تاریخ بروزرسانی : 1402/09/12
نام بسته درسی: درس متون فقه (معاملات)
———————————–
فهرست:
🔰 باب نکاح
🔰 نکاح
🔰 عقد نکاح
🔰 اسباب حرمت نکاح و مسایل مربوط به آن
🔰 نکاح متعه
🔰 مهریه
🔰 عیوب و تدلیس
🔰 قسم و نشوز و شقاق
🔰 باب طلاق
🔰 ارکان طلاق
🔰 اقسام طلاق
🔰 اقسام عده
🔰 احکام طلاق
🔰 دادرسی
🔰 شرایط قاضی
🔰 چگونگی صدور حکم
🔰 خواهان و خوانده
🔰 شرایط دعوا
🔰 گواه
🔰 حدود
🔰 دزدی
🔰 محاربه
🔰 ارتداد
🔰 قصاص
🔰 دیه ها
🔰 عاقله
🔰 کفاره
باب نکاح
وَ فِیهِ فُضُولٌ
ترجمه: کتاب نکاح طّی چند فصل مورد بررسی قرار میگیرد.
اَلْفَضْلُ الاَوَّلُ فِی المُقَدِّماتِ
ترجمه: فصل اول در مورد مقدمات نکاح است.
النِکّاحُ مُسْتحَبُّ مُؤکَّد وَ فَضْلُهُ مَشْهورُ مُحَقّقُ حَتّی أنَّ المُتِزَوِّجَ یُحْرِزُ نِصْفَ دیِنِه وَ رُوِیَ ثُلثادِیِنه وَ هُوِ مِنْ اَعْظَمِ الْفَوائِدِ بَعْدَ الْاِسلامِ.
ترجمه: ازدواج، مستحب موکد است و فضیلت آن در میان مسلمانان مشهور است و برای آنان امری محقق و مسلّم میباشد به گونهای که گفته میشود هر کس ازدواج کند دینش را حفظ میکند و بنابر روایتی دو سوم دینش را حفظ میکند و پس از اسلام در درجه دوم اهمیت قرار دارد.
وَ لْیَتَخیَّر الْبِکرَالْعفیفَه الْوَلُودَ الْکریمَهَ الْاَصْلِ وَ لَایَقَتصِرْ عَلَی الْجَمالِ وَ الثَّروهِ.
ترجمه: مرد باید همسر باکره، پاکدامن، غیرعقیم و اصیل انتخاب کند و به زیبایی و ثروت وی اکتفا نکند.
وَ یَسْتَحِبُّ صَلاهُ رَکْعَتَیْنِ وَ الْاستخارَهُ وَ الدَّعاءُ بَعْدَ هُما بِالخِیَره وَ رَکْعَتَی الْحَاجَه وَ الدَّعاءُ وَ الاِشهادُ وَ الْاعِلانُ وَالْخُطْبَه أمامَ الْعقْدِ وَ ایقاعُهُ لَیْلاً وَ لْیجتَنِبْ اِیقاعَهُ وَ الْقَمَرُ فِی الْعقَرب.
ترجمه: مستحب است که مرد قبل از انتخاب همسر، دو رکعت نماز بخواند و استخاره کند و پس از آن دعای خیر کند و دو رکعت نماز حاجت بخواند و دعا کند و هنگام اجرای صیغه عقد شاهد بگیرد و آن را اعلان کند و قبل از اجرای صیغه نکاح، خطبه بخواند و عقد را در شب منعقد سازد و اگر قمر در عقرب باشد از انعقاد آن خودداری کند.
فَاذِا اَرادَ الدُخُولَ صَلَّی رَکْعَتَینِ وَ دَعا وَ تَفْعَلَ الْمَرأهُ وَ لْیَکُنْ لَیْلاً وَ یَضَعَ یَدَهُ عَلی ناصِیِتها وَ یُسمّی عِنْدَ الْجِماعِ دائماً وَ یَسالُ اللهَ الْوَلَدَ الذّکرَ السَوّیَ الصالِحَ.
ترجمه: مرد هنگامی که میخواهد با همسرش نزدیکی کند دو رکعت نماز بخواند و دعا کند و زن هم دو رکعت نماز بخواند و دعا کند. نزدیکی با زن در شب واقع شود و مرد هنگام نزدیکی دستش را روی پیشانی زن بگذارد و همواره در هنگام نزدیکی، نام خدا را بر زبان جاری کند و از خدا بخواهد که فرزند پسر صالح به او بدهد.
