تاریخ بروزرسانی : 1401/04/27
به گزارش پایگاه خبری آزمون دکتری ، معاون علمی و پژوهشی پردیس بین المللی کیش دانشگاه تهران گفت: پیشنهاد دادهایم در مقطع دکتری ظرفیت پذیرش از ۷ نفر به ۱۰ نفر و در مقطع کارشناسی ارشد از ۱۵ نفر به ۲۰ نفر افزایش پیدا کند.
«رضا نوری» معاون علمی و پژوهشی پردیس بین المللی کیش دانشگاه تهران در مورد افزایش ظرفیت رشتههای این دانشگاه در سال تحصیلی جدید توضیح داد: ما در صدد هستیم از طریق شورای گسترش آموزش عالی مجوز افزایش ظرفیت برای رشتهها را بگیریم. در حال حاضر در مقطع دکتری ۷ نفر در هرگرایش پذیرش میکنیم و ۱۵ نفر هم در مقطع کارشناسی ارشد داریم و ظرفیت پذیرش پردیس بین المللی کیش دانشگاه تهران در کارشناسی هم ۳۰ نفر است.
نوری با بیان اینکه دانشجویان علاقه مند به تحصیل در این دانشگاه در مقطع کارشناسی میتوانند از طریق آزمون سراسری و از بین رشتههای بدون آزمون در پردیس بین المللی کیش تحصیل کنند، یادآور شد: تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه ما از طریق بررسی سوابق تحصیلی و مصاحبه تخصصی دانشجویان انجام میشوند و ما پیشنهاد دادهایم برای مقطع دکتری ظرفیت پذیرش از ۷ نفر به ۱۰ نفر و برای کارشناسی ارشد از ۱۵ نفر به ۲۰ نفر افزایش پیدا کند.
معاون علمی و پژوهشی پردیس بین المللی کیش دانشگاه تهران در مورد اینکه آیا این افزایش ظرفیت در رشتههای خاصی صورت خواهد گرفت یا خیر، اظهار کرد: ما مجوز کلی از شورای گسترش آموزش عالی کشور داریم و این افزایش ظرفیت اگر ابلاغ شود برای همه رشتهها خواهد بود و محدودیتی ندارد. این مجوز قابل تفکیک نیست و ما نیز تابع مصوبات هستیم.
نوری گفت: چند دلیل را برای موضوع افزایش پذیرش در دکتری و ارشد در نظر داریم؛ یک مورد میزان تقاضای دانشجویان برای ادامه تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی است یعنی ما متقاضیان زیادی داریم که پشت دروازه کنکور برای ادامه تحصیلات باقی میمانند و دلیل دیگر این است که خیلی از همین متقاضیان وقتی داخل کشور قبول نمیشوند، درخواست ادامه تحصیل به کشورهای خارجی میدهند که این یعنی بخش زیادی از سرمایههای مادی و معنوی ما از کشور خارج میشوند و بسیاری از دانشجویانی که از کشور میروند بعد از مهاجرت در کشور خارجی میمانند. بنابراین هم بحث خروج ارز هم خروج نخبگان از کشور مطرح است.
او درمورد نگرانی از کاهش کیفیت آموزش با افزایش کمیت پذیرش دانشجو توضیح داد: در دوره کارشناسی ارشد و دکتری تقریبا اکثر کشورهای پیشرفته نیز همین میزان ظرفیت پذیرش را دارند و صندلیها را بر اساس توانمندی اساتید خود اختصاص میدهند. ما در دانشگاه تهران هم به لحاظ کمی هم به لحاظ کیفی اساتید مجرب و حرفهای داریم و میتوانیم این افزایش ظرفیت را داشته باشیم. در حال حاضر در دانشگاه تهران نزدیک به ۲۵۰۰ استاد وجود دارد که همه آنها میتوانند مقاطع تحصیلات تکمیلی ما را پوشش بدهند. کیفیت این اساتید نیز بالاست به این دلیل که نفرات نخبه و شایستهای به عنوان هیئت علمی در دانشگاه تهران جذب شدهاند و مشغول به کار هستند در نتیجه ما نگران افت کیفیت با این تغییرات نیستیم.
