تاریخ بروزرسانی : 1401/02/11
در روانشناسی و علوم شناختی، یک طرحواره نمایانگر الگوهای فکری یا رفتاری است، که دستههای مختلف اطلاعات و روابط میان آنها را سازماندهی میکند. همچنین طرحواره میتواند به عنوان یک ساختار روانی از ایدههای پیشساخته، یک چارچوب فکری برای ابعاد مختلف جهان و یا سیستمی برای سازمان دادن و درک کردن اطلاعات جدید تعریف شود. طرحواره میتواند بر توجه به دانش جدید و جذب آن تاثیر بگذارد: افراد غالباً تمایل به توجه به مسائلی دارند که متناسب با طرحوارهی آنها باشد. همچنین تلاش میکنند که تضادها را به عنوان یک استثنا نسبت به پیشفرض فکری خود در نظر گرفته و یا طوری آنها را تحریف کنند که در قالب طرحوارهشان بگنجد.طرحواره تمایل دارد که بدون تغییر باقی بماند، حتی در مقابل اطلاعات متناقضی که دریافت میکند.افراد از طرحواره برای سازماندهی دانش فعلی و ایجاد یک چارچوب برای آینده استفاده میکنند. روبریک، شناخت اجتماعی، تفکر قالبی، نقشهای اجتماعی، جهانبینی و کهنالگوها از مثالهای استفاده از طرحوارهها هستند. در نظریه رشد مرحلهای پیاژه، کودکان بر اساس درگیریهایی که تجربه میکنند، یک سری طرحواره برای خود میسازند، تا به آنها در درک جهان کمک کند. به وسیلهی طرحواره، یک تکنیک اکتشافی برای رمزگذاری و بازیابی حافظه، بسیاری از موقعیتهای روزمره نیازی به پردازشهای زیاد و جدی ندارند. افراد میتوانند به سرعت ادراکات و مشاهدات جدید را در قالب طرحوارهی خود گنجانده و بدون تلاش خاصی عمل کنند، در تدوین یک طرح واره لازم است پنج فرآیند(راهنمای نوشتن طرحواره) به شرح زیر انجام شود.
بازسازی دانش: ایجاد طرح واره های جدید بر اساس الگوهای پیشین.
حفظ طرح واره: انطباق داده های جدید با دانش طرح وارهای موجود و پیشین.
تقویت طرح واره: داده های جدید، دانش طرح واره ای را تقویت و تأیید می کنند.
تنظیم طرحواره: افزودن داده های نو به طرحواره موجود و وسعت بخشیدن گستره آنها.
شکست طرح واره: هنجار گریزی مفهومی و ایجاد چالش بالقوه برای مخاطب.
تازه سازی طرح واره: بازبینی طرح واره و ارائه دوباره عناصر و روابط آنها
فرایندهایی که از طریق آنها برنامه ها تنظیم یا تغییر می کنند به عنوان جذب (assimilation) و انطباق (accommodation) شناخته می شوند. در جذب، اطلاعات جدید در طرح های قبلی موجود گنجانده می شود. این فرایند می تواند مثبت و یا منفی باشد. زمانی اثر مثبت دارد که اطلاعات جدید با قبلی همخوانی داشته و باعث غنی شدن ساختارهای قبلی می شود. اثرات منفی زمانی است که فرد می خواهد یک تجریه ناهمخوان را جذب کند. در این حالت تجربه تحریف شده و به شکل همخوان جذب می گردد.
در انطباق یا سازگاری، ممکن است با آموختن اطلاعات جدید و تجربه های جدید، برنامه های موجود تغییر کند یا برنامه های جدیدی شکل بگیرد. در این حالت یا طرحواره های قدیم اصلاح و تعدیل می یابند و یا یک طرحوراه جدید شکل می گیرد.
تغییر طرحواره ها در دوران کودکی آسان تر است اما با بزرگتر شدن افراد سفت و سخت می شود و اصلاح آنها دشوار است. این طرح ها اغلب حتی در صورت ارائه مدارکی که با عقاید آنها مغایرت داشته باشد، پابرجا خواهند بود. در بسیاری از موارد، افراد فقط در صورت تکرار مداوم شواهد متفاوت با تجارب قبلی، برنامه های خود را به آرامی تغییر می دهند.
نوشتههای تازه