وَ لْیولِمْ یَوْماً أوْ یَومَیْنِ وَ یَدْعُو المؤمنینَ وَ یَستَحِبُّالِاجابَهُ وَ یَجوُزُ أکْلُ نِثارِ الْعُرْسِ وَ اَخْذُهُ بِشاهِدِ حالٍ.
ترجمه: زوج باید یک روز یا دو روز، هنگام عروسی، ولیمه بدهد و مؤمنان را برای صرف آن دعوت کند و مستحب است که مدعوین هم این دعوت را اجابت کنند. آنچه را که بر عروس نثار میشود میتوان مصرف کرد و اگر قراین نشان بدهد که میتوان آن را برداشت، برداشتن و تصاحب آن هم اشکالی ندارد.
وَیُکْرَهُ الْجِماعُ عِندَ الزَّوالِ وَ بَعدَ الْغُروبِ حَتَّی یَذْهَبَ الشَّفَقُ وَ عارِیاً وَ عَقیبَ الاِحتلامِ قَبْلَ الغُسلِ اَوْالْوُضُوءِ وَ الْجِماعُ عندَ ناظرٍ اِلیْهِ وَ النَّظرُ اِلی الفَرْجِ حالَ الْجِماعِ وَ الْجِماعُ مُسْتَقْبلَالْقِبلَه وَ مُسْتَدْبِرَها وَ الْکَلامُ عِنْدَ اِلْبِقاءِ الخِتانَینِ اِلَّا بِذْکرِ الله تَعالی وَ لَیْلهَ الخُسوفِ وَ یَوْمَ الْکُسُوفِ وَ عِنْدَ هُبوبِ الرَّیحِ الصَفراءِ أوْ السَّوداءِ اوْالزَلزلهِ وَ أوَلَلیله مِنْ کُلّ شهرٍ إلاَّ شَهْرِ رَمضانَ وَ نِصْفَه وَ فِی السَفَرِ مَعَ عَدَمِ الْماءِ.
ترجمه: نزدیکی زن و مرد در هنگام زوال خورشید بعد از غروب تا زمانی که شفق قرمز از بین برود، به صورت برهنه، پس از جنب شدن و قبل از غسل یا وضو و نیز نزد کسی که ناظر این کار میباشد مکروه است. همچنین نگاه کردن به آلت تناسلی در هنگام نزدیکی، جماع به بصورت مقابله قبله یا پشت به قبله و سخن گفتن در هنگام نزدیکی جز نام خدا را بردن، نزدیکی در شب ماهگرفتگی یا روز خورشیدگرفتگی و هنگام ورزش باد زرد یا سیاه و هنگام زلزله و شب اول هر ماه بجز ماه رمضان و شب نیمه هر ماه و نیز هنگام سفر که دسترسی به آب نباشد مکروه است.
وَ یَجُوزُ النّظَرُ اِلی وَجْهِ اِمْرَأهٍ یُریدُ نِکاحَها وَ یَخْتَصُّ الجوازُ بِالْوَجْهِ وَ الکَفَّیْنِ وَ یَنْظُرُها قائِمَهً وَ ماشِیهً وَ رُوِیَ جَوازُ النَّظَرِ اِلی شَعْرِها وَ مَحاسِنها وَ یَجُوزُ النَّظَرُ الی وَجهِالْامَهِ وَ یَدَیْها وَ الذِمّیهِ لالِشَهْوَهٍ وَ اَنْ یَنْظُرَ الرَجُلُ اِلی مِثلِه وَ اِنْ کانَ شابِّاً حَسُنَالصُّورَهِلالِرَیْبهٍ وَ لا لِتَلَذُّذٍ وَ النَّظرُ اِلَی جَسَدِالزَّوجهِ باطِناً وَ ظاهِراً وَ اِلی المَحارِمٍ خَلا العَورَهِ وَ لایَنْظُرُ الرَجُلُ اِلَی الأجْنَبیهِ اِلامَرَّهً مِن غَیرِ مُعاوَدَهٍ الاَّ لِضرُورَهٍکَالْمُعامَلَهِ وَ الشَّهادَهِ وَ العَلاجِ وَ کَذا یَحْرُمُ عَلی المَرأهِ اَنْتَنْظُرَ اِلی الاَجنبیّ اَوْ تَسْمع َصَوْتَهُ اِلاَّ لِضُرورهٍ وَ اِنْ کانَ اَعمی وَ فَی جَوازِ نَظَرِ المَرأهٍ اِلی الْخَصّیِ المَملوُکِ لَها اَوْ بِالعکسِ خلِافُ.
