تاریخ بروزرسانی : 1397/05/20
نام بسته درسی : قارچ شناسی تکمیلی
—————————————————————–
فهرست:
فصل اول:سلسله قارچ ها
فصل دوم:خصوصیات قارچ ها
فصل سوم:انواع سیستماتیک قارچی
فصل چهارم-شاخه کیتریدیومیکوتا
فصل پنجم:شاخه زیگومیکوتا(رده زیگومیستها)
فصل ششم-شاخه زیگومیکوتا(رده تریکومیستها)
فصل هفتم:شاخه آسکومیکوتا
فصل هشتم:دئوترومیستها
فصل نهم:شاخه آسکومیکوتا(ارکی اسکومیستها)
فصل دهم:آسکومیستهای رشته ای
فصل یازدهم:آسکومیستهای رشته دار
فصل دوازدهم:دیگر آسکومیستهای رشته ای
فصل سیزدهم:شاخه بازیدیومیکوتا
فصل چهاردهم:شاخه بازیدیومیست
فصل پانزدهم:شاخه أأمیکوتا
فصل شانزدهم:شاخه هیفوکیتریومیکوتا
فصل هفدهم:شاخه لابیرین تولومیکوتا
فصل هجدهم:شاخه پلاسمودیوفرومیکوتا
فصل نوزدهم:شاخه دیکتیوستلیومیکوتا
فصل بیستم:شاخه آکراسیومیکوتا
فصل بیست و یکم:میکسومیکوتا
منابع و مآخذ
بخش هایی از بسته درسی قارچ شناسی تکمیلی
سه و نیم میلیون سال پیش در افسانهها چنین گویند که پرسوس پهلوان یونانی، ضمن عمل به یک الهام، تصادفاً پدربزرگش، آکریسیوس را کشت. کسی که موفق شده بود در آرگوس سلطنت کند. سپس طبق گفتۀ پاسانیاس، هنگامیکه پرسوس به آرگوس برگشت از رسوایی آدمکشیاش شرمسار شد. او مگاپنتس پسر پروتوس را به تعویض قلمرو پادشاهیش با او وادار کرد. زمانی که پرسوس به پادشاهی رسید، قارچی را که کلاهک محافظ آن افتاده بود پیدا کرد و آن را به عنوان نشانهای از یافتن یک شهر در نظر گرفت. همچنین روایت است که پرسوس در حال تشنگی، تصادفاً یک قارچ را برداشته و آبی را که از آن میریخت خورد و لذت برد، سپس آن محل را میسین نام نهاد.
بنابراین، یکی از بزرگترین تمدنهایی که تاکنون گسترش یافته، یعنی تمدن میسنیان شاید برای یک قارچ افسانهای نامگذاری شده است.
اما قارچها چیستند؟ تعریفی که بتوان قارچها را دقیقاً در قالب گروهی محدود کرد بسیار مشکل است. زیستشناسان قارچها را به عنوان موجوداتی هستهدار، فاقد کلروفیل و تولیدکنندۀ اسگور با تغذیهای به طریق جذب معرفی میکنند که عموماً هم به طریق جنسی و هم به صورت غیرجنسی تکثیر مییابند. ساختارهای رویشی قارچها معمولاً ریشهای منشعب، به نام ریسه است که با دیوارههای سلولی احاطه میشود. این شاید تعریف خوبی باشد، اما همچون تمامی تعریفها کامل نیست. علاوه بر آن، در سالهای اخیر مشخص شده که موجوداتی که به هم آنها قارچ گفته میشود خویشاوندی کاملاً نزدیکی بهم ندارند.
قارچها گروه بسیار بزرگی از موجودات را تشکیل میدهند که در هر موقعیت اکولوژیکی حقیقی یافت میشوند.
