگان متعلق به هزارهی دوم و سوم ق. م میباشد.
12- پارچهبافی در ایران حدود دههزار سال سابقه دارد و قدیمیترین نمونهی آن در حفریات شوش به دست آمده است.
عیلامیان
عیلامیان از اوایل هزارهی سوم ق.م ائتلاقی از دولتشهرها را که تحت تابعیت یک پادشاه بود، تشکیل دادند. آنها در ابتدا خط تصویری و سپس نوعی خط میخی به کار میبردند و همواره با سومریها و بابلیها ارتباط داشتند.
ویژگیهای هنر عیلامی هنوز چندان مشخص نشده ولی به نظر میرسد تمدن مزبور به رغم همانندی با تمدنهای بینالنهرین از لحاظ زبان و دیگر جنبههای فرهنگی ویژگیهای مستقلی داشته است.
این اقوام زادبومی ناحیهی خوزستان و فارس بودهاند و به زبان غیرسامی و الفاظی غیرآشنا سخن میگفتهاند. عیلامیان از شمال تا لرستان و از جنوب تا بوشهر و پارس فرمانروایی میکردهاند. مهمترین جایگاههای عیلامی که تا کنون محل کاوشهای باستانی قرار گرفته عبارتنداز:
شوش، هفت تپه، چغازنبیل، تپه مالیان و انشان (انزان) باستانی واقع بر جلگهی مرودشت در نزدیکی تخت جمشید زیگورات به جای مانده در چغازنبیل [4] (نزدیک شوش که از 1250 پ. م بر جا مانده) به معابد برج مانند بینالنهرین شباهت دارد. طبق درس تاریخ هنر ایران و جهان فلزکاری، حجاری، نقوش برجسته و ساختن آجرهای لعابدار منقوش با خصوصیات کمابیش متمایز در عیلام رایج بود. همچنین از متن لوح نوشتهها برمیآید که عیلامیان در زمینههای بافندگی و قلابدوزی پیشرفت کرده بودند. دولت عیلام پس از درگیریهای متعدد با حکومتهای بینالنهرین سرانجام به دست آشور با نیپال در سال 640 پ.م منقرض شد
[5]برای مشاوره اینجا بزنید [5]
[6][7] |