ترجمه: مرد میتواند به چهره زنی نگاه کند که قصد ازدواج با وی را دارد و این اجازه مخصوص صورت و دو دست زن است و مرد به زن در حال ایستاده و راه رفتن نگاه میکند و روایت شده است که مرد میتواند به مو و محلهای زینت زن نگاه کند. نگاه به صورت و دستان کنیز و زنی که کافر ذمی هم میباشد جایز است. مشروط بر اینکه از روی شهوت نباشد. مرد میتواند بدون قصد لذت بردن به مرد دیگری نگاه کند هر چند آن مرد زیبا چهره و جوان باشد مشروط بر اینکه بیم فتنه نرود. مرد میتواند به ظاهر و باطن همسرش نگاه کند و نگاه کردن به زنهای محرم نیز به جز عورت ایشان، جایز است. مرد فقط میتواند برای یک مرتبه به زن نامحرم نگاه کند مگر اینکه برای ضرورتی همچون معامله، شهادت و درمان باشد.بر زن هم حرام است که به مرد نامحرم نگاه کند یا صدای او را بشنود مگر اینکه ضرورت اقتضا کند هر چند مرد، نابینا باشد. در مورد جواز یا عدم جواز نگاه کردن زن به مملوک خود که خصی باشد و نیز نگاه کردن مملوک به زن مالک خود، اختلاف نظر وجود دارد.
وَ یَجُوزُ اِستِمتاعُ الزَّوْجِ بِما شاءَ مِن الزَّوْجِهِ اِلاّ القُبُلَ فَی الحَیضِ وَ النّفاسِ وَ الوَطءُ فِی دُبُرِها مَکْرُوهُکَراهَهًمُغلّظَهَ وَ فی رِوایهٍ یَحرُمُ.
ترجمه: مرد میتواند به هر نحوی که میخواهد از همسر خود بهرهبرداری جنسی کند مگر در زمان حیض و نفاس که حق ندارد از جلو با وی نزدیکی نماید. نزدیکی کردن با زن از عقب،بسیار مکروه است و در روایتی، این کار حرام شمرده شده است.
وَلایَجُوزُ العَزْلُ عَنْ الحُرَّهِ بِغَیرِ شَرطٍ فَیِجبُ دیهُالنُطْفهِلَها عَشْرَهُ دَنانیرَ.
ترجمه: مرد نمیتواند از ریختن منی خود در رحم زن دائمی خویش خودداری کند مگر اینکه چنین چیزی در زمان عقد شرط شده باشد پس اگر مرد چنین کاری کرد باید ده دینار به عنوان دیه نطفه به همسرش بدهد.
وَلا یَجُوزُ تَرْکُ وَ طْءِالزَوْجَهِاَکَثْرَ مِن اَرْبَعَهِاَشْهرٍ وَ لایَجوزُ قَبْلَ تِسعٍ فَتَحرُمُ عَلَیهِ مُؤبَّداً لَوْ اَفْضاها وَ یَکْرَهُ لِلمُسافِر أنْ یَطْرُقَ اَهْلَهُ لَیْلاً.
ترجمه: جایز نیست که شوهر برای مدتی بیشتر از چهار ماه، از نزدیکی کردن با همسرش خودداری کند. همچنین جایز نیست که شوهر با همسرش که کمتر از نه سال دارد نزدیکی کند و اگر نزدیکی او موجب متصل شدن راه خروج بول و حیض شود، آن زن بر وی حرام ابدی خواهد شد. مکروه است که شوهر مسافر شبانگاه به خانه آمده و بر خانواده خود وارد شود.
اَلْفصلُ الّثانی فِی الْعَقْدِ
ترجمه: فصل دوم از فصول کتاب نکاح در مورد عقد نکاح است.
فَالایِجابُ زَوَّجْتُکَ وَ اَنکَحتُکَ وَ مَتَّعتُکَ لاغَیرُ وَ الْقبوُلُ قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ وَ النّکاحَ أوْ تَزوَّجْتُ اَوْ قَبلْتُ مُقْتصرِاً کِلاهُما بِلَفظِ المُضّی.