اهمیت قارچها
مطالعه سیستماتیک قارچها فقط 350 سال قدمت دارد. اما مشخصات این گروه از موجودات، هزاران سال است که شناخته شده، از همان زمانی که اولین قرص نان از خمیر مایه پخته شد. در حقیقت مردم سالخورده از تخمیر زیستشناسی به خوبی آگاه بودند. اگرچه ما اکنون میدانیم که تخمیر توسط برخی از قارچهای تکسلولی به نام مخمرها انجام میشود، اما مصریها تخمیر را موهبتی از خداوند بزرگ به بشر در نظر میگرفتند. رومانیها ظهور قارچهای کلاهدار و دنبالها را به پرتاب برق از ابر به زمین نسبت میدادند، حتی در زمانهای جدید، مردمان بومی مکزیک و گواتمالا باور داشتند که ظهور برخی قارچهای کلاهکدار مثل (fly Amanita muscaria agaric) به طریقی با رعد و برق در ارتباط است.
در نظری به افسانههای قارچی و عقاید عرفانی متداول از قارچها، باید به موضوع پدیده نورافشانی در این موجودات توجه شود. اندامهای تکثیری تولید شده بعضی گونهها و در برخی حالات، چوبی که توسط ریسههای قارچ اشباع شده، ممکن است باعث تابش نور قابل رویتی از آنها در تاریکی شود. این تابش فسفری منظرهای جذاب یا حتی وحشتناک برای انسان میباشد.
به دلیل اینکه قارچها توانایی استفاده از محیطهای غذایی مختلف را به عنوان غذا دارا میباشند، آنها استعداد حمله به بسیاری از محصولات مورد استفاده ما دارند، از جمله پارچه، چرم، فرآوردههای نفتی مختلف (شامل برخی سوختها و روغنها) و تقریباً تمامی مواد غذایی. در تلاش برای حفظ غذاها از قارچها و باکتریها، ما انواع روشهای موجود را به کار بردهایم مثل: نمکزنی، خشک کردن، یخ زدن، گرم کردن، کنسرو کردن، پرتوافکنی و کاربرد افزودنیهای شیمیایی. گذشته از فاسد شدن ساده غذاها، بعضی گونههای قارچی مواد بسیار سمی به نام زهرابه را در بعضی مواد گیاهی که مستقیماً مصرف میکنیم یا به احشام میدهیم، تولید میکنند. مثالهای باارزش آن عبارتند از: ochratoxins که روی دانههای غلات توسط قارچ Penicillium viridicatum و Aspergillus ochraceus تولید میشود، aflatoxins که توسط A.flavus و A.parastiicus روی انواع مختلف میوههای خشکباری یا آجیلی (از جمله بادام زمینی، گردو، ذرت، ارزن) تولید میشود و fumonisins که روی ذرت توسط Fusarium moniliforme تولید میگردند.
در مبحث زهرابهها بایستی به Claviceps purpurea هم توجه شود، گونهای که در فصل دوازدهم به طور کامل مطرح خواهد شد . این ارگانیسم به گرامینههای مختلفی از جمله چاودار حمله میکند و ساختارهای مقارم، سیاه و کوچکی را به نام سختینه در خوشههای بارور میزبانش تولید مینماید. این ساختارها حاوی انواع آلکالوئیدهای سمی هستند که باعث انقباض عروق و اثراتی در سیستم عصبی مرکزی میشوند. آنها نه تنها به علفخواران اهلی و وحشی بلکه به انسان هم که نان چاودار آلوده به سختینه را میخورد سمی هستند.
در رابطه با ترکیبات مهم دارویی، قارچها به عنوان گروه بسیار مهمی از موجودات مطرح شدهاند. مشهورترین گروه از ترکیبات که تاکنون کشف شده، عوامل آنتیبیوتیکی مثل پنسیلینها هستند. پنسیلین اولین بار به طور تجارتی از کپک Penicilluim chrysogenum حاصل شد.
یک ترکیب مهم قارچی دیگر که تحت الفظی به مفهوم زیست پزشکی مصطلح شده، سیکلوسپورین است که تحت نام تجارتی Sandimman و Sandimmune به بازار عرضه شده است. ترکیب یک عامل جلوگیری کننده ایمنی و مصونیت فوقالعاده موثر است (ممانعت از تولید آنتیژن در بدن = Immunosuppressant). به خاطر دستیابی فراوان به سیکلوسپورین، امروزه برخی پیوندهای اندام به عنوان روشهای تقریباً معمولی در نظر گرفته میشوند. این ترکیب در سال 1970 در Tolypocladium inflatum و Cylindrocaropon lucidum، در قارچی که از نمونههای خاکی جدا میشدند، کشف شد.