معاون علمی و پژوهشی پردیس بین المللی کیش دانشگاه تهران با اشاره به افزایش مهاجرت دانشجویان و اساتید ادامه داد: خیلی از فارغ التحصیلان ما از دوره کارشناسی برای مقاطع بالاتر از طریق آزمون سراسری قبول میشوند و از سوی دیگر متاسفانه جمعی دیگر از آنها برای تحصیل در مقاطع بالاتر به خارج از کشور میروند و همانجا در دانشگاهی که فارغ التحصیل شدهاند، به عنوان استاد مشغول به کار میشوند و این یک نگرانی جدی برای کشور است که سرمایههایش خارج میشوند. از آنجایی که کیفیت دانشجوهای ما بالاست، وقتی درخواست پذیرش میدهند کشورهای خارجی آنها میپذیرند و بعد هم در همان کشور ادامه تحصیل میدهند و کار میکنند.
او در مورد افزایش ظرفیت برای پذیرش دانشجویان خارجی در پردیس بین المللی کیش نیز توضیح داد: یکی از ماموریتهای جدی دانشگاه در برنامه توسعهای که در پیش داریم بحث بین المللی شدن است. ما منطقه هدف را همسایگان شمالی و برخی از همسایگان جنوبی ایران مدنظر قرار داده ایم. در حال حاضر مبادلاتی با دانشگاههای قطر و عمان داشتهایم که در بحث تبادل دانشجو اقداماتی انجام شده است همچنین در این طرح کردستان عراق و سوریه را نیز در نظر داریم. برنامه دیگر ما همکاری با کشورهایی است که با آنها قرابتهای مذهبی و اعتقادی داریم مثل لبنان و به خصوص جنوب لبنان که آنجا هم سرمایهگذاری خواهیم کرد و این گام اول است و اگر با موفقیت طی شود، گامهای بعدی را در راستای بینالمللی شدن برمیداریم.
نوری در آخر از ایده مهاجرت معکوس گفت و توضیح داد: ما در دوران کرونا از اساتید توانمند خارج کشور استفاده کردیم که به صورت مدعو یا برخط با ما همکاری داشتند و کماکان هم این همکاری ادامه دارد. ما از این اساتید هم در زمینه تزهای دانشجویان کمک گرفتیم هم در تدریس و یکی از جنبههای بینالمللی شدن همین بحث تبادل اساتید است. هدفگذاری ما این است که از اساتید خارجی و از اساتید ایرانی خارج از کشور استفاده کنیم و شاید بتوانیم در این مسیر شیوع مهاجرت را معکوس کنیم و علاقه مندیهایی ایجاد شود و این اساتید ایرانی بخواهند به کشور برگردند. البته این کار سخت است، اما فعلا برایش هدفگذاری کردهایم و در گام اول از طریق دادن فرصت تدریس و بهره بردن از آنها در پایان نامهها و تزها انگیزه ایجاد میکنیم تا ببینیم در نهایت چه خواهد شد.
نوشتههای تازه
اولا به نظرم درست نیست که کسی به استعدادهای مملکت بگه که از مملکت برن. هم به این دلیل که خلاف منافع ملیه، هم به این دلیل که این استعدادها بیشتر از هر کسی حق دارن که در کشورمون باشن و هم زندگی کنن و هم کار کنن و خدمت کنن به مردم شون.
دوما من نظر شما و یکی از دوستان دیگه رو که همینطور قاطع صحبت کردید اسکرین گرفتم و نگه داشتم تا هم سال بعد ببینم که آیا با موقعیت جدید خودم و همسرم صادقه یا نه. چون ما رزومه ی خوبی داریم و حالا طبق فرمایش شما بهترش هم می کنیم ببینیم باز مشکل از کجا میشه.
و از طرف دیگه نگه می دارم به خاطر این که اگر مساله ی دکتری مون بازم حل نشد در آینده این نظرات مون رو به دخترم نشون بدم و بگم که «بابا این من و مادرت نبودیم که کم کاری کردیم.»
البته من انسان امیدواری هستم و باز هم معتقدم که ارزشش رو داره که ما بیشتر تلاش کنیم و از این جنبه با شما موافقم. اما این که اشکالات چیا هستن امر دیگری ست که شما بهشون توجه ندارید.
من انواع برخورد اساتید رو حین مصاحبه تجربه کردم.
