تاریخ بروزرسانی : 1402/01/19
نام بسته : درس اصول روان سنجی
———————————————————————————-
فهرست
اندازه گیری و ارزیابی
اهداف کاربردی اندازهگیری و آزمون روانی
ملاحظات اخلاقی در اندازهگیری و استفاده از آزمونها
مراحل اندازهگیری
تعریف ازمون
ارزیابی
روانسنجی
مراحل ارزشیابی
طبقهبندی آزمونها
مراحل به کارگیری آزمون
مراحل آزمونسازی
فرایند تدریس و آموزش اثربخش
فرایند ارزشیابی پیشرفت تحصیلی
طبقهبندی هدفهای آموزشی
طبقهبندی سیمپسون از حوزه روانی ـ حرکتی
طبقهبندی آزمونهای پیشرفت تحصیلی
اجرای آزمونهای پیشرفت تحصیلی
نمرهگذاری آزمون
تجزیه و تحلیل آزمونهای عینی
تجزیه و تحلیل نتایج آزمونهای تشریحی
تحلیل گزینه های انحرافی
مراحل تحلیل گزینههای انحرافی
ضریب تمیز و دشواری سوال های تشریحی
تحلیل سئوالهای آزمونهای ملاک مرجع
پایایی ازمون
روشهای برآورد پایایی آزمونهای هنجار مرجع
روش کوادر ـ ریچاردسون
روش ضریب آلفا
روشهای برآورد پایایی آزمونهای ملاک مرجع
اعتبار ازمون
انواع اعتبار
اندازهگیری و ارزشیابی در آموزش و پرورش
امتحان
تهیه پرسشهای امتحان
اجرای امتحان
آزمون وانواع آن
تجزیه و تحلیل پرسشهای آزمون
روائی آزمون
اعتبار آزمون
نرم یا هنجار
آزمونهای هوشی
آزمونهای شخصیت
آزمون خودسنجی
منابع و مآخذ
بخش هایی از بسته درسی اصول روان سنجی
اندازه گیری و ارزیابی
اندازهگیری و ابزار آن، یکی از مهارتهای حرفهای مشاوران و روانشناسان است، اما نگرش مشاوران نسبت به آن متفاوت است، بعضی از آنها روشهای زیادی را که ممکن است دربرگیرنده مصاحبههای پذیرش مفصل یا شرح حال و نظامهای طبقهبندی تشخیصی (مثل DSM-IV یا ICD10) باشند را مورد استفاده قرار میدهند، ولی عدهای دیگر نظر مثبتی نسبت به آن ندارند و گاهی آن را زیان بار میدانند .مخالفان استفاده از آزمون در مشاوره و روانشناسی معتقدند که اندازهگیری بیش از حد روی مفاهیم پیچیده تکیه میکند و فهم واقعی مراجعان را نیز به دنبال ندارد.
علیرغم این انتقادات، آزمون در کار مشاوره و رواندرمانی نقش اساسی دارد و میتواند وسیله مناسبی در مشاوره و روانشناسی باشد. ارزیابی روانیرا میتوان به صورتهای مختلفی تعریف کرد. فیرس و تراول(1997) معتقدند که ارزیبیای روانی عبارت است از ارزشیابی نقاط قوت و ضعف فرد، مفهومسازی مشکل (و عوامل سببشناختی احتمالی) و تجویز راهکار جهت کاهش مشکل، کتلر و براون (2000) این فعالیت را یک فرایند چند بعدی برای تعیین ویژگیهای فردی، استعداد، پیشرفتها و صفات شخص میدانند که شامل کارکردهای متنوعی مانند آزمودن یا ارزشیابی میشود.
اهداف کاربردی اندازهگیری و آزمون روانی
الف) گزینش (انتخاب): بعضی اوقات مشاوران و روانشناسان، آزمونها را برای استفاده در تصمیمگیریهای گزینشی به کار میبرند. آزمونهای گزینش و سایر ابزارهای اندازهگیری به منظور تصمیمگیری در مورد پذیرش یا رد داوطلبان ورود به یک سازمان مورد استفاده قرار میگیرند. آزمونهایی که برای تصمیمگیریهای گزینشی مورد استفاده قرار میگیرند باید بتوانند موفقیت و شکست افراد را با کمترین احتمال خطا برای موسسات و افراد (داوطلبان) پیشبینی کنند.