طبق تاریخ، مدارکی وجود دارد که نشان میدهد انواع مختلف قارچها توسط انسان به عنوان غذا مصرف شده است. حتی اندامهای بازدهی نابالغ یک کپک لزج پلاسمودی گزارش شده که در Veracruz خورده میشود. کشت قارچها برای اهداف غذایی از سال 600 (A.D.) در چین شروع شده است. به نظر میرسد کشت قارچها در اروپا از سال 1960 در فرانسه آغاز شده است و از آنجا به دیگر کشورهای اروپایی و شاید از انگلستان به آمریکا (1870) توسعه یافته است. سپس تولید تجارتی قارچها، صنعت سودمند و بزرگی نه تنها در آمریکا بلکه در مکزیک و آسیای جنوبی شده است و تولید جهان قارچهای خوراکی کشت یافته، در مدت 12 ماه (1990-1989) به بیش از 7/3 تن میرشد. در واقع انواع مختلف قارچها میتوانند روی مواد زمینه ارزانقیمت که عموماً مواد زایدی همچون کود، ساقههای توتون، کاه گندم و برج و خاک اره هستند، رشد یابند. در آمریکا بیشتر کشتدهندگان، روی قارچ معمولی به نام Agaricus brunnescens متمرکز شدهاند و این گونهای است که هاگبرگهای آن به احتمال زیاد در فروشگاه محله شما یافت میشود. از طرفی، در سالهای اخیر انواع دیگر گونهها به نامهای عمومی همچون straw mushroom، enokitake، oyster و shiitake به طور تجارتی کشت شدهاند و به سوی بازار راه یافتهاند. بعضی از این گونهها حتی در بستههای قارچی برای کسانی که دوست دارند خودشان کشت دهند موجود است.
ضمناً در موضوع قارچهای خوراکی، لازم است به مورلها و دنبلانها توجه داشته باشیم. دنبلانها با ریشه برخی درختان همزیستی داشته و اسپوروفورهای لوله ای شکل و کوچکشان را در زیرزمین تولید میکنند. در برخی قسمتهای اروپا دنبلانها با درختان بلوط همزیستی کرده و با استفاده از سگها و خوکها جستجو میشوند. دنبلانهای اروپایی اغلب به بازارهای جهانی فروخته میشوند. قارچهایی که عموماً به خاطر ظاهرشان به نام قارچهای اسفنجی نامیده میشوند، اسپوروفورهای مورلها هستند که در طبیعت فقط طی چند هفته در بهار و تنها در برخی نواحی جغرافیایی به وجود میآیند.
در بحث قارچهای وحشی لازم میدانیم تاکید کنیم که همه گونهها برای خوردن مناسب نیستند و برخی از آنها کاملاً سمی هستند. متاسفانه، به نظر میرسد که انتشار قارچهای سمی در آمریکا افزایش مییابد و مطالعه روزنامهها این حقیقت را تایید میکند. لذا هر فرد باید آگاه باید که نمونهاش قبل از خوردن توسط کارشناس تایید شود. اثرات سمیت قارچها خیلی فرق میکند و به تعدادی از عوامل مختلف وابسته است که مهمترین آنها، گونه مخصوص قارچ خورده شده است. علائم ممکن است به سرعت یا با ساعتها تأخیر آشکار شود و ممکن است از بیماری گوارشی کوچک تا امراض کلیوی و کبدی جدی که معمولاً به مرگ ختم میشوند، فرق کند. بعضی از سمیترین قارچها به جنس Amanita متعلقاند.
ضمناً در خصوص پروتئینهای قارچی باید متذکر شویم که تعدادی از مخمرها از جمله آنهایی که در نانوایی و آبجوسازی به کار میروند قادر به تولید مقدار بسیار زیادی پروتئین هستند، حتی هنگامی که روی محیطهای غذایی از مواد زاید رشد میکنند. از طرفی، توانایی مخمرها در تولید پروتئین برای مصارف انسانی به دلایلی، کاملاً عملی نشده است. دو محدودیت مهم این است که مخمرها اسیدهای نوکلئیک را در سطح بالایی تولید میکنند که ممکن است در صورت مصرف انسان باعث مشکلات سلامتی شود و همچنین پروتئینهای مخمری، برخی اسیدآمینههای ضروری مورد نیاز برای جانوران را کمتر دارا هستند.