شاید توهین و تحقیر لفظی نبوده باشه انصافاً ولی مواضع اونها دقیقاً همون موضع خدا به بنده است نعوذ بالله.
من سالهاست زمینه مورد علاقه ام رو پژوهش میکنم و در اون زمینه دارم روی الگوریتمی کار میکنم که انشاالله جواب بده.اونایی که دستشون توو کار هست متوجه میشن وقتی میگم دارم روو الگوریتم کار میکنم یعنی چه و تا کجای داستان پیش رفتم.اما متاسفانه سر جلسه مصاحبه اساتید شروع به بمباران سوالات کارشناسی و ارشد کردند و میکنند و اصلأ به زمینه تحقیقاتی نگاه نمیکنند.از نظر اونها باید در حد بسیار بالایی مسلط باشی وگرنه هیچی برو پایه رو قوی کن…
مع الوصف در ایران اگر در راستای تحقیقات استاد باشی و از نظر پایه ای بسیار قوی باشی و رزومه و مدرک زبان و .. اونوقت شاید پذیرش بشی، برای منی که استادی در زمینه تحقیقات من وجود نداشته و هدف از دکتری کسب علم از استاد و بهره گیری از اونها بوده تا مقاله ای بنویسم و تحقیقات رو گسترش بدم،چه انتظاری از مقاله و کتاب میره.
اونم توو فنی مهندسی.کلا یه عده هستند فقط میخواندبرن مقطع دکتری و بالاخره به هر ترتیبی این مدرک رو بگیرن که البته ایران برای این افراد از هرجایی مساعد تر هست.
برای شما دوست گرامی از صمیم قلب آرزوی موفقیت و سلامتی و زندگی شاد میکنم.
برای همه دوستان دیگه هم همینطور.
یاحق
من یکی از کسانی هستم که همون ترم اول دکتری از دانشگاه امیرکبیر انصراف دادم و اپلای کردم. خداروشکر یه دانشگاه خوب پذیرش گرفتم و الان به قول شما اون طرف آب دارم درس میخونم.
نمیخوام تجربه ای که طی این مدت اینجا داشتم رو تعمیم بدم به همه چیز. اما حداقل چیزهایی که خودم دیدم رو بیان میکنم.
۱- وقتی اپلای کردم و به قول شما رزومه ام بررسی شد، استادی که باهام مصاحبه کرد در نهایت ادب و احترام و … رفتار کرد. اصلا نخواست بهم بگه که تو سوادت کمه یا چرا مثل ماها انگلیسیت عالی نیست و …
اگر بخوام با جلسه مصاحبه همسرم که تو ایران دکتری میخوندن مقایسه کنم، اساتید دانشگاه همسرم چنان با فخر و غرور از موضع بالا صحبت میکردند که انگار فقط اینها دکتری دارند و بقیه بیسواد مطلق.
در حالیکه اساتید همسرم اکثرا دانشیار و استادیار بودند. اما استاد من در اینجا فول پروفسور هست.
۲- همسرم بعد از فارغ التحصیلی چیزی حدود ۲۰ میلیون وام دانشجویی بدهی به دانشگاه داشت و البته بگذریم از هزینه های خوابگاه که چیزی حدود ۱۰ میلیون شد و رفت و آمد و غذا و ….
من اینجا با همین فاند تحصیلی که بهم میدن هم هزینه اجاره خونه رو میدم و هم هزینه های زندگی و خورد و خوراک دو نفر و سایر هزینه های جاری. در پایان هرماه هم مبلغی پس انداز دارم که بتونم حداقل هر ۶ ماه یکبار یه سفر یک هفته تا ده روزه داخل اروپا داشته باشم.
۳- رفتار اساتید اینجا که اصلا قابل مقایسه با ایران نیست. مدام تاکید دارن که در آرامش کارهات رو انجام بده، استرس نداشته باش. عجله نکن با حوصله پیش برو. شاید باور نکنید ولی ماه چهارم بود که اینجا بودم و بخاطر پروژه ام استرس داشتم. دوتا از اساتید باهام صحبت کردند که تو فقط آرامش رو اولویت اول و بعد دکتری را در اولویت دوم باید قرار بدی. بخاطر من یک استاد ایرانی از دانشگاهی تو ایرلند رو برای سخنرانی دعوت کردند و دقیقا به اون استاد گفتند این دانشجوی ایرانی ما (یعنی من) کمی استرس داره شاید بخاطر بعضی مسائل نخواد به ما چیزی بگه، ما شما رو دعوت کردیم که با ایشون طی یک هفته ای که اینجا هستی صحبت کنی و سعی کنی به روش خود ایرانی ها آرامش بهش بدی.