ب) جایگزینی (جایابی) و طبقهبندی: آزمونهای جایگزینی یا جایابی معمولاً بعد از انتخاب داوطلبان و برای انتقال افراد به سطوح مختلف و یا انواع طبقهها، اجرا میشوند. تصمیمگیری جایگزینی یا جایابی شامل گروهبندی عمودی افراد در یک شغل خاص، برنامه یا موضوع واحد است. آزمونهای طبقهبندیبرای قرار دادن افراد در برنامههای بهینه و به منظور افزایش احتمال موفقیت آنها طراحی شدهاند. مانند جایگزینی در تصمیمگیریهای طبقهبندی فرد، فرض بر این است که افراد قبلاً انتخاب شدهاند ولی برخلاف آزمونهای جایگزینی، طبقهبندی شامل گروهبندی افقی افراد در شغلها یا برنامههای آموزشی مختلف است.
ج) تشخیصو ترمیم: آزمونهای تشخیص، توانمندیها و ضعف افراد را به منظور ارتقای عملکرد و رفاه او مشخص میکنند. مشاور و معلم قبل از ارایه کمکهای ترمیمی خود باید بداند که دانشآموز یا مراجع در چه زمینهای مشکل دارد.
د) بازخورد: بازخورد فرایند اطلاعرسانی به والدین، معلمان و مدیران و خود دانشآموزان درباره پیشرفتهای تحصیلی خودشان است. شواهد زیادی وجود دارند که نشان میدهند آگاهی از نتایج، یادگیری دانشآموزان را ارتقا میدهد.
هـ) راهنمایی و انگیزش یادگیری: برخی اوقات آزمونها برای ایجاد انگیزه و هدایت دانشآموزان به یادگیری مورد استفاده قرار میگیرند. چون دانشآموزان با توجه به نوع امتحان مورد انتظار به مطالعه میپردازند، مسئولیت معلم آن است که امتحاناتی را برگزار کند که هدفهای معلم را اندازهگیری کنند. اگر سئوالها به محتوای ناچیز و پیش پا افتاده مربوط باشند، دانشآموزان ممکن است برای مطالعه به میزان ناچیزی برانگیخته شوند.
ز) ارتقای برنامه آموزش: اندازهگیری میتواند برای تصمیمگیری در مورد برنامه آموزشی ارزشمند باشد. معلم از طریق آزمون میتواند میزان اثربخشی روشهای تدریس خود را مشخص سازد و در صورت عدم اثربخشی یا اثربخشی کم، با اصلاح آنها برنامه آموزشی را ارتقا دهد.
ل) تولید و تدوین نظریه: در کنار استفادههای عملی، آزمونها همچنین به تدوین نظریههای تربیتی و روانشناختی کمک میکنند. برای مثال، رشد و تحول کودک به میزان زیادی نتیجه آزمون شخصیت، هوش، استعداد، رغبت، نگرش و پیشرفت کودکان در مراحل مختلف رشد است.
1ـ صلاحیت
یکی از مهمترین اصول اخلاقی در ارزیابی روانی، صلاحیت است. وینر(1989) بیان میدارد که در کار با ابزار تشخیص روانی، صلاحیت بدون اخلاقی بودن امکانپذیر است ولی اخلاقی عمل کردن بدون داشتن صلاحیت، امکانپذیر نیست.
2ـ رضایت آگاهانه
دومین اصل مهم اخلاقی در اندازهگیریهای روانی، رضایت آگاهانه مراجع است. این اصل و موضوع توسط انجمن روانشناسی آمریکا (2002) در استاندارد 10/3 ضوابط اخلاقی خود به صورت کلی مورد تاکید قرار گرفته و ذکر گردیده است که روانشناسان هنگام ارائه خدمات مختلف با استفاده از زبان قابل فهم برای شخص یا اشخاص، باید رضایت آگاهانه آنها را جلب کنند، مگر در مواردی که به قانون و مقررات اجرای خدمات را بدون جلب رضایت مجاز شمرده باشد.