علاوه بر تولید الکل اتیلیک، قارچها به طور تجارتی برای تولید انواع ترکیبات شیمیایی هم به کار برده میشوند از جمله: ارگوسترول، کورتیزون، انواع آنزیمها: مثل -a آمیلاز، رنین، سلولاز، کاتالاز، لاکتاز و لیپاز، اسیدهایی مثل فوماریک، لاکتیک، سیتریک، سوکسینیک و اکسالیک و تنظیمکنندههای رشد گیاهی مثل جبیبرلین. ویتامین B هم میتواند از مخورها، از جمله آنهاییکه در پخت نام و آبجوسازی به کار میروند به دست آید.
قارچها به دلیل ایجاد بیماریهای گیاهی، اهمیت فوقالعادهای برای انسان دارند. اغلب گونههای گیاهی توسط انواع مختلف پاتوژنهای قارچی مورد حمله قرار میگیرند. نتیجۀ این حملهها متفاوت است اما محدودۀ آن از گسترش مرگ افراد یک گونه خاص تا توسعه علائم غیرواضح با خسارت اندک به میزبان فرق میکند. علاوه بر خسارات اقتصادی جدی به گونههای مهم کشاورزی، بعضی از قارچها، از جمله بعضی گونههای متعلق به شاخۀ Oomycota ظاهراً مسیر تاریخ را تغییر دادهاند و همچنین به عادات محلی و جهانی جوامع تأثیر گذاشتها ند.
قارچهای انگل گیاهی تنها به گیاهان مهم کشاورزی یا مفید محدود نمیشوند، در حقیقت یک جنبه تحت مطالعه از اکولوژی، تأثیر پاتوژنهای قارچی روی جمعیتهای طبیعی گیاهی است و قارچشناسان باید با اکولوژیستهای گیاهی در جهت جبران این کمبود معلولات، کار کنند. تمامی انواع گیاهان توسط قارچهای انگل مورد حمله قرار میگیرند، حتی گونههای علف هرز که مشکلاتی جدی برای کشاورزان، سرپرستان زمینهای گلف، افرادی که در چمنکاری تجارتی و شغل پارکداری کار میکنند و افرادی که میخواهند باغ و زمین منزلشان از علف هرز عاری باشد، به وجود میآورند. از این نظر دانشمندان فعالانه توسعۀ برخی پاتوژنهای قارچی گیاهان را به عنوان عوامل کنترل زیست شناسی علفهای هرز به کار میبرند. البته این کارهای تحقیقاتی به دلیل شرایط محیط زیستی در ارتباط با کاربرد انواع مواد شیمیایی از جمله علفکشها که برای کنترل علفهای هرز به کار میروند، بسیار به موقع و به جا هستند.
همۀ قارچهای مرتبط با گیاهان عالی، زیان آور نیستند. ریسه های بعضی قارچها اندامهای مخصوصی با ریشۀ گیاهان تشکیل میدهند که مایکوریز نامیده شد. این ساختارها منابع مهمی را هم برای قارچها و هم برای گیاهان میزبان تأمین میکنند. هر چند زمانی گمان میرفت که مایکوریز فقط در ارکیدها مهم است و کمیاب میباشد، اما اکنون روشن شده که گروههای بیشتری از گیاهان عالی عملاً مایکوریزی بوده و تحت شرایط طبیعی، هنگامی که قارچ مخصوصی در خاک برای ایجاد روابط حضور دارد بهتر رشد میکنند. برخی گیاهان مثل کاجها، مایکوریزهای اجباری هستند. معمولاً قارچ ریشه مصارف بسیار زیادی برای کمک به ایجاد جنگلهای وسیع، اصلاح اراضی بایر و اصلاح رشد محصولات مهم دارد.