در عوض اساتید همسرم چنان استرسی به کل دانشجویان میدادن که اکثرا دچار سردرد های تنشی شدن. حتی این رو بگم که متاسفانه یکی از هم کلاسیهای همسرم دقیقا روز قبل از آزمون جامع دچار استرس شدید بود و سکته کرد و الان متاسفانه وضعیت خوبی نداره.
۴- در مورد نحوه مدیریت پروژه، شما علاوه بر استاد راهنما، یک یا دو پست دکتری هم داری که وظیفه پست دکتری ها دقیقا راهنمایی شما در همه سوالات هست. یعنی وظیفه پست دکتری دقیقا این است که شما رو قدم به قدم راه بندازه و حتی چندین بار شده بود که پست دکتری ها میومدن و به من میگفتن اگه سوالی داره حتما بپرس و ما میخوایم که همه چیز رو کامل متوجه شده باشی.
در عوض استاد همسرم چند مقاله کلان دادن به همسرم و گفتن خودت برو بخون و بفهم چی به چیه!!!
۵-در مورد شرکت در کنفرانس ها و ورکشاپ ها که بخوام بگم, هر جای دنیا هر کنفرانسی و یا ورکشاپی که شرکت کنیم، فقط کافیه رسید هزینه های پرداخت شده برای هواپیما و قطار و هتل و غذا و … رو به منشی گروه بدیم و در عرض ۳ روز کل هزینه ها رو به حسابمون واریز میکنن.
تو همون خود ایران بخوای یه کنفرانس داخلی بری، حتی دانشگاه مبدا یا مقصد زحمت تهیه خوابگاه رو به خودش نمیده. بقیه چیزها بماند.
ببخشید طولانی شد. فقط یک مقایسه کوچک انجام دادم. بسیاری ریز نکات رو نشد بگم.
موفق و سربلند باشید.
من که همچنان در حال مقاله نوشتن با استادم هستم جواب همه چیو میده جز همین نتیجه نهایی
میگن مشخص نیست باید بمونی اعلام بشه خودمم نمیدونم کی قبول شده ما فقط امتیازها رو میدیم و این حرفا حالا نمیدونم الکی میگن یا نه
آرزوی موفقیت برای تک تک شما دارم و امیدوارم همه دوستانی که تلاش کردند و لایق هستند در نهایت پذیرش بشوند(هرچند خودم هم تجربیات تلخی از مصاحبه ها دارم). تحصل دکتری در شرایط و اوضاع فعلی مملکت، با وزن سنگین (علاقه شخصی به علم و تحصیل) باید باشد تا اینکه درآمد و شغل. دکتری دوره ای نسبتا طولانی و طاقت فرساست و اگر انگیزه بیشتری برای کسب درآمد دارید بهتر است با این انگیزه وارد دوره دکتری نشوید تا با خیال راحت تر و فشار روانی کمتری به درس و تحقیق برسید. من بعنوان یک پسر، خدمت سربازی را در اولویت میدانم و سپس ورود به این دوره. حتی بنظرم بعد از دوره ارشد، باید حداقل دوسال وارد اجتماع یا مسایل مربوط به کار شویم تا بتوانیم با تصمیم درست تری اقدام به ادامه تحصیل یا توقف آن کنیم.
تحصیل علم، همیشه خوب و ارزشمند است. اگرچه مدتی ست در کشور ما از جایگاه اصلی خود تنزل داده شده است، اما همچنان مروارید است و لازم و واجب بر یک جامعه است که علم آموزی را ارزشمند نگه دارد. من به نوبه ی خودم برای همه ی آنهایی که وقت و انرژی و عمرشان را برای علم صرف مینمایند احترام ویژه قائلم و معتقدم، اگرچه امروز نه ولی در فرداها این تلاشها سرمایه های مهم اجتماعی و علمی برا آینده خواهد بود.
تندرست و دلخوش باشید