رضایت شامل سه قسمت مجزاست: داوطلبی، صلاحیت و اطلاعات (هرسن، 2004). داوطلبی به این اشاره میکند که آزماینده رضایت متقاضی و داوطلب را بدون اعمال زور، اجبار یا فشار کسب کند.
صلاحیت به این امر اشاره میکند که داوطلب آزمون باید از لحاظ قانونی برای اظهار موافقت، شایستگی و شرایط لازم را داشته باشد. بزرگسالان معمولاً از لحاظ قانونی شرایط لازم را برای اظهار موافقت دارند ولی کودکان معمولاً فاقد این شرایط میباشند، لذا در مواجهه با کودکان، رضایت والدین یا مراقبان قانونی آنها باید اخذ شود.
اطلاعات یعنی اینکه داوطلب آزمون باید اطلاعات لازم و ضروری برای رضایت را اخذ کرده باشد. به عبارت دیگر، آزماینده باید اطلاعات کافی را در اختیار داوطلب قرار دهد تا با استفاده از این اطلاعات، او بتواند در مورد شرکت در اندازهگیریهای روانی به تصمیمگیری آگاهانه دست بزند.
3ـ رازداری
سومین اصل اخلاقی در اندازهگیریهای روانی، رازداری است. اعتماد، شالوده ارتباط مشاورهای و هسته ایجاد و حفظ اعتماد اصل رازداری است . انجمن مشاوره امریکا (2002) در استاندارد 01/4 ضوابط اخلاقی خود رازداری را مورد تاکید قرار داده و بیان میدارد که روانشناس موظف است برای محافظت از اطلاعات محرمانه کسب شده از مراجع در خلال جلسات، احتیاطهای لازم را به عمل آورد.
استیونس اندازهگیری را اختصاص اعداد و ارقام به موضوعات یا رویدادها (رفتارها، ویژگیها یا پاسخها) بر طبق قانون و قاعده میداند. تریتسچلر (2000) نیز اندازهگیری را فرایند نظامدار برای نسبت دادن ارزشهای عددی به یک صفت یا ویژگی میداند. سیف میگوید: اندازهگیری عبارت است از فرایندی که تعیین میکند یک شخص یا یک شیء چه مقدار از یک ویژگی برخوردار است.
مراحل اندازهگیری
1ـ تعریف عملیاتی صفت مورد اندازهگیری: منظور از تعریف عملیاتی این است که صفت مورد اندازهگیری طوری تعریف شود که همگان در مورد آن درک یکسان و واقعی داشته باشند.
2ـ تهیه ابزار اندازهگیری: دومین گام در اندازهگیری یک صفت، تهیه وسیلهای است که به کمک آن بتوان صفت موردنظر را اندازه گرفت، مانند قدسنج برای اندازهگیری قد و یا ترازو برای اندازهگیری وزن. برای ویژگیهای روانی مانند هوش، استعداد، معلومات و غیره، این وسیله باید به طریقی ساخته شود که بروز رفتارهای موردنظر را به صورتی که تعریف شدهاند، موجب گردد.
3ـ تهیه مقیاس اندازهگیری: از آنجا که نتایج اندازهگیریهای روانی و تربیتی غالباً به صورت مقیاسهای کمی بیان میشوند، بنابراین برای بیان نتیجه هر نوع اندازهگیری باید مقیاسی در نظر گرفته شود .به عبارت دیگر، در این مرحله باید واحدهای اندازهگیری که برای نسبت دادن اعداد به اشیا و ارقام مورد استفاده قرار میگیرد، مشخص شود.
4ـ اجرای اندازهگیری: بعد از ارائه تعریف عملیاتی و دقیق ویژگی که قصد اندازهگیری آن را داریم و پس از تعیین ابزار مناسبی برای اندازهگیری آن تهیه و مقیاس کمی نیز مشخص گردید، ابزار اندازهگیری اجرا و عمل اندازهگیری انجام میگیرد و نتایج به صورت ارزشهای عددی ارائه میشوند.