یکی از مواردی که قارچها به خوبی انجام میدهند، تعامل با دیگر موجودات زنده است و هنوز این موضوع به پایان نرسیده است. هر چند همکاری قارچها با حشرات ممکن است مستقیماً مربوط به کار و بار انسان به نظر نیاید، اما به آنها مربوطند. حشرات و سایر بندپایانی که هم مفید و هم مضر به انسان هستند در محیط زیست فراوانند و تعداد آنها با اکتشافات حشرهشناسان در نواحی جدید افزایش مییابد. در حقیقت تبلیغ فقدان معلومات در خصوص حشرات گرمسیری است که تشدید علاوه به تنوع زیستی را برانگیخته است. ظاهراً تعداد زیادی از قارچها با حشرات جمعآوری شدهاند، اما قارچشناسان به آنها توجه کمی نمودهاند.
روابط متقابل بیمارگری قارچها با حشرات و دیگر بندپایان برای توانایی کنترل زیستشناسی آنها مثل اطلاعات زیستی آنها مهم است. هر چند بسیاری از انگلهای قارچی حشرات و دیگر بندپایان محدودۀ میزبانی وسیعی دارند، اما برخی در انتخاب میزبان، بسیار اختصاصی عمل میکنند و ممکن است تنها یک گونه را آلوده نمایند. اختصاصی بودن برای میزبان خاص در کنترل زیستی مهم است زیرا تعداد زیادی از حشرات مفید، نیازمند حفاظت از بیمارگر مضر هستند در حقیقت این یکی از پیشرفتهای مشخص کنترل زیستشناسی اختصاصی نسبت به کنترل شیمیایی است. انگلهای مرده پرور (نکروتروفیک) در تمامی ردههای سلسلۀ قارچها و همچنین Oomycota یافت می شوند. آنها گونههایی هستند که روی برخی زنجرهها، مگسها، سوسکها، پشهها، زنبورها، کنهها، عنکبوتها و حتی زنبورهای عسل اختصاصی میباشند.
پایه و اساس بعضی روابط همزیستی میان قارچها و بندپایان تولید سلولاز و دیگر آنزیمها توسط قارچهاست. در نمونههای معروف این روابط متقابل، قارچها به طور فعالانه توسط حشرات کشت میشوند و حشرات هنگامی که نسل جدیدشان کلنی جدید قارچ را تشکیل میدهد، پراکنش قارچ را تضمین میکنند. در روابط میان قارچها با زنبوران چوبخوار، موریانهها و مورچهها قارچ نه تنها به عنوان یک منبع غذایی مستقیماً خورده میشود بلکه هضم مواد گیاهی ممکن است توسط عمل سلولاز یا آنزیمهای دیگر قارچی انجام پذیرد.
سایر قارچها حتی روابط مشروح تری را با حشرات همزیست خود دارند و درون بدن حشرات به صورت همزیستهای درون سلولی زندگی میکنند. این قارچها مخمرهای آسکومیستی هستند که مواد گیاهی را از سمیت ثانوی تولید شده برای سوسک میزبانشان تمیز میکنند.
قارچها با جلبکهای سبز و باکتریهای سبز ـ آبی هم همزیستی دارند. این همزیستیهای معروف یعنی گلسنگها، با گونههای آسکومیستی و گاهی بازیدیومیستی ایجاد میشوند. در این کتاب زیستشناسی بعضی گلسنگهایی که از Ascomycota تشکیل یافتهاند در گروههای تاکسونومیکی آسکومیستی مربوطه، بحث میشود. به علاوه، بعضی از قارچها که انگلهای اجباری سایر قارچها هستند بعدا ًتشریح میشوند.
گروهی از انواع مخلتف قارچها و همچنین تعدادی از Oomycota توانایی ایجاد بیماری در جانوران و انسان را دارند.
بیماریهای قارچی انسان بیشتر در نواحی گرمسیری جهان متداول است. از طرفی، در سالهای اخیر تعداد افراد آلوده به قارچ در تمامی نواحی دنیا شدیداً افزایش یافته است. این امر به خاطر آن است که افراد بیشتری وجود دارند که نسبت به قبل، به آلودگیهای قارچی مستعدترند. افراد با سیستمهای ایمنی متوسط، بیشتر در مخاطره هستند.
نوشتههای تازه