ترجمه: ایجاد عقد نکاح چنین است: «زوجتک» یا «انکحتک» یا «متعتک» و لفظ دیگری را نمیتوان به کار برد. قبول عقد نکاح، چنین است: «قبلت التزویج» یا «قبلت النکاح» یا «تزوجت» یا «قبلت» بدون اینکه در دو صیغه اخیر، نیازی به ذکر مفعول یعنی تزویج و نکاح باشد. ایجاد و قبول باید هر دو به لفظ ماضی و زمان گذشته باشند.
شرح
1-عقد نکاح مانند بقیه عقود لازم نیاز به ایجاب و قبول دارد.
2- به کار بردن لفظ «زوجتک» و «انکحتک» برای ایجاب عقد نکاح مورد قبول همه فقهاست و این دو لفظ در آیات 21 سوره نساء و 54 سوره احزاب به کار رفته است اما در مورد لفظ «متعتک» اختلاف نظر وجود دارد و بسیاری از فقها آن را اجازه ندادهاند زیرا این لفظ ظهور در نکاح موقت دارد.
3- ماده 1062 قانون مدنی در خصوص صیغه نکاح مقرر میدارد: «نکاح واقع میشود به ایجاب و قبول به الفاظی که صریحاً دلالت بر قصد ازدواج نماید.» در این ماده لفظ خاصی برای عقد نکاح پیشبینی نشده است.
بنابراین عقد نکاح یک عقد تشریفاتی نیست هر چند موسوم است که صیغه را به زبان عربی جاری میسازند.
4- از ظاهر عبارت شهید اول و ماده 1062 چنین برداشت میشود که نکاح معاطاتی جایز نیست.
وَلایُشتَرطُ تَقْدِیمُ الاْیجابِ وَ لاَالْقَبوُلِ بِلَفْظهِ فَلَوْ قالَ: زَوَّجْتُکَ فَقال: قَبِلْتُ النِکاحَ صَحَّ
ترجمه: لازم نیست که در عقد نکاح، ایجاب قبل از قبول بیان شود. همچنین لازم نیست لفظ قبول، مطابق لفظ ایجاب باشد بنابراین اگر زن بگوید «زوجتک» و مرد بگوید: «قبلت النکاح» صحیح است.
شرح
1-در سایر عقود اختلاف است که آیا میتوان قبول را قبل از ایجاب بیان کرد یا خیر؟ کسانی که مخالف هستند ادعایشان آن است که قبول برای پذیرش ایجاب است پس تا زمانی که ایجابی بیان نشده باشد چیزی وجود ندارد تا قبول شود. اما در مورد نکاح این اشکال کم رنگ است زیرا ایجاب را زن جاری میکند و چون زن حیا میکند بنابراین مرد میتواند ابتدا قبول را بگوید و سپس زن ایجاب را جاری سازد.
وَلایَجُوزُ بِغَیْرِالْعَربیّهِمَعَ الْقُدْرَهِ وَ الْأخْرَسُ بِالْاشارَهِ.
ترجمه: در صورتی که طرفین عقد نکاح، عربی بدانند نمیتوانند آن را به غیر زبان عربی منعقد کنند اما شخص لال میتواند با اشاره عقد را منعقد سازد.
شرح
1-از نظر قانون مدنی (ماده 1062) لازم نیست که صیغه نکاح به زبان عربی منعقد گردد.
2- فقها نیز در مورد لزوم یا عدم لزوم عربی بودن صیغه نکاح اختلاف نظر دارند و گروهی عربی بودن را مستحب دانستهاند. زیرا لفظ، وسیله بیان اراده است بنابراین تفاوتی ندارد که به چه زبانی باشد. نظریه این گروه بخصوص در مورد افراد غیر عرب زبان منطقیتر به نظر میرسد زیرا ایشان ممکن است معنای الفاظ عربی را ندانند و در نتیجه اشراف به آنچه میگویند نداشته باشند.
3- کسی که توان تلفظ عربی را ندارد، لازم نیست برای اجرای صیغه به زبان عربی وکیل بگیرد.
4- ماده 1066 قانون مدنی در مورد نحوه اجرای عقد توسط شخص لال میگوید: «هرگاه یکی از متعاقدین یا هر دو لال باشند، عقد به اشاره از طرف لال نیز واقع میشود مشروط بر اینکه بهطور وضوح حاکی از انشاء عقد باشد.»دکتر جعفری لنگرودی در شرح این ماده گفته است: «اشاره در اصطلاحات فقه و مدنی شامل نوشته هم میشود. میگویند: نوشته قویترین اشارات است پس لال مکلف به گرفتن وکیل نیست». (حقوق خانواده، ص 108).