تعریف ازمون
اندازهگیری فرایندی است برای نسبت دادن اعداد و ارقام به ویژگیهای اشیا و افراد. دو نوع اندازهگیری وجود دارد: اندازهگیری فیزیکی و اندازهگیری روانشناختی.در اندازهگیری فیزیکی، اعداد و ارقام به ویژگیهای فیزیکی افراد و اشیا مثل قد، طول و وزن اختصاص مییابد و در اندازهگیری روانشناختی اعداد و ارقام به ویژگیهای روانی افراد مثل هوش، استعداد، رغبت و … نسبت داده میشوند.
«آزمون وسیله و ابزاری است برای اندازهگیری غیرمستقیم صفات و ویژگیهای روانی.» آناستازی (1997) معتقد است که آزمون وسیله کم یا بیش اسرارآمیزی نیست، بلکه کوششی است برای اندازهگیری نمونهای از رفتار فرد به صورت عینی و پیوسته . به عبارت دیگر آزمون وسیلهای عینی و هنجارشده . برای اندازهگیری نمونهای از رفتار فرد است.
ارزیابی
تریتسچلر (2000) ارزیابی را از لحاظ ذهنی فرایندی برای کمی کردن یا از لحاظ کیفی فرایندی برای توصیف یک صفت یا ویژگی میداند. بنتام (2002) ارزیابی را وسیلهای میداند که مستلزم جمعآوری دادهها برای تصمیمگیری است. هوهینشل و گتز (2001) ارزیابی را فرایند کسب اطلاعات برای استفاده در فرایند تشخیص میدانند. آن معتقدند که دادههای اندازهگیری از طریق فنون رسمی و غیررسمی متنوعی شامل آزمونهای استاندارد، پرسشنامهها، مصاحبه تشخیصی، معاینه وضعیت روانی، مشاهده رفتار و گزارشهای سایر افراد مانند والدین، دوستان و همسر، جمعآوری میشوند.
روانسنجی
به نظر کلاین (1998)، روانسنجی به عنوان یک علم بر اندازهگیری ویژگیهای روانشناختی مانند توانایی، شخصیت، انگیزش و … مربوط میشود. ریبر (1985) معتقد است که اصطلاح روانسنجی دو معنی دارد؛ اولین معنی آن به هر شکلی از سنجش روانی اشاره دارد، نظیر اندازهگیری ویژگیهای شخصیتی، تعیین شاخصهای هوش و تعیین استعداد افراد برای ورود به حرفههای مختلف. معنی دوم این اصطلاح به کاربرد اصول ریاضی و آماری و تجزیه و تحلیل دادههای روانشناسی اشاره دارد، یعنی هر گونه تجزیه و تحلیل دادههای روانشناسی را میتوان روانسنجی دانست.
تریستچلر (2000) معتقد است، ارزشیابی فرایندی است که در آن براساس دادههای کمی و کیفی حاصل از سنجش و اندازهگیری، به قضاوت و داوری پرداخته میشود.
ارزیابی، اندازهگیری، و روانسنجی مقدمهای برای ارزشیابی هستند. به این صورت که، از طریق ارزیابی، اندازهگیری، آزمون و روانسنجی، اطلاعات جمعآوری و تجزیه و تحلیل میشود، سپس از طریق فرایند ارزشیابی تعبیر و تفسیر شده و در نهایت در مورد آن ویژگی یا خصوصیت قضاوت ارزشی انجام میگیرد.
مراحل ارزشیابی
1ـ تعیین هدفهای ارزشیابی
در این مرحله ارزشیاب تعیین میکند که چه موضوعی را و برای رسیدن به چه هدفی مورد ارزشیابی قرار خواهد داد.
2ـ تدوین طرح ارزشیابی
ارزشیاب پس از تعیین و تعریف هدفهای ارزشیابی باید برای رسیدن به اهداف تعیین شده، طرح مناسبی را تدوین کند.
3ـ اجرای طرح ارزشیابی و جمعآوری دادهها
بعد از تعیین هدفها و تدوین طرحی مناسب برای ارزشیابی، طبق طرحریزی انجام شده، طرح ارزشیابی اجرا میگردد و دادههای مورد نیاز گردآوری میشد.
