تاریخ بروزرسانی : 1396/08/14
نام بسته درسی : سازندهای دوران چهارم
——————————————————————
فهرست:
فصل اول: ويژگيهاي زمينشناسي ايران
فصل دوم: دوره كواترنر (دوره چهارم)
فصل سوم: دوره كواترنر در ايران
فصل چهارم: علل تغییرات آب و هوایی
فصل پنجم : نهشته های کواترنر ایران
فصل ششم : چينهشناسي كواترنر
آزمون خودسنجی با پاسخ
بخش هایی از بسته درسی سازندهای دوران چهارم
فصل اول: ويژگيهاي زمينشناسي ايران
ايران بين دو قاره قديمي مقاوم (اوراسيا در شمال و عربستان، آفريقا در جنوب) قرار دارد.ايران در بخش مياني كمربند كوهزايي الپ- هيماليا (مديترانه- اندونزي) قرار دارد كه از اروپا تا هندوستان (اقيانوس اطلس تا آرام) گسترش دارد. در دوره كامبرين زيرين تمام قسمتهاي ايران به هم پيوسته بودند. در اوايل كرتاسه زاگرس و بقيه ايران از يكديگر جدا شده و بين آنها اقيانوس تتيس قرار داشته است. ناحيه زاگرس بخش مياني صفحه آفريقا عربستان بوده كه به طرف شمال در حركت است و به تدريج از عرض تتيس كاسته شده و در اواخر كرتاسه دو قاره به هم رسيده و جوش خوردهاند.
مرز شمال زاگرس همان خط به هم پيوستن دو ابر قاره ميباشد.در اقيانوس تتيس و نزديك به قاره اوراسيا يك گودال به وجود آمده كه محل فرو رفتن صفحه عربستان- آفريقا بوده و سنگهاي اينوليتي، راديولاريت و آميزه رنگي امروزه به اين دراز گودال نسبت دادهاند.حساسترين قسمت در تكتونيك جهاني صفحههايي است كه بين دو تا چند صفحه قرار گرفتهاند و ايران نيز اين گونه است و داراي چينخوردگي و تغيير شكلهاي زيادي است.
گسل اصلي زاگرس داراي حركت راست گرد (ساعت گرد) و گسل البرز داراي حركت چپگرد است.از آنجائي كه سازندهاي كواترنر عمدتا از سازندهاي ما قبل كواترنر منشأ گرفته لازم است شناسايي نسبتاً كاملي از سازندهاي ما قبل كواترنر به دست آيد.
ستون زمان زمينشناسي ايران:
نئوژن
پالئوژن
دوران | دوره | عهد | سن | كوهزايي مهم |
سنوزوئيك (دوران سوم) (دوران جديد)
| كواترنر ترسير
| هولوسن(عهد حاضر ) پليئستوسن پليوسن ميوسن اليكوسن ائوسن پالئوسن | 10هزار سال 8/1 ميليون سال
37 ميليون سال
65 ميليون سال
|
پيرنه
لارامید
سيمرين |
مزوزوئيك (دوران دوم) پالئوزوئيك (دوران اول) | كرتاسه | |||
ژوراسيك | ||||
ترياس | ||||
225 ميليون سال | ||||
پرمبين كربونيفر دومين سيلورين اردويسين كامبرين | هرسينين
كالدونين
| |||
570 ميليون سال | ||||
پركامبرين | كاتانگايي كارلين |
زونهاي زمينشناسي ايران:
زون: بخشهايي كه حوادث زمينشناسي مشابهي را پشت سر گذاشتهاند.
علل ايجاد زونهاي زمينشناسي ايران: قطعه قطعه شدن پي سنگ ايران در امتداد گسلهاي بزرگ و عميق در پرکامبرين و ايجاد قطعاتي با شكل متفاوت و حركت قطعات در جهت قائم يا افقي به صورت متفاوت نسبت به هم و ايجاد محيطهاي رسوبي با شكل، ابعاد و سن متفات بوده است.
زونهاي زمينشناسي ايران را از جهات مختلفي مثل:
از نظر زمينشناسي ايران بر اساس مطالعات نبوي (1355) و درویش زاده (1370) ايران به 5 زون تقسیم می شود که عبارتند از:
بر اساس مطالعات كپهداغ از البرز جدا شده و ششمين زون زمين شناسي ايران قرار داده شده است.
1.زون زاگرس: در غرب گسل اصلي زاگرس كه در سمت شرق به گسل ميناب (زندان) و در سمت مغرب مشابه كشورهاي همجوار عربي قرار دارد. به نظر ريبن محل يك درياي كم عمق از آغاز ترياس زيرين ميباشد و در آن رسوبات مختلف زاگرس تشكيل شده است.
اين زون به 3 زير زون دشت خوزستان، زاگرس چينخورده و زاگرس مرتفع تقسيم ميشوند.
از نظر ساختماني ساده و منحصر به چينخوردگيهاي بسيار ملايم با محور شمالي – جنوبي (تبعيت از پلاتفرم عربي) ميباشد.
تشخيص هد دشت خوزستان و زاگرس چينخورده از نظر تغيير رخساره كاملاً مشخص نيست. زيرا رسوبات كولابي نئوژن كه ضخامت آن به طرف مغرب بيشتر ميشود هر دو قسمت را با وضعيت مشابه پوشانده است.
1-3) زير زون زاگرس مرتفع (گسل خورده- رورانده- داخلي- خرد شده): به صورت نوار باريك كم عمق () بين زير زون زاگرس چينخورده و زون سنندج سيرجان قرار گرفته و شامل مرتفعترين كوههاي زاگرس ميباشد.افيوليتهاي ايران در امتداد همين زون قابل تعقيب ميباشد.
در طي مزوزوئيك و اوايل ترسير اين زون عميقترين قسمت فرورفتگيهاي زاگرس را تشكيل ميداده است.
وجود افيوليتها و سنگهاي تخريبي توربيديت نشانه وجود يك شكاف اقيانوسي عميق در اين منطقه است كه در اثر جدايي ايران از عربستان در ترياس به وجود آمده است.
2.زون سنندج- سيرجان: از نظر روند مشابه زاگرس و از نظر سنگ شناسي مشابه ايران مركزي (رسوبگذاري و اختصاصات ساختماني) ميباشد. و به شكل نوار طويل دگرگون شدهاي در امتداد و به موازات روراندگي زاگرس از اروميه و سنندج در شمال غربي تا سيرجان و اسفنديه در جنوب شرقي امتداد دارد و ناآرامترين و فعالترين زون ساختمان ايران ميباشد.
دگر شيبيهاي اصلي دوران مزوزوئيك و دروه ترسير ديده ميشود (نظير آن چه در ايران مركزي و البرز شناخته شده است).
سيستم شكستگي و گسلهاي آن مانند ايران مركزي است (به حركت كاتانگايي و سيمرين نسبت دادهاند) و جهت زاگرس را قطع ميكند. روند ثابت و كلي منطقه از امتداد زاگرس تبعيت ميكند و هم چنين آتشفشانهاي ترسير در آن گسترش چنداني ندارد.
نوشتههای تازه