وَ یُعْتَبَرُ فِی الْعاقِدِ اَلْکمالُ فَالسَّکرانُ باطلُ عَقْدُهُ وَ لَوْ اَجازَ بَعْدَهُ
ترجمه: کسی که عقد نکاح را منعقد میسازد باید کامل باشد بنابراین عقد شخص مست باطل است هر چند پس از رفع مستی آن را اجازه بدهد.
شرح
1-مرحوم شیخ طوسی در کتاب نهایه با استناد به یک روایت صحیح گفته است که شخص مست چنانچه پس از مستی عقد را اجازه بدهد عقد صحیح خواهد بود اما مشهور فقها به این روایت عمل نکردهاند زیرا با اصول شرعی و حقوقی مخالفت دارد چرا که شخص مست دارای هیچ قصد و ارادهای نیست.
2- ماده 1064 قانون مدنی مقرر میدارد: «عاقد باید عاقل و بالغ و قاصد باشد» این شرایط اختصاص به عقد نکاح ندارد بلکه از قواعد عمومی همه عقود است.
3- عاقد اعم است از اینکه زوجین عقد را منعقد کنند یا نمایندگان آنان باشند.
4- عدهای گفتهاند سفیه نمیتواند اصالتاً و یا وکالتاً عقد نکاح را منعقد کند (دکتر جعفری لنگرودی، حقوق خانواده، ص 105) اما از ظاهر ماده 1064 قانون مدنی برمیآید که نکاح سفیه، صحیح است اما در مورد آثار مالی نکاح مانند مهریه نیاز به تنفیذ ولیّ یا قیم دارد.
وَلایَجُوزُتَوَلّی الْمَرْأهِ اَلْعَقْد عَنْها وَ عَنْ غَیرِها اِیجاباً وَ قَبولاًً
ترجمه: زن میتواند ایجاب و قبول عقد نکاح را از سوی خود یا دیگری، جاری سازد.
شرح
1-ماده 1063 قانون مدنی در این خصوص آورده است: «ایجاب و قبول ممکن است از طرف خود مرد و زن صادر شود و یا از طرف اشخاصی که قانوناً حق عقد دارند.» ماده 1071 نیز میگوید: «هر یک از مرد و زن میتواند برای عقد نکاح وکالت به غیر دهد.»
2- زن ممکن است ایجاب را اصالتاً از سوی خودش و قبول را وکالتاً از سوی زوج جاری سازد.
وَلا یُشْتَرَطُ الشّاهِدانِ وَ لاالْوَلیُّ فِی نِکاحِ الرَّشیدَهِ وَ اِنْ کانَ اَفْضَلَ
ترجمه: حضور دو شاهد هنگام اجرای صیغه نکاح لازم نیست. همچنین هنگام اجرای صیغه عقد نکاح دختر رشیده لازم نیست که ولیّ او حاضر باشد هر چند حضور شاهد و ولیّ بهتر است.
شرح
حضور ولیّ با اجازه ولیّ تفاوت دارد و در اینجا حضور ولیّ، مورد نظر است.
وَ یُشْتَرَطُ تَعیینُالزَّوجَهِفَلَوْ کانَ لَهُ بَناتُ وَ زَوَّجهُ واحدهً وَ لَمْ یُسَمِّها فَاِنْ اَبْهَمَ وَ لَمْ یُعیِّنْ شَیئاً فِی نَفْسِهِ بَطَلَ وَ اِنْ عَیَّنَ فَاحْتَلَفا فِی الْمعقُودِ عَلَیها حَلَفَ الْأبُ اِذا کانَ الزِّوْجُ رَآهُنَّ وَ اِلاّ بَطَلَ الْعقْدُ.
ترجمه: زوج و زوجه باید معین باشند بنابراین اگر شخصی چند دختر داشته باشد و یکی از آنها را به صورت مبهم به ازدواج دیگری درآورد و واقعاً هم او را مشخص نکرده باشد، عقد باطل است اما اگر واقعاً او را نزد خود مشخص کرده باشد و با زوج در مورد تعیین زوجه اختلاف پیدا کنند، پدر زوجه قسم میخورد مشروط بر آنکه زوج، دختران را دیده باشد و گرنه، عقد باطل است.
نوشتههای تازه