4ـ تحلیل و تفسیر دادهها
بعد از اجرای طرح ارزشیابی و جمعآوری دادههای مورد نیاز، این دادهها مورد تجزیه و تحلیل و تفسیر قرار میگیرند و نتایجی از آنها حاصل میشود.
5ـ استفاده از یافتههای ارزشیابی
بعد از تحلیل دادهها و تعیین یافتههای ارزشیابی، با توجه به اینکه هدف ارزشیابی، ارتقا و بهبود وضع (برنامه، دوره، مداخله و …) موجود است، نتایج به دست آمده از ارزشیابی باید مورد استفاده قرار گیرند.
طبقهبندی آزمونها
✍️ براساس مقایسه نتایج آزمون با نتایج گروههای مشابه خارج از کلاس (آزمونهای استاندارد شده و معلم ساخته)
✍️ گروه یا حیطهای که افراد با آن مقایسه میشوند (آزمونهای هنجار مرجع و ملاک مرجع)
✍️ تعداد اشخاصی که آزمون در مورد آنها اجرا میشود (آزمونهای فردی و گروهی)
✍️ معیار نمرهگذاری (آزمونهای عینی و ذهنی)
✍️ میزان زمان اختصاص یافته برای پاسخگویی (آزمونهای قدرت و سرعت)
✍️ درجه یا نوع زبان مورد استفاده (آزمونهای کلامی، عملی، غیرگفتاری)
✍️ ماهیت رفتار نمونهگیری شده (آزمونهای علامتی و نمونهای)
آزمونهای استاندارد شده و معلم ساخته
آزمونهای معلم ساخته آزمونهایی هستند که به وسیله معلمان و برای استفاده در کلاسهای درسشان ساخته میشوند. آزمونهای استاندارد شده آزمونهایی هستند که به وسیله متخصصان آزمونسازی و یا متخصصان برنامههای آموزشی و معلمان ساخته میشوند. این آزمونها تحت شرایط یکسان و استاندارد اجرا و نمرهگذاری میشوند.
آزمونهای هنجار مرجع و ملاک مرجع
آزمونهای هنجار مرجع برای اندازهگیری تفاوتهای فردی در پیشرفت تحصیلی، هوش، رغبت، نگرش و شخصیت تهیه میشوند و در آنها عملکرد هر آزمودنی با توجه به عملکرد سایر آزمودنیها و افراد گروه، ارزیابی میشود.
آزمونهای ملاک مرجع آزمونهایی هستند که در آنها عملکرد هر آزمودنی با توجه به یک ملاک خاص ارزیابی میشود. مثلاً نمره دانشآموز در یک آزمون پیشرفت تحصیلی، با توجه به یک حوزه یا دانش ارزیابی میگردد نه با توجه به نمره سایر دانشآموزان. در این آزمونها معمولاً آزمودنیها به دو گروه تقسیم میشوند، یک گروه آزمودنیهایی هستند که به ملاک موردنظر دست یافتهاند و گروه بعدی گروهی هستند که به ملاک موردنظر دست نیافتهاند.
آزمونهای فردی و گروهی آزمونهایی که هر بار برای یک فرد اجرا میشوند، آزمونهای فردی و آزمونهایی که در هر بار برای تعداد زیادی از افراد اجرا میشوند، آزمونهای گروهی نامیده میشوند. اغلب آزمونهای فردی شفاهی هستند و به توجه دایمی آزماینده نیاز دارند چون نحوه و چگونگی پاسخگویی آزمودنی در نمرهدهی اهمیت دارد.
آزمونهای فردی زمانبر هستند و به آزماینده مجرب و آموزشدیده نیاز دارند، معمولاً اجرای آنها فقط در هنگام تصمیمگیریهای ضروری و حساس مانند انتقال دانشآموز به یک کلاس یا برنامه خاص، مورد استفاده قرار میگیرند. آزمونهای گروهی معمولاً برای اندازهگیری مهارتهای شناختی و اندازهگیری پیشرفت تحصیلی مناسب هستند. آزمونهای مداد ـ کاغذی معمولاً گروهی هستند.
نوشتههای تازه